چرا قرآن ما را به تامل در طبیعت فرا می خواند؟
وارث: متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است
پرسش : چرا قرآن ما را به تامل در طبیعت فرا می خواند؟
پاسخ اجمالی: قرآن تأکید زیادی بر لزوم استفاده از حسّ و مشاهده به عنوان یک منبع معرفت و شناخت می نماید. مانند: توجه دادن انسان ها به آسمان و زیبایی ها و نظم و استحکام آن، دعوت به مشاهده نظام آسمان ها و زمین و مخلوقات. پروردگار براى بیدارى دل ها و پیمودن راه توحید و خداشناسى، دعوت به تامل در مسأله نزول باران و زنده شدن زمین هاى مرده، توجه دادن انسان به مبدأ آفرینش، دعوت انسان به بازنگری دوباره غذا و چگونگی پدید آمدن آن و به صورت کلی دعوت به تأمل در پدیده های گوناگون هستی نموده است.
پاسخ تفصیلی: خداوند در سوره«ق»(۱) توجّه انسان ها را به آسمان و زیبایى هاى آن و چگونگى ساختمان کرات آسمانى و مخصوصاً توجّه آنها را به عدم وجود ناموزونى ها در آن جلب مى کند که هم زیبا است، هم محکم، هم منظم، و هم خالى از عیب و نقص.
و در سوره اعراف(۲) براى بیدارى دل ها و پیمودن راه توحیدو خداشناسى همه انسان ها را دعوت به مشاهده نظام آسمان ها و زمین و مخلوقات پروردگار کرده است و در سورهغاشیه(۳) از آسمان به زمین مى پردازد، و توجّه انسان ها را به دو چیز یکى آفرینش شتر با آن عجایب فراوانى که دارد ـ مخصوصاً براى مردمى که در محیط نزول قرآنزندگى مى کردند ـ و دیگر تسطیح کره زمین به طورى که قابل زندگى براى انسان ها باشد، جلب مى کند و مشاهده را در تمام این مراحل به عنوان یک منبع موثّر معرفت مى نماید.
در سوره روم(۴) پیغمبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) را مخاطب قرار داده، و او را به مساله نزول باران ها و زنده شدن زمینه هاى مرده توجّه مى دهد و مى فرماید: «آثار رحمت الهى را بنگر که چگونه زمین مرده را زنده مى کند».
در سوره طارق(۵)، به سراغ انسان مى رود و مخصوصاً روى مبدا آفرینش او انگشت مى گذارد، و مى فرماید: «هر انسانى باید بنگرد از چه چیز آفریده شده است، از آن آب جهنده بى ارزش؟!» باز در این جا حسّ و مشاهده به عنوان وسیله معرفت ذکر شده.
در سوره عبس(۶) به انسان دستور مى دهد: «چشم بگشا و غذا و طعام خودت را ببین، و چگونگى پرورش آن را از طریق نزول باران، و شکافتن زمین، و سر بر آوردن گیاهان و دانه هاى غذایى، میوه ها، و سبزى هاى خوراکى که اگر هر ورقى از آن را درست بنگرى کتاب و دفترى بزرگ از معرفت پروردگار در آن مى بینى».
موارد شش گانه فوق دعوت به «نظر» مى کند در حالى که در موارد دیگری دعوت به «رویت» مى کند. گرچه این دو واژه در بسیارى از موارد به یک معنا به کار مى رود ولى به طورى که از بعضى منابع معروف لغت استفاده مى شود نظر به معناى گردش چشم و کنجکاوى و دقت براى مشاهده چیزى است در حالى که رویت به خود مشاهده گفته مى شود.(۷) البتّه هریک از این دو واژه گاهى در معناى مشاهده حسّى به کار مى رود، و گاه در مشاهده فکرى و ذهنى، امّا باید توجّه داشت که معناى اصلى آن همان مشاهده حسّى است.
به هر حال در سوره شعراء(۸) مشرکان را به مشاهده انواع مختلف گیاهان که به صورت زوج زوج در هر گوشه و کنار زمین مى روید فرا مى خواند.
در سوره سجده(۹) آنها را به تماشاى چگونگى حرکت آب دریاها در لابه لاى ذرّات ابر، و فرو ریختن آنها بر سرزمین هاى خشک و بى گیاه، و روییدن گیاهانى که هم انسان از آن استفاده مى کند و هم چهارپایان فرا مى خواند.
در سوره فصلت(۱۰) به تمام آیات آفاقى و انفسى یعنى نشانه هاى خدادر عالم بزرگ، و در جهان کوچک یعنى وجود انسان، اشاره کرده مى فرماید: «ما این آیات را پیوسته و به طور مستمر یکى بعد از دیگرى به انسان ها نشان مى دهیم تا به وجود خداپى برند و حق بر آنها آشکار شود».
در سوره ملک(۱۱) سخن از مشاهده پرندگان است که چگونه بالاى سرما پرواز مى کنند؛ گاه بال ها را مى گشایند، و گاه مى بندند، و این گشودن و بستن آنها را به سرعت بر فراز آسمان به حرکت در مى آورد، و برخلاف قانون جاذبه به راحتى خود را در میان زمین و آسمان نگه مى دارند. گاه بال ها را گشوده و در عین حال به سرعت حرکت مى کنند، گویى نیروى مرموزى آنها را به پیش مى راند و گاه بال ها را بسته و به سرعت پیش مى روند، هرکدام براى خود راه و رسم و ساختمان و شکل مخصوصى دارند و هرکدام وسایل و ابزار لازم براى زندگى و برنامه خود.
در سورهذاریات(۱۲) بار دیگر به آفرینش زمین، و سپس به آفرینش وجود خود انسان که در عین کوچکى، دنیاى عظیم و پرغوغایى است توجّه مى دهد و با جمله «افلا تبصرون» کسانى را که چشم باز دارند و این واقعیّات را نمى بینند مورد سرزنش قرار مى دهد.
باید توجّه داشت «بصیرت» از مادّه «بصر» به معناى چشم یا دید چشم گرفته شده، و در عین این که به معناى «نظر» و «رویت» به کار مى رود با آن متفاوت است؛ چرا که بیشتر تکیه روى عضو بینایى و نیروى آن دارد، ولى مانند آن دو واژه گاه به معناى مشاهده درونى و تفکر نیز استعمال مى شود.
و بالاخره در سورهنحل(۱۳) روى مساله گوش و چشم و دل به عنوان سه وسیله اصلى شناخت و معرفت تکیه مى کند که دلیل روشنى است بر اعتبار مشاهده و حسّ به عنوان یک منبع اصلى شناخت.
آیات فوق که بیشتر پیرامون مساله توحیدو خداشناسى سخن مى گوید براى پیمودن این راه و رسیدن به مقصد به انسان ها دستور مى دهد که درست چشم هاى خود را بگشایند، و نام «الله» را بر پیشانى یک یک موجودات جهان بنگرند، عجایب و شگفتى هاى آنها را ببینند، نظامات دقیق حاکمبر آنها را تماشا کنند، و بعد از طریق برهان نظمنه تنها بر ذات خداکه صفات و توحیدو تدبیر و قدرت و علم بى پایان اش را نیز دریاب اند.
با توجّه به این که مهم ترین مساله در اسلام مساله توحیدو خداشناسى است، و مهم ترین دلیل آن در قرآنبرهان نظم، و مهم ترین منبع برهان نظمجهان طبیعت و آفرینش است، اهمیّت حسّ و مشاهده و تجربه از نظر قرآنروشن مى شود.
نه تنها در مساله خداشناسى که در مساله معادکه دوّمین مساله مهم است قرآننیز از این مشاهدات حسّى بهرهفراوان مى گیرد، و صحنه هاى معادرا در آیات فراوانى در همین جهان طبیعت در مقابل چشم انسان مجسّم مى کند. به عنوان نمونه در سوره«ق» مى خوانیم: «وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکاً فَاَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّات وَحَبَّ الْحَصِیدِ وَالنَّخْلَ بَاسِقَات لَهَا طَلْعٌ نَّضِیدٌ رِّزْقاً لِّلْعِبَادِ وَاَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَهً مَّیْتاً کَذَلِکَ الْخُرُوجُ» (۱۴)؛ (و از آسمان، آبى پربرکت نازل کردیم، و به وسیله آن باغ ها و دانه هایى را که درو مى کنند رویاندیم همه اینها براى روزى بخشیدن به بندگان است. و بوسیله باران سرزمین مرده را زنده کردیم [آرى] زنده شدن مردگان نیز همین گونه است).
همچنین براى روشن ساختن سرانجام ظلم و ستم و عاقبت کار بدکاران مردم را به مشاهده آثار باقی مانده از آنان، و ویرانه هاى شهرهاى در هم کوبیده شده آن ها، دعوت مى کند.
اینها همه تاکیدى است از سوى قرآنبر لزوم استفاده از حسّ و مشاهده به عنوان یک منبع معرفت و شناخت. (دقت کنید)(۱۵)
پی نوشت:
(۱). سوره ق، آیه ۶: «أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَزَیَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوج».
(۲). سوره اعراف، آیه۱۸۵: «أَوَلَمْ یَنظُرُوا فِى مَلَکُوتِ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا خَلَقَ اللهُ مِنْ شَىْء».
(۳). سوره غاشیه، آیات ۱۷ الی ۲۰: «أَفَلاَ یَنْظُرُونَ إِلَى الاِْبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ وَإِلَى الاَْرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ».
(۴). سوره روم، آیه ۵۰: «فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللهِ کَیْفَ یُحْىِ الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا».
(۵). سوره طارق، آیه ۵ و ۶: «فَلْیَنظُرْ الاِْنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِنْ مَّاء دَافِق».
(۶).سوره عبس، آیات ۲۴ الی ۲۸: «فَلْیَنْظُرِ الاِْنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبّاً ثُمَّ شَقَقْنَا الاَْرْضَ شَقّاً فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبّاً وَعِنَباً وَقَضْباً».
(۷). به مفردات راغب و لسان العرب ماده «نظر» مراجعه شود. (المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانى حسین بن محمد، دارالعلم، دمشق، ۱۴۱۲هـ.ق؛ چاپ اول؛ ص ۸۱۲؛ لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ هـ.ق، چاپ سوم، ج ۵، ص ۲۱۵.
(۸). سوره شعراء، آیه ۷: «أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الاَْرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْج کَرِیم».
(۹). سوره سجده، آیه ۲۷: «أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الاَْرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلاَ یُبْصِرُونَ».
(۱۰). سوره فصلت، آیه ۵۳: «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِى الاْفَاقِ وَفِى أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ».
(۱۱). سوره ملک، آیه ۱۹: «أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّات وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَىْء بَصِیرٌ».
(۱۲). سوره ذاریات، آیات ۲۰ ۲۱: «وَفِى الاَْرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِى أَنفُسِکُمْ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ».
(۱۳). سوره نحل، آیه ۷۸: «وَاللهُ أَخْرَجَکُمْ مِّنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالاَْبْصَارَ وَالاَْفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».
(۱۴). سوره ق، آیات ۹ و ۱۱.
(۱۵). گردآوری از: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ نهم، ۱۳۸۶ هـ ش، ج ۱، ص ۱۳۰.