حجت الاسلام دانشمند: القاء شبهات برای ایجاد فتنه است
وارث: عزاداری دهه سوم محرم با سخنرانی حجت الاسلام دانشمند و مداحی حاج حیدر خمسه در روضة الزهراء (س) برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام مهدی دانشمند را می خوانید:
چرا به امام حسین(ع) "الموتور" گفته می شود؟
به امام حسین علیه السلام "والوتر و الموتور" گفته می شود. "الموتور" یعنی تنها شده؛ چرا امام حسین علیه السلام تنها شد؟ چند سوال در دل این سوال مطرح می شود، لابد کسی امام حسین علیه السلام را نمی شناخت که به یاری حضرت نرفت. امام سجاد علیه السلام پرسید: پدر آیا آنها نمی دانند شما چه کسی هست؟ حضرت فرمود: اینها مرا از آبا و اجداد خودشان بهتر می شناسند. امیرالمومنین علیه السلام حدود 5 سال در کوفه حکومت می کرده است که امام حسین علیه السلام 33 ساله و امام حسین علیه السلام 32 ساله بودند و به مسجد و منبر می رفتند و مردم را موعظه می کردند. مگر می شود حضرت را نشناسند.
یزید؛ جرثومه فسق و فجور
مساله ی دوم این است شاید طرف مقابل امام حسین علیه السلام را نمی شناختند. یک وقت قصه جنگ جمل است که یک طرف عایشه همسر پیغمبر صلی الله علیه و آله و طرف دیگر امیرالمومنین علیه السلام است، شاید مردم عوام فکر کنند و بگویند ما گیج شده ایم و نمی دانیم حق با کیست؟ اما یزید را همه ی مردم می شناختند که سگ باز، میمون باز، همجنس باز، طاغی، یاغی، کافر و دائم الخمر بود، فسق و فجورش برای همه اظهر من الشمس بود. چند بار با سگش به نماز جمعه آمد و افسار سگش را به منبر پیغمبر صلی الله علیه و آله بست و مردم هم دیدند اما چون 50 سال روی مردم کار کرده بودند که خلیفه المسلیمن هر غلطی کرد، درست است و حق اعتراض ندارید. چون اگر به خلیفه گفتید چرا شراب خوردی؟ خروج بر خلیفه کردی و کافر هستی و محلول الدم هستی و می توانند اموالت را مصادره کنند و...
یزید با میمونش به منبر و نماز جمعه می رفت وقتی میمونش مُرد مثل آدمها غسل و کفنش دادند و برایش نماز میت خواندند، سه روز عزای عمومی اعلام کردند و مجلس ختم برایش برگزار کردند! سنی های متعصب مثل فخر رازی و دیگران یزید را لعن می کنند و او را کافر می دانند اما وهابی ها کتابی نوشته اند به نام "خلیفه المظلوم یزید بن معاویه".
چطور شد که وقتی یزید اعلام کمک کرد سی هزار نفر جمع شدند اما وقتی امام حسین علیه السلام فرمود: هل من ناصر ینصرنی، کمتر از 150 نفر آمدند؟ چه اتفاقی افتاده بود؟ همه که امام حسین علیه السلام را می شناختند و می دانستند یزید جرثومه فساد و نفاق است؟ شاید نمی دانستند که جنگ هست. نمی دانستند یزید با امام حسین علیه السلام مخالف بوده. اما اینطور نبوده و همه می دانستند جنگ است و جنگ رخ می دهد.
امام حسین(ع) و یارانش 6 ماه در مکه روشنگری کردند
در زمان سیدالشهدا علیه السلام 4 مرکز مهم اسلامی وجود داشت: مدینه، کوفه، بصره و مکه. امام حسین علیه السلام در مدینه به عبدالله بن جعفر- شوهر حضرت زینب سلام الله علیها- دستور دادند که بماند و همراهشان نیاید. عده ای کم سواد و بی سواد یک سری خزعبلات می گویند همانطور که درباره مختار می گویند پس این همه دعا که امام سجاد و باقر علیهماالسلام در حق مختار کرده اند چه بود؟ حضرت به عبدالله فرمود: هنگام نماز وقتی مردم از تو پرسیدند حسین (علیه السلام) کجاست؟ بگو حسین برای بیعت نکردن با یزید از مدینه راهی مکه شد. به آنها بگو یزید چه کسی است و چه کاره است، همه باید بدانند امام حسین علیه السلام با یزید بیعت نمی کنند.
سیدالشهدا علیه السلام از ماه رجب در مکه بودند و 6 ماه در آنجا بودند و چندین هزار نفر برای نماز به حضرت اقتدا می کردند، حضرت سیدالشهدا علیه السلام، حضرت علی اکبر و ابوالفضل هر روز برای مردم سخن می گفتند. 6 ماه برای مردم یزید را معرفی کردند و همه می دانستند کسی نبود که نداند امام حسین علیه السلام زیر بار بیعت با یزید نمی رود.
امام حسن علیه السلام را در مدینه کشتند و آب از آب تکان نخورد، یزید مامور به مدینه فرستاده بود که با امام حسین علیه السلام بیعت کنند و اگر نکرد مثل امام حسن علیه السلام او را شهید کنند. امام حسین علیه السلام به مکه رفت تا اگر کشته شد خبر کشته شدن دودمان تمام یزیدیان عالم را به باد دهد و همین اتفاق هم افتاد.
القای شبهات، فضا را برای ایجاد فتنه آماده می کند
دشمن دو کار عمده انجام داد: اول القای شبهات و دوم ایجاد فتنه؛
شبهه فضا را تاریک می کند و فتنه تاثیر خودش را می گذارد به قول قدیمی ها آب را گِل می کنند تا ماهی را بگیرند هیچ وقت در فضای روشن فتنه انجام نمی شود اولین قدم تاریک کردن فضا بوسیله شبهه است. اولین کاری که بعد از مرگ رسول الله صلی الله علیه و آله کودتاچی ها انجام دادند پخش کردن شبهه "حسبنا کتاب الله" بود، می گفتند قرآن مفسر و شارح نمی خواهد هر چه قرآن بگوید عمل می کنیم.
قرآن صریحا می گوید که نیاز به مفسر دارد: بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَکَّرُونَ1 ؛
قدم دوم گفتند هر کس حدیث بخواند اسیر می شود و اگر ادامه بدهد تبعید می شود و اگر مجدد ادامه بدهد کشته می شود و همه این کارها را انجام دادند، میثم، ابوذر و ... را کشتند به جرم اینکه می گفتند: قال رسول الله صلی الله علیه و آله.
قدم سوم سوزاندن احادیث نبوی بود. یکی از افتخارات ابی بکر این است که می گوید: من فقط در یک جلسه در مسجد 500 حدیث نبوی را آتش زدم.
چهارم منع نوشتن و کتابت حدیث بود. به این دلیل این کارها را انجام دادند که پیغمبر صلی الله علیه و آله به مردم توصیه کرده بود که علی را تنها نگذارید؛ الحق مع العلی، العلی مع الحق، القرآن مع العلی، العلی مع القرآن و ... حدیث منزلت، حدیث سفینه و ... همه را آتش زدند برای اینکه یادآوری برای کسی نشود و از غدیر کسی حرفی نزند.
وقتی غدیر به فراموشی سپرده شود و فراموش شود، مساوی می شود با احراق بیت، سیلی زدن به حضرت زهرا سلام الله علیها، شکستن بازو، سوراخ شدن پهلو و سینه، تازه ما چیزی از حضرت زهرا سلام الله علیها نمی دانیم.
پی نوشت:
1- سوره نحل آیه 44.