نماز و زيارت اربعين انسان را چگونه متدين مي كند؟
حضرت آيت الله جوادي آملي گفت: عصارهٴ عترت نيز ستونش زيارت اربعين است كه اين دو ستون در روايت امام عسكري (عليه السلام) در كنار هم ذكر شده است؛ امّا مهمّ آن است كه دريابيم نماز و زيارت اربعين انسان را چگونه متدين مي كنند.
وارث:
اين مرجع تقليد با اشاره به روايت امام معصوم در بخشي كتاب شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني مي نويسد: امام حسن عسكري (عليه السلام) فرمودند: «علامات المؤمن خمس: صلاه الخمسين و زياره الأربعين و التختّم في اليمين و تعفير الجبين و الجهر ببسم الله الرّحمن الرّحيم»؛ «نشانه هاي مؤمن و شيعه، پنج چيز است: اقامهٴ نمازِ پنجاه و يك ركعت، زيارت اربعين حسيني، انگشتر در دست راست كردن، سجده بر خاك و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم»
او، مراد از نماز پنجاه و يك ركعت را همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله برشمردند كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است و آورده است: مراد از نماز پنجاه و يك ركعت، همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله است كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است؛ به ويژه اقامهٴ نماز شب در سحر كه بسيار مفيد است. نماز پنجاه و يك ركعت به شكل مذكور از مختصات شيعيان و ارمغان معراج رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است. شايد سرّ ستودن نماز به وصف معراج مؤمن اين باشد كه دستورش از معراج آمده است و نيز انسان را به معراج مي برد.
موارد ديگري نيز كه در روايت ياد شده، همگي از مختصات شيعيان است؛ زيرا فقط شيعه است كه سجدهٴ بر خاك دارد و نيز غيرشيعه است كه يا بسم الله الرحمن الرحيم را نمي گويند يا آهسته تلفظ مي كنند. همچنين شيعه است كه انگشتر به دست راست كردن و نيز زيارت اربعين حسيني را مستحب مي داند.
آيت الله جوادي آملي با رد برداشت منظور از زيارت اربعين بمعناي زيارت چهل مؤمن نوشت: مراد از زيارت اربعين، زيارت چهل مؤمن نيست؛ زيرا اين مسأله اختصاص به شيعه ندارد و نيز «الف و لام» در كلمهٴ «الاربعين»، نشان مي دهد كه مقصود امام عسكري (عليه السلام) اربعين معروف و معهود نزد مردم است.
صاحب تفسير تسنيم در ادامه به اهميت والاي زيارت اربعين اشاره وآنرا بعنوان ستون ولايت دانسته و ابراز داشت: اهميت زيارت اربعين، تنها به اين نيست كه از نشانه هاي ايمان است، بلكه طبق اين روايت در رديف نمازهاي واجب و مستحب قرار گرفته است. برپايهٴ اين روايت، همان گونه كه نماز ستون دين و شريعت است، زيارت اربعين و حادثهٴ كربلا نيز ستون ولايت است.
به ديگر سخن، براساس فرمودهٴ رسول خدا (ص): عصارهٴ رسالت نبوي (ص) قرآن و عترت است؛ «إني تارك فيكم الثقلين… كتاب الله و… عترتي أهل بيتي». عصارهٴ كتاب الهي كه دين خداست، ستوني دارد كه نماز است و عصارهٴ عترت نيز ستونش زيارت اربعين است كه اين دو ستون در روايت امام عسكري (عليه السلام) در كنار هم ذكر شده است؛ امّا مهمّ آن است كه دريابيم نماز و زيارت اربعين انسان را چگونه متدين مي كنند.
نماز و زيارت اربعين در كنار هم، انسان را چگونه متدين مي كنند؟
دربارهٴ نماز، ذات اقدس الهي، معارف فراواني را ذكر كرده است. مثلا ً فرموده: انسان، فطرتاً موحّد است، ولي طبيعت او به هنگام حوادث تلخ، جزع دارد و در حوادث شيرين از خير جلوگيري مي كند، مگر انسان هاي نمازگزار كه آنان مي توانند اين خوي سركش طبيعت را تعديل كنند و از هلوع، جزوع و منوع بودن به درآيند و مشمول رحمت هاي خاص الهي باشند؛ ﴿إنّ الإنسان خلق هلوعاً ٭ إذا مسّه الشرّ جزوعاً ٭ و إذا مسّه الخير منوعاً ٭ إلّا المصلّين﴾
زيارت اربعين نيز انسان را از جزوع، هلوع و منوع بودن باز مي دارد و گفته شد كه هدف اساسي سالار شهيدان نيز تعليم و تزكيهٴ مردم بوده است و در اين راه، هم از طريق بيان و بنان اقدام كرد و هم از راه بذل خون جگر كه جمع ميان اين راه ها از ويژگي هاي ممتاز آن حضرت (عليه السلام) است.
خلاصه آن كه رسالت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تعليم كتاب و حكمت از يك سو و تزكيهٴ نفوس مردم از سوي ديگر بود تا هم جاهلان را عالم نمايد و هم گمراهان را هدايت كند و در نتيجه، جهل علمي و جهالت عملي را از جامعه جدا سازد. همين دو هدف در متن زيارت اربعين سالار شهيدان (عليه السلام) تعبيه شد؛ چنان كه منشأ ددمنشي منكران رسالت و دشمنان نبوّت، حبّ دنيا و شيدايي زرق و برق آن بود و عامل مهمّ توحّش منكران ولايت و دشمنان امامت نيز همان غَطْرَسهٴ دنيا و دلباختگي به آن بود، كه در بخشي از زيارت اربعين به آن اشارت شده است: «و تَغطْرَس و تَرَدّي في هواه»
اين مرجع تقليد با اشاره به روايت امام معصوم در بخشي كتاب شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني مي نويسد: امام حسن عسكري (عليه السلام) فرمودند: «علامات المؤمن خمس: صلاه الخمسين و زياره الأربعين و التختّم في اليمين و تعفير الجبين و الجهر ببسم الله الرّحمن الرّحيم»؛ «نشانه هاي مؤمن و شيعه، پنج چيز است: اقامهٴ نمازِ پنجاه و يك ركعت، زيارت اربعين حسيني، انگشتر در دست راست كردن، سجده بر خاك و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم»
او، مراد از نماز پنجاه و يك ركعت را همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله برشمردند كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است و آورده است: مراد از نماز پنجاه و يك ركعت، همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله است كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است؛ به ويژه اقامهٴ نماز شب در سحر كه بسيار مفيد است. نماز پنجاه و يك ركعت به شكل مذكور از مختصات شيعيان و ارمغان معراج رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است. شايد سرّ ستودن نماز به وصف معراج مؤمن اين باشد كه دستورش از معراج آمده است و نيز انسان را به معراج مي برد.
موارد ديگري نيز كه در روايت ياد شده، همگي از مختصات شيعيان است؛ زيرا فقط شيعه است كه سجدهٴ بر خاك دارد و نيز غيرشيعه است كه يا بسم الله الرحمن الرحيم را نمي گويند يا آهسته تلفظ مي كنند. همچنين شيعه است كه انگشتر به دست راست كردن و نيز زيارت اربعين حسيني را مستحب مي داند.
آيت الله جوادي آملي با رد برداشت منظور از زيارت اربعين بمعناي زيارت چهل مؤمن نوشت: مراد از زيارت اربعين، زيارت چهل مؤمن نيست؛ زيرا اين مسأله اختصاص به شيعه ندارد و نيز «الف و لام» در كلمهٴ «الاربعين»، نشان مي دهد كه مقصود امام عسكري (عليه السلام) اربعين معروف و معهود نزد مردم است.
صاحب تفسير تسنيم در ادامه به اهميت والاي زيارت اربعين اشاره وآنرا بعنوان ستون ولايت دانسته و ابراز داشت: اهميت زيارت اربعين، تنها به اين نيست كه از نشانه هاي ايمان است، بلكه طبق اين روايت در رديف نمازهاي واجب و مستحب قرار گرفته است. برپايهٴ اين روايت، همان گونه كه نماز ستون دين و شريعت است، زيارت اربعين و حادثهٴ كربلا نيز ستون ولايت است.
به ديگر سخن، براساس فرمودهٴ رسول خدا (ص): عصارهٴ رسالت نبوي (ص) قرآن و عترت است؛ «إني تارك فيكم الثقلين… كتاب الله و… عترتي أهل بيتي». عصارهٴ كتاب الهي كه دين خداست، ستوني دارد كه نماز است و عصارهٴ عترت نيز ستونش زيارت اربعين است كه اين دو ستون در روايت امام عسكري (عليه السلام) در كنار هم ذكر شده است؛ امّا مهمّ آن است كه دريابيم نماز و زيارت اربعين انسان را چگونه متدين مي كنند.
نماز و زيارت اربعين در كنار هم، انسان را چگونه متدين مي كنند؟
دربارهٴ نماز، ذات اقدس الهي، معارف فراواني را ذكر كرده است. مثلا ً فرموده: انسان، فطرتاً موحّد است، ولي طبيعت او به هنگام حوادث تلخ، جزع دارد و در حوادث شيرين از خير جلوگيري مي كند، مگر انسان هاي نمازگزار كه آنان مي توانند اين خوي سركش طبيعت را تعديل كنند و از هلوع، جزوع و منوع بودن به درآيند و مشمول رحمت هاي خاص الهي باشند؛ ﴿إنّ الإنسان خلق هلوعاً ٭ إذا مسّه الشرّ جزوعاً ٭ و إذا مسّه الخير منوعاً ٭ إلّا المصلّين﴾
زيارت اربعين نيز انسان را از جزوع، هلوع و منوع بودن باز مي دارد و گفته شد كه هدف اساسي سالار شهيدان نيز تعليم و تزكيهٴ مردم بوده است و در اين راه، هم از طريق بيان و بنان اقدام كرد و هم از راه بذل خون جگر كه جمع ميان اين راه ها از ويژگي هاي ممتاز آن حضرت (عليه السلام) است.
خلاصه آن كه رسالت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تعليم كتاب و حكمت از يك سو و تزكيهٴ نفوس مردم از سوي ديگر بود تا هم جاهلان را عالم نمايد و هم گمراهان را هدايت كند و در نتيجه، جهل علمي و جهالت عملي را از جامعه جدا سازد. همين دو هدف در متن زيارت اربعين سالار شهيدان (عليه السلام) تعبيه شد؛ چنان كه منشأ ددمنشي منكران رسالت و دشمنان نبوّت، حبّ دنيا و شيدايي زرق و برق آن بود و عامل مهمّ توحّش منكران ولايت و دشمنان امامت نيز همان غَطْرَسهٴ دنيا و دلباختگي به آن بود، كه در بخشي از زيارت اربعين به آن اشارت شده است: «و تَغطْرَس و تَرَدّي في هواه»
اين مرجع تقليد با اشاره به روايت امام معصوم در بخشي كتاب شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني مي نويسد: امام حسن عسكري (عليه السلام) فرمودند: «علامات المؤمن خمس: صلاه الخمسين و زياره الأربعين و التختّم في اليمين و تعفير الجبين و الجهر ببسم الله الرّحمن الرّحيم»؛ «نشانه هاي مؤمن و شيعه، پنج چيز است: اقامهٴ نمازِ پنجاه و يك ركعت، زيارت اربعين حسيني، انگشتر در دست راست كردن، سجده بر خاك و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم»
او، مراد از نماز پنجاه و يك ركعت را همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله برشمردند كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است و آورده است: مراد از نماز پنجاه و يك ركعت، همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله است كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است؛ به ويژه اقامهٴ نماز شب در سحر كه بسيار مفيد است. نماز پنجاه و يك ركعت به شكل مذكور از مختصات شيعيان و ارمغان معراج رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است. شايد سرّ ستودن نماز به وصف معراج مؤمن اين باشد كه دستورش از معراج آمده است و نيز انسان را به معراج مي برد.
موارد ديگري نيز كه در روايت ياد شده، همگي از مختصات شيعيان است؛ زيرا فقط شيعه است كه سجدهٴ بر خاك دارد و نيز غيرشيعه است كه يا بسم الله الرحمن الرحيم را نمي گويند يا آهسته تلفظ مي كنند. همچنين شيعه است كه انگشتر به دست راست كردن و نيز زيارت اربعين حسيني را مستحب مي داند.
آيت الله جوادي آملي با رد برداشت منظور از زيارت اربعين بمعناي زيارت چهل مؤمن نوشت: مراد از زيارت اربعين، زيارت چهل مؤمن نيست؛ زيرا اين مسأله اختصاص به شيعه ندارد و نيز «الف و لام» در كلمهٴ «الاربعين»، نشان مي دهد كه مقصود امام عسكري (عليه السلام) اربعين معروف و معهود نزد مردم است.
صاحب تفسير تسنيم در ادامه به اهميت والاي زيارت اربعين اشاره وآنرا بعنوان ستون ولايت دانسته و ابراز داشت: اهميت زيارت اربعين، تنها به اين نيست كه از نشانه هاي ايمان است، بلكه طبق اين روايت در رديف نمازهاي واجب و مستحب قرار گرفته است. برپايهٴ اين روايت، همان گونه كه نماز ستون دين و شريعت است، زيارت اربعين و حادثهٴ كربلا نيز ستون ولايت است.
به ديگر سخن، براساس فرمودهٴ رسول خدا (ص): عصارهٴ رسالت نبوي (ص) قرآن و عترت است؛ «إني تارك فيكم الثقلين… كتاب الله و… عترتي أهل بيتي». عصارهٴ كتاب الهي كه دين خداست، ستوني دارد كه نماز است و عصارهٴ عترت نيز ستونش زيارت اربعين است كه اين دو ستون در روايت امام عسكري (عليه السلام) در كنار هم ذكر شده است؛ امّا مهمّ آن است كه دريابيم نماز و زيارت اربعين انسان را چگونه متدين مي كنند.
نماز و زيارت اربعين در كنار هم، انسان را چگونه متدين مي كنند؟
دربارهٴ نماز، ذات اقدس الهي، معارف فراواني را ذكر كرده است. مثلا ً فرموده: انسان، فطرتاً موحّد است، ولي طبيعت او به هنگام حوادث تلخ، جزع دارد و در حوادث شيرين از خير جلوگيري مي كند، مگر انسان هاي نمازگزار كه آنان مي توانند اين خوي سركش طبيعت را تعديل كنند و از هلوع، جزوع و منوع بودن به درآيند و مشمول رحمت هاي خاص الهي باشند؛ ﴿إنّ الإنسان خلق هلوعاً ٭ إذا مسّه الشرّ جزوعاً ٭ و إذا مسّه الخير منوعاً ٭ إلّا المصلّين﴾
زيارت اربعين نيز انسان را از جزوع، هلوع و منوع بودن باز مي دارد و گفته شد كه هدف اساسي سالار شهيدان نيز تعليم و تزكيهٴ مردم بوده است و در اين راه، هم از طريق بيان و بنان اقدام كرد و هم از راه بذل خون جگر كه جمع ميان اين راه ها از ويژگي هاي ممتاز آن حضرت (عليه السلام) است.
خلاصه آن كه رسالت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تعليم كتاب و حكمت از يك سو و تزكيهٴ نفوس مردم از سوي ديگر بود تا هم جاهلان را عالم نمايد و هم گمراهان را هدايت كند و در نتيجه، جهل علمي و جهالت عملي را از جامعه جدا سازد. همين دو هدف در متن زيارت اربعين سالار شهيدان (عليه السلام) تعبيه شد؛ چنان كه منشأ ددمنشي منكران رسالت و دشمنان نبوّت، حبّ دنيا و شيدايي زرق و برق آن بود و عامل مهمّ توحّش منكران ولايت و دشمنان امامت نيز همان غَطْرَسهٴ دنيا و دلباختگي به آن بود، كه در بخشي از زيارت اربعين به آن اشارت شده است: «و تَغطْرَس و تَرَدّي في هواه»
اين مرجع تقليد با اشاره به روايت امام معصوم در بخشي كتاب شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني مي نويسد: امام حسن عسكري (عليه السلام) فرمودند: «علامات المؤمن خمس: صلاه الخمسين و زياره الأربعين و التختّم في اليمين و تعفير الجبين و الجهر ببسم الله الرّحمن الرّحيم»؛ «نشانه هاي مؤمن و شيعه، پنج چيز است: اقامهٴ نمازِ پنجاه و يك ركعت، زيارت اربعين حسيني، انگشتر در دست راست كردن، سجده بر خاك و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم»
او، مراد از نماز پنجاه و يك ركعت را همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله برشمردند كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است و آورده است: مراد از نماز پنجاه و يك ركعت، همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافهٴ نمازهاي نافله است كه جبران كنندهٴ نقص و ضعف نمازهاي واجب است؛ به ويژه اقامهٴ نماز شب در سحر كه بسيار مفيد است. نماز پنجاه و يك ركعت به شكل مذكور از مختصات شيعيان و ارمغان معراج رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است. شايد سرّ ستودن نماز به وصف معراج مؤمن اين باشد كه دستورش از معراج آمده است و نيز انسان را به معراج مي برد.
موارد ديگري نيز كه در روايت ياد شده، همگي از مختصات شيعيان است؛ زيرا فقط شيعه است كه سجدهٴ بر خاك دارد و نيز غيرشيعه است كه يا بسم الله الرحمن الرحيم را نمي گويند يا آهسته تلفظ مي كنند. همچنين شيعه است كه انگشتر به دست راست كردن و نيز زيارت اربعين حسيني را مستحب مي داند.
آيت الله جوادي آملي با رد برداشت منظور از زيارت اربعين بمعناي زيارت چهل مؤمن نوشت: مراد از زيارت اربعين، زيارت چهل مؤمن نيست؛ زيرا اين مسأله اختصاص به شيعه ندارد و نيز «الف و لام» در كلمهٴ «الاربعين»، نشان مي دهد كه مقصود امام عسكري (عليه السلام) اربعين معروف و معهود نزد مردم است.
صاحب تفسير تسنيم در ادامه به اهميت والاي زيارت اربعين اشاره وآنرا بعنوان ستون ولايت دانسته و ابراز داشت: اهميت زيارت اربعين، تنها به اين نيست كه از نشانه هاي ايمان است، بلكه طبق اين روايت در رديف نمازهاي واجب و مستحب قرار گرفته است. برپايهٴ اين روايت، همان گونه كه نماز ستون دين و شريعت است، زيارت اربعين و حادثهٴ كربلا نيز ستون ولايت است.
به ديگر سخن، براساس فرمودهٴ رسول خدا (ص): عصارهٴ رسالت نبوي (ص) قرآن و عترت است؛ «إني تارك فيكم الثقلين… كتاب الله و… عترتي أهل بيتي». عصارهٴ كتاب الهي كه دين خداست، ستوني دارد كه نماز است و عصارهٴ عترت نيز ستونش زيارت اربعين است كه اين دو ستون در روايت امام عسكري (عليه السلام) در كنار هم ذكر شده است؛ امّا مهمّ آن است كه دريابيم نماز و زيارت اربعين انسان را چگونه متدين مي كنند.
نماز و زيارت اربعين در كنار هم، انسان را چگونه متدين مي كنند؟
دربارهٴ نماز، ذات اقدس الهي، معارف فراواني را ذكر كرده است. مثلا ً فرموده: انسان، فطرتاً موحّد است، ولي طبيعت او به هنگام حوادث تلخ، جزع دارد و در حوادث شيرين از خير جلوگيري مي كند، مگر انسان هاي نمازگزار كه آنان مي توانند اين خوي سركش طبيعت را تعديل كنند و از هلوع، جزوع و منوع بودن به درآيند و مشمول رحمت هاي خاص الهي باشند؛ ﴿إنّ الإنسان خلق هلوعاً ٭ إذا مسّه الشرّ جزوعاً ٭ و إذا مسّه الخير منوعاً ٭ إلّا المصلّين﴾
زيارت اربعين نيز انسان را از جزوع، هلوع و منوع بودن باز مي دارد و گفته شد كه هدف اساسي سالار شهيدان نيز تعليم و تزكيهٴ مردم بوده است و در اين راه، هم از طريق بيان و بنان اقدام كرد و هم از راه بذل خون جگر كه جمع ميان اين راه ها از ويژگي هاي ممتاز آن حضرت (عليه السلام) است.
خلاصه آن كه رسالت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تعليم كتاب و حكمت از يك سو و تزكيهٴ نفوس مردم از سوي ديگر بود تا هم جاهلان را عالم نمايد و هم گمراهان را هدايت كند و در نتيجه، جهل علمي و جهالت عملي را از جامعه جدا سازد. همين دو هدف در متن زيارت اربعين سالار شهيدان (عليه السلام) تعبيه شد؛ چنان كه منشأ ددمنشي منكران رسالت و دشمنان نبوّت، حبّ دنيا و شيدايي زرق و برق آن بود و عامل مهمّ توحّش منكران ولايت و دشمنان امامت نيز همان غَطْرَسهٴ دنيا و دلباختگي به آن بود، كه در بخشي از زيارت اربعين به آن اشارت شده است: «و تَغطْرَس و تَرَدّي في هواه»