واعظی که با تربت سید الشهدا(ع) شفا یافت

حجت الاسلام مومنی گفت: در سن 19 سالگی بیماری سرخک گرفتم و عفونت تمام بدنم را فراگرفت طوری که بیمارستان، هم مرا جواب کرد. سرخک هم مسری است و من تنها در یک اطاق محبوس شده بودم و گه گاهی والده ام به من سر می زد. تمام استخوان هایم درد می کرد، طوری که از شدت درد، مشت به دیوار می زدم.

 روز چهارشنبه بود که کمی حالم خوب شد تا جمعه که رفتم هیات و نوکری کردم؛ وقتی رسیدم منزل، به حالت بیهوش افتادم؛ دوشنبه به هوش آمدم و حمام کردم؛ دیدم، هیچ آثاری از سرخک در وجود من دیگر نیست.

همشیره ما خوابی را دید که بعد  در خدمت حضرت آیت الله سید احمد روحانی که صاحب تعبیر خواب و استخاره است و در حال حاضر هم در مسجد امام (ره) در شهر قم نماز می خواند، این خواب را روایت کردم با حالت تعجب گفتند: این خواب برای تو است؟ گفتم، بله؛ گفت: طبق این خواب، باید تو یک هفته باشد که از دنیا رفته باشی و یک چیزی به تو  عمر دوباره داده است. گفتم: هیات رفتم، سینه زدم، گفت: موثر است اما  یک علت دیگری، حیات دوباره به تو داده است. ایشان گفت: برو از مادرت بپرس؛ آمدم خدمت والده و ماجرا را از او پرسیدم والده ام گفت: من بالای سرت نشسته بودم و گریه می کردم، مادر شهیدی در همسایگی ما زندگی می کرد (مادر شهید فرخ آشتیانی رئیس بنیاد شهید آشتیان که در فاجعه مکه به شهادت رسیده بود) که خیلی پیر زن اهل دل و متدین بود. با شنیدن صدای گریه مادرم، آمد بالا و من قضیه را گفتم؛ ایشان به منزل خود رفت و از بین کفن خود، کمی تربت و یک انگشتر پنج تن که آغشته به تربیت بود را آورد با یک مقدار آب زمزم، مخلوط کردیم و در گلویت ریختیم. همان جا نفست باز شد، رفتم خدمت آیت الله روحانی و قضیه را گفتم و ایشان فرمود: به تربت ابی عبدالله(ع)، خداوند عمر مجدد بهت عطا نمود و ایشان توصیه کردند تا میتونی برای سید الشهدا(ع) نفس بزن.