دوران امام رضا(ع) نخستین دوره برای آمادهسازی غیبت امام مهدی(عج)
این پژوهشگر حوزه قرآن و عترت با تأکید بر اینکه صحنهگردان حقیقی در مبارزه حق علیه باطل خداست، گفت: متأسفانه یکی از تصورات اشتباه درباره اهلبیت(ع) که چند سالی است ایجاد شده، این است که صحنهگردان اصلی را دشمنان آن بزرگواران میدانند، بهعنوان مثال، میگویند مأمون، امام رضا(ع) را به ایران کشاند، این در حالی است که صحنهگردان اصلی به اذن خداوند، امام زمان هر عصر است. دشمنان مکرهای زیادی را به کار میگیرند، اما خداوند در آیه 54 سوره آلعمران میفرماید: «و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین»، آنان مکر میکنند، خدا هم مکر میکند و خدا بهترین مکر کنندگان است.
کاشت بذر علم توسط امام باقر(ع)
حجتالاسلام رشیدینسب با اشاره به اینکه امام باقر(ع) در دوران خود بذر علم الهی را کاشتند و برای بشریت گنجی گرانبها به یادگار گذاشتند، یادآور شد: شکوفایی این بذر در دوران امام صادق(ع) به اوج خود رسید و ایشان در دوران خود با به کارگیری ابزاری، مکر خدا را بر مکر دشمنان غلبه دادند و توانستند جبهه حق را به بهترین نحو پیش ببرند و در نتیجه به دست امام کاظم(ع) رساندند.
وی با بیان اینکه پس از شهادت امام کاظم(ع) دوران جدیدی شکل گرفت، گفت: در این دوران از یک طرف هارون دورانی سرشار از اختناق و سختی را ایجاد کرد و از طرفی دیگر با رسواییای که با شهادت امام کاظم(ع) رقم زد، دیگر نمیتوانست دست به هر کاری بزند، لذا در آن دوره امام رضا(ع) خیلی مورد آزار و اذیت دشمنان قرار نگرفتند و ایشان نیز از این فرصت نهایت استفاده کردند و سه مسئله آمادهسازی، نظامسازی و پیادهسازی را با قوت پیش بردند.
این پژوهشگر حوزه قرآن و عترت افزود: مسئله آمادهسازی به معنای آماده کردن یاوران از جهات علمی، تربیتی و فرهنگی در راستای شکلگیری تمدن الهی است و چون هارون به فردی منفور تبدیل شده بود و توانایی اجرای هر کاری را نداشت، این دوره برای امام رضا(ع) برای پیشبرد جبهه حق دورانی بسیار مناسب بود. پس از این دوران، جنگ میان طوس و بغداد شکل گرفت و وقتی امین به حاکمیت رسید، با ایجاد مشکل میان این دو سرزمین، فرصت دیگری برای امام رضا(ع) برای پیشبرد جبهه حق به وجود آمد.
اهلبیت(ع) بهدنبال برپایی حکومت در دوران حضرت مهدی(عج)
حجتالاسلام رشیدینسب افزود: دشمنان در زمان امام رضا(ع) میدانستند که امامت بهدنبال حکومت است، اما این را نمیدانستند که آنان دنبال برپایی حکومت در دوران خودشان نبودند، بلکه دنبال برپایی حکومت در زمان حضرت مهدی(ع) بودند و این رفتار آن بزرگواران موجب میشد تا دشمنان از نقشه و برنامه آنان اطلاع نداشته باشند و نتوانند برنامهریزی کنند.
وی با اشاره به یکی راهحلهای مأمون برای به دام انداختن امام(ع) تصریح کرد: یکی از راهحلهای چندبعدی مأمون این بود که امام رضا(ع) را از مدینه بهسوی طوس دعوت کند، این در حالی است که تاکنون دشمنان مدام در پی از بین بردن اهلبیت(ع) بودند، اما مأمون در ابتدا رفتاری دوستانه نشان داد و پشت این ابراز دوستی، اهداف و مقاصد شیطانیای را در سر داشت.
این پژوهشگر حوزه قرآن و عترت با ابراز اینکه شیعه در آن زمان در خفا مبارزه میکرد و در عین مظلومیت از قداست نیز برخوردار بود، گفت: در چنین فضایی مأمون با دعوت امام رضا(ع) میخواست شیعه را از این خفا خارج کند و بر امام(ع) نیز کنترل داشته باشد، و مانع ارتباط امام(ع) با مردم شود. از دیگر اهداف او در دعوت امام رضا(ع)، پیدا کردن وجهه بیشتر در میان مردم، مخفی شدن پشت امام(ع) و پوشاندن زشتیهای خود، کسب اعتماد اطرافیان و جلوگیری از شورشهای شیعیان علیه خود بود.
وی با یادآوری افزایش محبوبیت امام رضا(ع) با وجود تمام اهداف شوم مأمون اظهار کرد: محبوبیت امام(ع) به حدی رسید که مأمون توان تحمل آن را نداشت تا اینکه امام رضا(ع) را زندانی کرد و بعد از مدتی امام(ع) را نیز به شهادت رساند، این رفتار مأمون دقیقاً اشاره به آیه «و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین» دارد، او درصدد مکر بود، اما خدا نه تنها مکر او را برطرف کرد، بلکه مکر خود را به بهترین نحو پیاده کرد.
حجتالاسلام رشیدینسب با اشاره به نحوه خداحافظی امام رضا(ع) از خانواده خود در مدینه به عنوان یکی از مکرهای الهی، یادآور شد: امام رضا(ع) در هنگام خروج از مدینه و حرکت به سمت طوس، این سفر را سفری خواندند که بازگشتی برای آن وجود ندارد و علاوه بر اشاره به قرار گرفتن قبرشان در کنار هارون در طوس، از فضائل و امتیازات زائران خود خبر دادند، این رفتار امام(ع) موجب شد تا مکر مأمون دیگر کارآیی نداشته باشد. در این میان مأمون اعلام کرد تمام حکومت را در اختیار امام رضا(ع) قرار میدهد، این در حالی بود که تاکنون به این راحتی حکومت از سوی دشمنان به اهلبیت(ع) پیشنهاد نمیشد، با این حال امام رضا(ع) حکومت را نپذیرفتند و اطرافیان سادهلوح مأمون در میان مردم خبر عدم پذیرش حکومت اینچنینی را توسط امام رضا(ع) پخش کردند که این رفتار آنان مکر خدا علیه مأمون بود و خدا آنان را در برنامه خود به کار گرفته بود، چون با این کار آنان، مأمون دیگر نمیتوانست از این طریق پذیرش حکومت، وجهه امام(ع) را تخریب کند.
بدل امام رضا(ع) علیه مأمون
این پژوهشگر حوزه قرآن و عترت با ابراز اینکه مأمون وقتی نتوانست حکومت را به امام رضا(ع) تحمیل کند، درصدد تحمیل ولایتعهدی برآمد، اظهار کرد: امام رضا(ع) پس از عدم پذیرش حکومت، ولایتعهدی را پذیرفتند، امام چیزی را بیان کردند که کار مأمون مجدداً با سختی همراه شد و آن این بود که امام رضا(ع) اعلام کردند هیچگونه دخل و تصرفی در ولایتعهدی نخواهند داشت، اگر امام(ع) دخل و تصرفی میکردند، به معنای این بود که ایشان حکومت مأمون را قبول داشتند، در واقع، هر بار مأمون نقشهای علیه امام رضا(ع) ترتیب میداد، امام(ع) بدل آن را اجرا میکرد.
وی با بیان این مطلب که آن قدر محبوبیت امام رضا(ع) و شیعیان در آن دوره زیاد شد که مأمون هیچ راهی جز اینکه بیواسطه و در خفا ایشان را به شهادت برساند نداشت، تصریح کرد: دوران امام رضا(ع) نخستین دوره برای آمادهسازی، نظامسازی و پیادهسازی عصر غیبت است و امام رضا(ع) کاری کردند که پس از آن دوران، دیگر فرقهای ایجاد نشد و کسی که امامت امیرالمؤمنین(ع) تا امام رضا(ع) پذیرفت، شیعه دوازده امامی محسوب میشد. ورود امام رضا(ع) به مشرقزمین برنامهای بود تا مردمان مشرقزمین بهراحتی بتوانند برای ظهور امام زمان(عج) آماده شوند.
/1102101305