حجت الاسلام مومنی: محبت،معرفت و ولایت شرط سلوک است
وارث: مراسم پنجمین شب عزاداری با سخنرانی حجت الاسلام مومنی و مداحی حاج محمود کریمی و حاج امیر کرمانشاهی و حاج سید هادی هاشمی در بیت آیت الله شاهرودی برگزار شد.
معیار و ملاک در پیروزی و شکست، ظفرمندانه از میدان خارج شدن یا نشدن نیست بلکه دستیابی به اهداف و یا دست نیافتن به اهداف، معیار و ملاک پیروزی و شکست است. باید دید امام حسین علیه السلام به هدف خود رسید یا نه. اگر رسیدند پیروز این جریان و اگر نرسیدند شکست خورده ی میدان هستند. اگرچه حضرت بدن مبارکشان در گودال قتله گاه ماند، معیار جسارت به بدن و اسارت اهل بیت نیست بلکه معیار دستیابی حضرت به اهداف است.
آیا عمرسعد و لشگریان که پیروزمندانه از میدان رفتند به هدفشان رسیدند؟
دشمن به دنبال رسیدن به این مطلب بود؛ از بین بردن نام پیغمبر صلی الله علیه و آله و در نتیجه از بین بردن دین. در کربلا به دنبال نسل کشی بودند که این جریان از مدینه و بعد از سقیفه ی ساعده به وجود آمد. از همان زمان هم به دنبال نسل کشی بودند چرا که در وصیت نامه ی مکتوب حضرت فاطمه سلام الله علیها مطلبی آمده است که به وضوح استفاده می شود. کسانی که حطب جزل آوردند نه صرفأ برای سوزاندن در، صریح کلام حضرت است که می فرمایند: «فجمعوا الحطب الجزل» بر در خانه ام هیزم و خاشاك آوردند.
« و آتوا بالنار لیحرقوه و یحرقونا » آتش آوردند كه آن را شعله ور سازد و ما را بسوزانند. یعنی می خواستند نام را از بین ببرند. و در کربلا هم به دنبال از بین بردن نام بودند، به امام سجاد علیه السلام عرض کردند؛ دیدید آقا، نام را از بین بردند! حضرت فرمودند: صبر کنید. وقتی که مؤذن شروع کرد به اذان گفتن و نام پیامبر صلی الله علیه و آله را آورد فرمودند: دیدید نتوانستند نام را از بین ببرند. پس عمرسعد به هدفش نرسید.
اهداف عمده امام حسین علیه السلام
1- وفای به عهد بندگی: عهد بندگی یعنی بذل ألکل یعنی تمام سرمایه ها را در راه خداوند دادن و نهایت بندگی را برای خداوند به معرض بروز و ظهور رساندن. امام حسین علیه السلام پیروز شدند و به همین دلیل است که عناوینی به ایشان نسبت داده شده است: لبیک داعی الله- حسین منی و انا من حسین- وتر الموتور- ثار الله
2- روشن کردن نور هدایت نه چراغ هدایت: هیچ ظلمتی در طریق اباعبدالله علیه السلام وجود ندارد، ایشان مصباح هدیً نور هدایت و کشتی نجات هستند.
در مجموع آیات و روایات از 4 کشتی سخن به میان آمده است:
کشتی نوح – کشتی پسر لقمان – کشتی نجات اهل بیت – کشتی خاص و ویژه ی اباعبدالله علیه السلام
برای هر سه کشتی اول شرایطی بیان شده است در روایات و کشتی نوح در آیه ی قرآن. اما برای سفینه ی نجات اباعبدالله علیه السلام به قرینه ی روایات متعدد هیچ شرطی برای سوار شدن به کشتی جز توجه و اتصال به حضرت وجود ندارد. فقط دل انکسار پیدا کند انسان رشد می کند.
اشهد انك قتلت ولم تمت حسین جان تو را کشتند اما تو نمردی. هر سال امام حسین علیه السلام زنده تر می شوند و بیرق ایشان بالاتر می شود. جریان شیرخوارگان در ایران درست شد و در تمام دنیا نشر پیدا کرد و یکی از وهابیون در سایت خود نوشت: باید شناخت این علی اصغر را که این شیعیان به او دامن می زنند.
زنده بودن اباعبدالله علیه السلام را میشود از اینجا فهمید که حضرت مکررأ در بالای نیزه، در تشت، در مسجد یزید، در مجلس ابن زیاد، قرآن می خواندند.
بل برجاء حياتك حييت قلوب شيعتك حسین جان به این امید که تو زنده ای قلب شیعه هم زنده است. دین بدون اباعبدالله علیه السلام مرده است.
اگر می خواهید قلبتان نمیرد نگذارید روزی سپری شود که سلام به اباعبدالله علیه السلام نداده باشید. خود را به هیچ قیمت از امام حسین علیه السلام جدا نکنید.
شرط سلوک
با نور اباعبدالله علیه السلام قلب انسان به هدایت می رسد. اگر حقیقتأ در راه امام حسین علیه السلام باشیم مطمئنأ گمراه نمی شویم. مبادا تحکم سلوک به اباعبدالله علیه السلام انسان را بگیرد باید حقیقتأ دستور العملی که در زیارت عاشورا به ما می دهند عمل کنیم.
یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللَّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ وَ اِلی امیرِالْمُوْمِنینَ وَ اِلی فاطِمَهَ وَ اِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِالْبَراَّئَهِ
ای اباعبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن، شما بوسیله دوستی تو و بوسیله بیزاری از کسی که با تو مقاتله کرد.
محبت- معرفت- ولایت، شرط سلوک است و خروجی این سه می شود مُوالات و برائت
مرید امام حسین علیه السلام به چند موضوع عشق می ورزد:
1- نماز
2- اُنس با قرآن
3- دعا
4- استغفار
امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به این 4 مطلب همه را توصیه می فرمایند. امام حسین علیه السلام نور خداوند است نه نور خدا را توانستند از بین ببرند و نه می توانند.
مصیبت شام
به امام سجاد علیه السلام عرض کردند آقا جان کجا بر شما سخت گذشت؟ حضرت از کربلا و گودی قتله گاه نگفتند، آنچه که حضرت فرمودند: الشام الشام الشام
سخن از یک شخص معمولی نیست بلکه سخن از ناموس خداوند است، سخن از کسی است که وقتی میخواهد به زیارت جدش پیغمبر صلی الله علیه و آله برود، اولأ در شب می روند، دومأ امام حسن مجتبی علیه السلام جلو می روند و امام حسین علیه السلام پشت سر ایشان. امیر المومنین به امام حسن علیه السلام گفتند : حسن جان آن مشعل را خاموش کن یک نفر آن پشت سر نکند نگاه به فاطمه ی زهرا سلام الله علیها کند.
سخن از ناموس خداست سخن از زینب سلام الله علیها است.
چون کاروان اسرا به دمشق نزدیک شد، حضرت ام کلثوم مقدار زیورآلاتی که از میان کاروان باقی مانده بود، جمع کرد و نزد شمر فرستاد و درخواست کرد از طرفی که تماشاچیان کمتر هستند و ازدحام کمتر ایشان را وارد کنند و سرهای شهدا را از میان مهمل ها بیرون آورند تا مردم با سرگرم شدن از نگاه به سرها کمتر به اسرا نگاه کنند، شمر ملعون تقاضای ام کلثوم سلام الله علیها را شنید و برعکس عمل کرد. روز اول ماه صفر آن ها را وارد شهر دمشق کردند.