استاد انصاریان: ایمان قلبی مومن باید ظهور در ایمان عملی هم داشته باشد
وارث: مراسم شب دوم ماه مبارک رمضان با سخنرانی استاد انصاریان و مداحی حاج ذبیح الله ترابی در حسینیه همدانی ها برگزار شد.
بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم اَلحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین الصَّلاۀُ وَالسَّلام علی سیِّدِ الاَنبیاءِ وَالمُرسَلین حَبیبِ اِلهِنا وَ طَبیبِ نُفوسِنا اَبوالقاسِمِ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیهِ و عَلی اَهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبین الطَّاهِرینَ المَعصومینَ المُکَرَّمین.
ائمه ی ما که از جانب خداوند مفسر و مبین قرآن هستند بخشی از آیات قران مجید ر ا به شیعه ی واقعی تفسیر کرده اند. در فرمایشات امامان ما کلمه ی مومن، صالح، متقی و شیعه اشاره ی به یک فرد است و این چهار کلمه مصادیق متعدد ندارد. هر چهار کلمه یک انسان آراسته به ارزشها را که مقبول پرودگار مهربان عالم است معرفی می کند. این عناوین چهارگانه یعنی انسانی که قلبا به پروردگار عالم ایمان دارد و به عبارت ساده تر خدا باور است البته این باور را تحصیل کرده یا اگاه شده و به قول قرآن مجید گوش به زبان پاک آگاهان داده است و یا به فرموده ی امام علی علیه السلام گوش خود را وقف دانش سودمند کردند دانشی که هم برایشان سود دنیایی دارد هم اخرتی که این دانش دین است . بقیه دانش ها سود دنیایی دارند و هر بی دینی هم میتواند این دانش را تحصیل کند.
هر بی دینی میتواند مخترع ، پرفسور واستاد و...شود ولی علم نافع، آن علمی است که هم خیر دنیا و هم خیر آخرت را در پیش دارد. اوایل بعثت پیغمبر اکرم صلوات الله علیه به مردم مکه فرمودند: «انی قد جئتکم به خیر الدنیا والاخره» من دست خالی بین شما نیامدم بلکه تمام خیر دنیا و خیر آخرت را برایتان آورده ام که این علم نافع است. امام صادق علیه السلام میفرمایند این علم یعنی علم دین، علم سودمند است. یکی از دعاهی پیغمبر که همواره داشتند این بود: « اللهم انی اعوذبک من علم ما ینفع » خدایا به تو پناه میبرم از دانشی که سودمند نباشد. یا رفته است تحصیل علم دین کرده است و یا گوشش را وقف زبانهایی کرده که علم نافع را به آنها انتقال داده است که یک علم نافع همین است، ایمان به خدا ایمان به قیامت ایمان به فرشتگان، ایمان به پیامبران وایمان به قران مجید پنج رشته علم نافع هستند. آنکسی که مومن به خدا است مانند یک مرده خودش را به دست غسال سپرده است همانطور که دست غسال هرحرکتی که میکند بدن میت به همان حالت حرکت می کند، چون و چرا ندارد و قبول میکند. مومن به پروردگار هم بی چون و چرا خود را در اختیار پروردگارش قرار داده است.
چرا فرموده است که ما حتی 16 ساعت یک قاشق چای خوری آب نخوریم؟ این چرا را مردم مومن واقعی ندارند. چراگفته است شبانه روز 17 رکعت نماز بخوانیم؟ چرا گفته است ندزدید، مال مردم را نخوریم؟ مومن به خدای عالم و حکیم و مهربان هیچ چون و چرایی به این فرمایشات ندارند. وقتی مومن به خدای مهربان است هیچ مشکلی برای دنیا و آخرت خودش حس نمی کند. کسی که مومن به پروردگار است مومن به اراده پروردگار نیز هست. یکی از آیه های ارامش بخش برای اهل ایمان این ایه ی « لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» ما تازمانی که در دنیا زندگی میکنیم غیر چیزی که خدا برای ما مقرر کرده است به ما نخواهد رسید.
مثلا عمری را مقدر کرده است که غیر آن به ما نمی رسد. مقدر کرده بچه دار نشم نمیشم، بشوم میشوم، یا طرحی که در شکل من ریخته است همین که در رحم مادر مقرر کرده است به من رسیده است. در کنار چنین ایمان به چنین پروردگار مهربانی خیلی راحت و آسوده میتوان زندگی کرد. اضطراب و عصبانیت و بسته شدن راه پیش نمی آید چیزی را گره و مشکل نمیبیند و کنار پروردگار عالم با خیال راحت و با حالی خوش زندگی می کند. شیعه به قیامت هم ایمان دارد و میداند که در این دنیا ماندگار نیست و یک زندگی دومی برای او مقرر شده است که باید این زندگی دوم را از همینجا برای خودش بسازد یعنی یک شیعه واقعی با تمام برنامه هایی که دارد بهشت ساز است. این سود ایمان به آخرت است که آدم را خیلی منظم و قوی میکند که با ایمان به قیامت در دامن شیطان نیافتد و خود را در دست کسی نگذارد که آدم را راحت به جهنم بندازد. قیامت دو مرحله است یا بهشت یا جهنم است. مومن یعنی آدم عاقل و خوش فهم و آینده نگر که این پنجاه شصت سال معمار ساختن آخرت آباد که میداند اگر خود را دست شیزان دهد میشود بولدزر خراب کننده ی شیزان و راهی را میرود که همه ی اولیا و انبیا و پاکان عالم رفتند« اهدنا الصراط المستقيم صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ» راه آنهایی که نعمتهای ویژه ی ملکوتی و عرشی را به آنها عطا کردی که به گونه ای زیستند که نه مورد خشم تو باشند و یا در جاده انحرافی بیافتد. از طرفی مومن ایمان به فرشتگان دارد و می بیند که پروردگارش از سوره بقره تا جز آخر قران مکرر مسئله فرشتگان را مطرح کرده و فرموده است: کسی که فرشتگان من، فعل من، را قبول نداشته باشد کافر است.
ایمان به فرشتگان
این ایمان به فرشتگان سود هم دارد. در قران کریم می بینیم که خداوند تعدادی از فرشتگانش را مامور انسان قرار داده است: «ما یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» کلمه ای از زبان شما در نمیاد مگر اینکه رقیب(فرشته ی مراقب)کنار این کلمه است و روز قیامت حرف های بیان شده از زبانتان را نشان میدهد. غیبت، دروغ، دل مردم را با زبان سوزاندن و آبروریزی مردم را مومن انجام نمیدهد چون میداند که ماموران امین خداوند این ها را ثبت می کند و آیه دیگر «ان علیکم لحافظین » یقینا من بر شما محافظانی قرار دادم که نامشان کرام الکاتب است«یعلمون ما یفعلون» که هرچی انجام دهید در خلوت و آشکار فیلم آن را گرفته و پاک هم نمیشود. مگر اینکه بتوانید از محبت ویژه خداوند بهره برداری کنید و توبه کنید و کلماتی که بیان شده و اعمالی که فیلم برداری شده است را خداوند پاک کند. اگر این محبت خداوند نبود چرخ زندگی همه در قیامت لنگ بود.
ایمان به انبیا
ایمان به انبیا که خود این یک مسئله جالبی است یعنی رفاقت درون، ارتباط باطن با 124 هزار پیغمبر که برخی را حدود 25 نفر را در قران اسم برده اند ارتباط قلبی با این انبیا به این شکل که هر روز با یکی از این انبیا الهی باشد خود این حرکت آثار مثبت فوق العاده ای در زندگی ما میگذارد چرا که خود خداوند در قران کریم می فرماید«لَقَدْ کَانَ فِیْ قَصَصِھِمْ عِبْرَۃ لِاّ وُ لِی الْاَ لْباَبِ»در داستان زندگی همه اینها پند وموعظه و اثر گیری برای همه است. مثلا یک حاکم بیاید و از حکومت یوسف شکل گیرد و قران را دقیق ببیند که یوسف چه کرد که در 7 سال قحطی یک نفر در کشورش بدون صبحانه نماند. طبق ایه 69 سوره نسا فردای قیامت هم گرچه فرد بهشتی باشد و جایگاهش در بهشت با انبیا تفاوت داشته باشد ولی هروقت بخواهد پیش انبیا باشد میتواند شرف یاب شود.
استادی داشتم که عالم فقیه و چهره معتبری در شهر تهران بود و به شدت وابسته به امام حسین علیه السلام بود و در ایام عزاداری اباعبدالله میدیدم که ناظم مراسم امام حسین بود و خیلی فعالیت میکرد. در همان ایام فوتشان خیلی رنج میکشیدم که این ناراحتی آثاری در من گذاشت که در عالم رویا ایشان را دیدم و از ایشان پرسیدم که وقتی از دنیا رفتید و وارد عالم برزخ شدید چه اتفاقی برایتان افتاد؟ این رویا ی صادقانه را در دوران نوجوانی ام دیدم ، ایشان گفتند از وقتی وارد عالم برزخ شدم یک پیشامد بیشتر برای من نشد و آن این است که از زمانی که وارد برزخ شدم تا الان صدبار اباعبدالله به زیارت من امد.
ایمان به انبیا هم باعث میشود باطن هر فرد خوب شکل بگیرد. اینطور نیست که در قیامت نشود انبیا را دید. ایمان به قران که وحی الله است و دستور یک زندگی پاک و صحیح به همه ی زنان و مردان عالم است. زندگی را با کتاب خداوند هماهنگ کنیم رفتار، کردار و اعمال را همه را با آن هماهنگ کنیم.
فکر کنید که قلبی را که شده است گنجینه ی این پنج حقیقت (خدا، قیامت، فرشتگان، پیامبران و قران مجید ) این قلب از چه ارزشی در این عالم برخوردار است. «ان الله لا ینظر الی صورکم» فرموده پیامبر اسلام است که خدا به قیافه هایتان یک بار هم نگاه نمیکند. قیافه ی ما در برابر زیبای بی نهایت چه زیبایی را دارد. تازه قیافه ما نهایت زیبایی هم مثل یوسف داشته باشد همان زیبایی ذره ای جلوه ای از نهایت زیبایی وجود خودش است. حسن یوسف را به عالم کس ندید حسن آن دارد که یوسف افرید.
اما اگر ما همچنین دلی پیدا کنیم که معدن این پنج گوهر ناب شود آن وقت این دل دائم زیر نظر رحمت پروردگار است واین همان دلی است که قرآن میفرماید: روز قیامت روزی است که «لاینفع مال و لابنون» که این ها سودی ندارد در قیامت این چیزها به درد نمیخورد، قیامت سرمایه ای مثل بهشت است. حال چه چیزی در قیامت سودمند است« الا من أتی الله بقلب سلیم » مگر کسی که در دنیا با خودش قلب سلیم بیاورد که خیلی برایش سود دارد، این قلب مایه جلب رحمت و لطف و احسان و محبت خدا و ائمه و فرشتگان است.
وقتی شیعه ی مومن وصالح و متقی از قبر بیرون میاید از شش طرف فرشتگان با ازدحام به زیارتش می آیند و سلام می کنند و به او می گویند که امروز از همه خطرات آخرت در امان هستید برای اینکه زمانی که در دنیا بودید صبر کردید دربرابر خطوات و گناهان و این صبر هم کار قلب بوده است.
این چند حقیقت میشود ایمان قلبی ولی همین ایمان قلبی بنابر آیات و روایات مخصوصا یک روایت بسیار مهم از امام صادق علیه السلام در جلد اول اصول کافی باب ایمان، باید ظهور در ایمان عملی هم داشته باشد یعنی حبس در دل نماند یعنی این ایمان انقدر باید سرشار باشد که از دل لبریز شود به گوش و چشم و زبان و دست و شکم و قدم و عضو جنسی که در همین زمینه هم ایمان عملی در کنار ایمان قلبی لبریز شود که از ظرف قلب به ظرف این هفت عضو برسد و پروردگار همه این 7 عضو را در قران اورده است و 7 آیه مرتبط را برایتان در جلسه بعدی برایتان قرائت میکنم، بعد سه ایه هم برایتان قرائت میکنم در مورد شیعه و یا مومن واقعی و آیه ای هم مربوز به زمان پیامبر است که در این 11 آیه مومن واقعی تعریف شده است.
خدایا سرمایه های زیادی برای ما قرار دادی و اقرار ما در برابر این سرمایه ها که گوشه ای اش را امشب شنیدیم تاجر نبودیم بقال بودیم یعنی خیلی با این سرمایه هایت کار نکردیم که بشویم سلمان و مقداد و ابوذر و.... نشدیم و از اینکه این همه سزمایه به ما دادی و حقش را بجانیاوردیم از تو شرمنده ایم. خودت در قران فرموده اید دست افتاده را بگیر.
/1102101308