وارث: شعر آیینی از انواع ادبی شعر فارسی است که علاوه بر لطایف و زیباییهای نظم فارسی، به دلیل ارتباط مستقیم با مقدسات دینی و اهل بیت عصمت و طهارت، در طول تاریخ تشیع همواره از اهمیت زیاد و استقبال مردمی بالایی برخوردار بوده است. رهبر انقلاب نیز بارها در دیدارهای مختلفی که با شاعران و مادحان اهل بیت داشتهاند بر اهمیت این نوع ادبی تأکید کرده و شعر آیینی را جزو بهترین عرصههای به کار بردن قریحهی خداداد شعر دانستهاند. در همین زمینه، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR گفتوگویی با آقای جواد محمدزمانی، شاعر آیینی دربارهی توصیهها و تأکیدات رهبر انقلاب پیرامون شعر آیینی انجام داده است.
به اعتقاد رهبر انقلاب سنت مدح و ابراز ارادت به اهل بیت، فرهنگی استثنائی برای جامعهی شیعه است، اما نیاز است تا این فرهنگ همواره پر محتوا و پر مضمون شود۱، لطفا بفرمایید شعر آیینی چه نقشی در این فرهنگ و تقویت آن میتواند داشته باشد؟
همانطور که حضرت آقا فرمودند، بحث محبت در فرهنگ شیعی بسیار قوی است. در احادیث و همچنین در زیارتنامهها به امر محبت بسیار اشاره شده و این هم یک سفارش قرآنی است که «قُلْ لَا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی». دربارهی مودت نیز گفتهاند آن محبتی است که اظهار میشود؛ یعنی محبتی که علاوه بر دل، بر زبان جاری میشود و از ما خواستهاند این اظهار محبت را در رفتار خود داشته باشیم. این عاطفه و احساسی که در اشعار، نوحهها و روضهها به کار گرفته میشود، به این منظور است که این محبت به اهلبیت در دل بیشتر شود.
وقتی محبت ایجاد میشود، انسان خودبهخود بهسوی فردی که دوست دارد، حرکت میکند و برای رضایت خاطر او، رفتارش را تغییر میدهد. یعنی محبت مقدمهای خوب برای پیشرفت است و شعر بهدلیل امکان انتقال عاطفه به افراد، از اهمیت بالایی برخوردار است. اما باید توجه داشته باشیم که همهچیز محبت و احساس نیست. محبت شرط لازم است، اما برای رستگاری در دین شرط کافی نیست. علاوه بر محبت، باید در اشعارمان از عنصر عزت و حماسه نیز استفاده کنیم، زیرا بهطور خاص جوانها حماسه را دوست دارند و به قهرمان نیاز دارند. اگر نتوانیم حماسههای اهلبیت را برای جوانها بازگو کنیم، او برای رفع این نیاز خود، مجبور است سراغ حماسهها و قهرمانهای غربی برود و از آنها الگو بگیرد. پس ما باید در اشعار خود این روح حماسی را زنده نگه داریم.
شعر ما فقط نباید مانند یک گاز اشکآور باشد و مستمع را به اشک ریختن وادار کند، بلکه باید علاوه بر عاطفه و ابعاد حماسی، تفکر و اندیشهی والای اهلبیت را نیز در خود جای داده باشد. برای همین شعر آیینی شعری ترکیبی است از سه عنصر عاطفه، حماسه و منطق.
نکتهی بعدی، لزوم حضور عقل و منطق در شعر است. اگر شعر ما صرفاً احساس داشت یا احساس و حماسه داشت، اما منطق و اندیشه نداشت، این شعر و محبت ناقص است. فرض بفرمایید شعری دربارهی عاشورا گفته شود، اما هیچ اشارهای به اندیشههای عاشورایی، دلایل و نتایج قیام امام حسین علیهالسلام،علل عزاداری برای امام حسین علیهالسلام و... نکند. این شعر میشود یک شعر احساسی که نهایتاً میتواند مستمع خود را موقتاً تحتتأثیر قرار دهد. شعر ما فقط نباید مانند یک گاز اشکآور باشد و مستمع را به اشک ریختن وادار کند، بلکه باید علاوه بر عاطفه و ابعاد حماسی، تفکر و اندیشهی والای اهلبیت را نیز در خود جای داده باشد. برای همین شعر آیینی شعری ترکیبی است از سه عنصر عاطفه، حماسه و منطق. اتفاقاً اگر تأمل کنید، در اشعار موفق آیینی، این سه عنصر را مییابید. اگر اهلبیت از شعر کمیتبنزید یا دعبل خزاعی تمجید کردهاند، به این دلیل است که در اشعار این بزرگواران، عناصر عاطفه، حماسه و عقلانیت در کنار هم وجود دارد. آنها هم از جور بنیامیه و بنیعباس و ستمی که به اهلبیت و شیعیان میشود میگویند، هم از اندیشه و جایگاه اهلبیت و نقشی که در رشد انسان داشتهاند. در آخر حماسه نیز در این اشعار وجود دارد.
امام حسین علیهالسلام بهعنوان موتور حرکت قرون اسلامی شناخته میشود. قالب شعر چه قابلیتی برای انتقال رویداد عظیمی مثل کربلا دارد و چرا به استفاده از شعر تأکید شده است؟
شعر در زمان ائمهی معصوم تنها رسانهی تأثیرگذار بوده است. در آن زمان رسانهای بهشکل امروزی وجود نداشت و سخنرانیها و بیانات اهلبیت با فضای خفقانآور حکومتهای بنیامیه و بنیعباس مواجه میشد. در این وضعیت، تنها رسانهای که وجود داشت، شعر بود. تأثیرگذاری شعر بهشکلی بود که یک مسئله با هنر شاعران همهگیر و در سطح جامعهی اسلامی آن زمان مطرح میشد. بعضی وقتها نیز با کمکاری و بیتوجهی شاعران، این مسائل دفن و فراموش میشدند. در تاریخ داریم که دعبل قصیدهای برای امام رضا علیهالسلام سرود و این شعر فراگیر شد؛ تا آنجاییکه دعبل در راه بازگشت از محضر امام رضا علیهالسلام مورد هجوم راهزنان قرار گرفت و دید راهزنان نیز این شعر را زمزمه میکنند. وقتی میفهمند او شاعر این قصیده است، کل کاروان را رها میکنند تا به راهشان ادامه دهند. در واقع یک شعر خوب میتوانست حتی در سطوح پایین فرهنگی جامعه نیز رواج یابد و آنها را تحتتأثیر قرار دهد. اینکه ما میبینیم در آن زمان این اندازه روی شاعران تأکید میشد، به این دلیل بود که میتوانستند معارف اهلبیت را فراگیر کنند و آنها را به مردم انتقال دهند.
البته امروز در روزگار ما شاید تأثیر شعر به آن شدت گذشته نباشد، اما همچنان شعر یک رسانه است. یعنی شعر قابلیت رساندن مفاهیم را بهشکلی زیبا و دلنشین دارد. بعضی وقتها میبینید یک بیت از حافظ بیشتر از ده ساعت منبر و سخنرانی مفهوم و اثرگذاری دارد. بنده چون خودم سخنرانی میکنم، این نکته را امتحان کردهام. بهطور مثال، بنده برای انتقال مسئلهی «لزوم ارتباط دوسویهی خالق و مخلوق» باید ساعتها صحبت کنم، اما دو بیت از حافظ این مفهوم را تماموکمال توضیح داده است: «دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای/ فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد/ گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان/ نگاه دار سر رشته تا نگه دارد».
در ساختار شعر آیینی چه ویژگیهایی باید وجود داشته باشد و چه نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟
یک بار در ایام فاطمیه، در مراسم روضهای که حضرت آقا برگزار میکنند، در پایان مراسم خدمت ایشان رسیدم. بنده دربارهی شعر آیینی و چگونگی ساختار آن از حضرت آقا سؤال پرسیدم و ایشان پاسخ دادند شعر آیینی باید آمیزهای باشد از چند عنصر. اولین عنصر، اخلاق و پند است که در شعر باید جدی گرفته شود، مانند شعرهای قدیم که با اخلاقیات و نکات توحیدی آغاز میشد.
عنصر بعدی، بحث فضایل و مناقب و همچنین آموزههای رفتاری است که این آموزهها دل را روشن میکند. البته باید توجه داشت که ما هیچگاه نمیتوانیم فضایل ائمه را بهطور کامل و شایسته بیان کنیم. پس در این زمینه باید آن دسته از فضایلی را بیان کنیم که میتوانند الگوی رفتاری فردی و اجتماعی ما باشند. بعضی از مناقب اهلبیت دلها را روشن میکند، اما مربوط به جنبهی آسمانی اهلبیت است و انجام آن کارها از توان غیرمعصوم خارج است، اما بعضی از فضایل اینگونه نیستند و ما بهعنوان یک انسان میتوانیم اهلبیت را الگو قرار دهیم و آن رفتارها را انجام دهیم. بهطور مثال، اگر برای حضرت زهرا سلاماللهعلیها شعری گفته شود که به الگوهای رفتاری ایشان، تلاش آن حضرت در منزل و برای خانواده و تعبد مثالزدنی این بانوی بزرگوار اشاره کند، بیان این فضایل هم دلها را روشن میکند و هم آموزههایی است که میتواند الگوی رفتاری همهی مردم قرار گیرد.
آقا همچنین فرمودند در پایان شعر ابیاتی هم بهعنوان مرثیهی اهلبیت آورده شود و به حوادث مربوط به اهلبیت گریز زده شود. گفتند این ساختار کلی شعر آیینی باید باشد. در همان دیدار، آقا بسیار اصرار داشتند که بحث وحدت بین مسلمین باید رعایت شود، بهویژه در اشعاری که مربوط به حضرت زهرا است.
در سال ۱۳۸۶، ایام محرم با پیروزی مردم غزه بر رژیم صهیونیستی در جنگ ۲۲روزه مصادف شده بود. در شب آخر عزاداری حسینیهی امام خمینی رحمهاللهعلیه، حضرت آقا قبل از ورود به مراسم به بنده پیرامون مضامین و موضوعات شعر آیینی فرمودند فهرستی از موضوعات شعر آیینی تهیه کنید تا اولویتهای این حوزه از شعر مشخص شود. آقا گفتند اگر فرصت داشتم، خودم این کار را انجام میدادم. شاید چیزی حدود پانصد موضوع بتوان برای شعر آیینی فهرست کرد. شما باید ببینید موضوعاتی که طرح میکنید، در کجای این فهرست و با چه اولویتی قرار دارد؟ شعر آیینی باید آمیزهای از همهی مباحث مهم باشد؛ یعنی پرداختن به مباحث روز که یک نیاز است، نباید باعث شود از ابعاد دیگر شعر غافل شویم. بهطور مثال، پیروزی مردم غزه بر رژیم صهیونیستی مسئلهی مهمی است، اما این موضوع نباید شما را از امر مهمی مانند توحید، امربهمعروف و نهیازمنکر، صبر امام حسین علیهالسلام و علل قیام عاشورا غافل کند.
با توجه به اینکه شعر آیینی ارتباطی مستقیم با اعتقادات و احساسات مذهبی مردم دارد، برای جلوگیری از انحراف در آن، چه مواردی را باید رعایت کرد؟
اگر به خاطر داشته باشید، حضرت آقا اشارهای داشتند به اشعاری که تنها به مدح ظاهر اهلبیت و وصف چشموابروی ایشان میپردازند. اگر یک یا دو بیت با این مضامین در یک قصیده باشد، سختگیری لازم نیست، اما گاهی میبینید قصیدهای برای حضرت عباس سروده شده و از ابتدا تا انتهای آن دربارهی ظاهر جسمانی ایشان است و از فضایل حضرت عباس، که برای همهی ما باید الگو باشد، چشمپوشی شده است. این یک آفت در شعر محسوب میشود و به مجالس عزاداری آسیب میزند.
یا اینکه بارها آقا فرمودهاند در مجالس شادی، روضهخوانی نشود. واقعاً چرا ما نگذاریم در جهان جنبههای شاد اهلبیت نیز مطرح شود؟ اینکه به شیعه به ناحق تهمت غمگین بودن میزنند، به همین دلیل است که ما شادیهای اهلبیت را به مردم منتقل نکردهایم. ما هنوز خیلی راه داریم تا بیانات حضرت آقا در مجالس مذهبی اجرا شود. بنده از آقای دکتر حداد شنیدم که آقا گفتهاند هنوز بسیاری از آرزوهای من دربارهی مجالس حسینی تحقق نیافته است.
همچنین در دیداری که در سال ۱۳۹۰ تحتعنوان دیدار با شاعران آیینی برگزار شد، بیان شد که بسیاری از ضعفهای منتسب به جامعهی مداحی کشور، ناشی از اشعار است. در حقیقت اگر جامعهی شاعران ما شعر خوب و مناسب بگویند، اصلاً شعر آسیبزا تولید نمیشود که به دست مداح برسد و مداح هم آن را در هیئت بخواند. یعنی جلوی آسیب باید از سرچشمه گرفته شود. بسیاری از آسیبهای مجالس مذهبی ناشی از اشعار ضعیف است که به شکلهای سرود، نوحه، روضه و... در هیئتها خوانده میشود. در حقیقت میتوان گفت شعر قلب هیئت است که میتواند با کارکرد صحیح، یک هیئت را از آسیب و خطا دور کند.
همزمان با آغاز ایام مصیبت اهلبیت، جریانهایی بهدنبال شکل جدیدی از هیئتهای عزاداری هستند که مبتنی بر جدایی سیاست از هیئت و ترویج اعمال غیرعقلانی در عزاداریهاست. نظر شما در اینباره چیست؟
قطعاً قیام اباعبدالله یک قیام سیاسی بود و همانطور که آقا فرمودند، ما هیئت سکولار نداریم؛ یعنی هیئتی که منفک از سیاست باشد، اصلاً نمیتوانیم داشته باشیم. هیئت باید پویا باشد و موضع انقلابی بگیرد. اما این را هم باید در نظر گرفت که هیئت سیاسی بهمعنی جناحی عمل کردن نیست، بلکه اصول اساسی سیاست اسلامی باید در هیئتها مطرح شود. اسلام منهای سیاست نباید وارد هیئتها شود. همچنین اسلام بدون روحانیت. الآن در بعضی از هیئتها متأسفانه شاهد هستیم افرادی که نه علم دینی دارند و نه حتی لباس روحانیت، سخنرانی میکنند. در آینده ممکن است این مسئله موجب حضور هیئتهایی بدون محوریت روحانیت شود و فهم صحیح از دین و روایت دقیق از اهلبیت دیگر در مرکز اهمیت هیئتها نباشد. در نتیجه، امکان دارد انواع انحرافات جدید به هیئتها ورود پیدا کنند. هیئت منهای روحانیت، هیئت غیرسیاسی یا هیئت وحدتستیز، یک آسیب است.
خاطرم هست یک بار خدمت حضرت آقا عرض کردم میخواهیم کنگرهی شعر مجازی تحتعنوان «وحدت اسلامی» برگزار کنیم. ایشان خیلی خوشحال شدند و فرمودند: «بنده بهاندازهی یک کتاب دربارهی وحدت اسلامی صحبت کردهام.» یعنی این موضوع اینقدر مهم است که رهبر جامعه تا این اندازه دربارهی آن تأکید داشته است. ما نباید بگذاریم افکار انحرافی در هیئتهای ما راه پیدا کنند. تشیع انگلیسی میخواهد در هیئتهای ما نفوذ کند و سنتهای رایج و مسلم فرهنگ عاشورایی ما را منحرف کند. آنها بهدنبال این هستند که هیئتهای ما خنثی و بیفایده شوند. اتفاقاً باید مهمترین حرفها در همین هیئتها زده شود. حضرت آقا بیان میکردند که قدیم توصیه میشد در منبر روز عاشورا، سخنرانی نشود و فقط مقتل خوانده شود. آقا میگفتند من بهعنوان یک روحانی و سخنران تأسف میخوردم که شیعه از چنین ظرفیت عظیمی در روز تاسوعا و عاشورا استفاده نمیکند. اتفاقاً باید بهترین و مهمترین سخنها در این روز زده شود.
البته امروز اینچنین نیست و الحمدالله هیئتها بسیار فعال شدهاند. زنده نگه داشتن ارزشهای دفاع مقدس، یاد امام و شهدا و آرمانهای انقلابی، یک نیاز است و اتفاقاً پویایی هیئت به همین ارزشهاست. اگر این عناصر را از هیئت بگیریم، به قول حضرت آقای جوادی آملی، عزاداری ما تبدیل میشود به عزاداری پاکستانی. یعنی نوعی از عزاداری که تحول و زایایی نمیتواند ایجاد کند. سوگواری بیفایده و بیهدفی که در آن فرد به خودش لطمه میزند و خون هم میریزد، اما هیچ فایدهای برای جامعه ندارد.
نخستین دیدار شما با رهبر انقلاب چه زمانی و چگونه بود؟
محبت ایشان فراوان است و در این مقال نمیگنجد، اما اولین آشنایی حضوری بنده که خدمت ایشان رسیدم، در سال ۱۳۸۵ در دیدار با شاعران و مداحان بود. در آن دیدار یکی از آقایان مداح شعری را از بنده خواندند. در پایان جلسه، حضرت آقا آن شعر را از من گرفتند و یک عبا به من هدیه دادند. چند روز بعد ایشان آن شعر را با تصحیح خودشان برای من فرستادند و بعضی ابیات را تغییر دادند. مثلاً یک بیت آن ترکیببند این بود که «بهتر شد آن زنان قریشی نیامدند/ حوا و مریماند پرستار جان تو». بعد حضرت آقا این بیت را تصحیح کردند به: «غم نیست گر زنان قریشی نیامدند/ حوا و مریماند پرستار جان تو».
شما ببینید این حرکت چقدر برای یک شاعر جوان تأثیرگذار است که رهبر کشور با تمام کارها و دلمشغولیها، برای یک شاعر جوان وقت میگذارد و شعر او را تصحیح میکند و برایش میفرستد و اینچنین او را تشویق میکند.
یک خاطرهی دیگر اینکه در فاطمیهی سال گذشته، شعری آقای طاهری از بنده در مراسم حسینیهِی امام خمینی خواندند و حضرت آقا در پایان مراسم این شعر را از بنده گرفتند و در زمان صرف شام، بنده را خواستند و آنجا هم شعر بنده را تصحیح کردند. این حرکتهای حضرت آقا خیلی تأثیرگذار بوده است و بنده را بسیار تشویق میکند که شعر بگویم.
اگر بخواهید از اشعار جدیدتان شعری را بهمناسبت این ایام انتخاب کنید، کدام را انتخاب میکنید؟
این شعر را تقدیم میکنم به حضرت ابالفضلالعباس علیهالسلام:
به غیر تو که به تن کردهای تماشا را
ندید چشم کسی ایستاده دریا را
بگو فضایل خود را که نور چهرهی تو
گرفته است ز ما فرصت تماشا را
به احترام تو باید فرات برخیزد
بزن بر آب دوباره عصای موسی را
برای آنکه شفا گیرد از تو موج علیل
بخوان بر آب حدیث لب مسیحا را
چه آب را برسانی، چه تشنه برگردی
تو فتح میکنی آخر تمام دلها را
و آب مهریهی فاطمهست میدانی
چه ظالمانه ربودند حق زهرا را
بکار دست خودت را که پرشکوفه کند
اذان روشن گلدستههای فردا را
پینوشت:
۱. بیانات رهبر انقلاب، ۳۱ فروردین ۱۳۹۳