حضرت فاطمه(س) منتظر حامی نبود

کد خبر: 66436
بعد از پیامبر در جنگ احزاب حضرت زهرا پا به پای مردان در جایی که لازم است حتی در جبهه ها هم حضور پیدا کرد
 وارث: حضرت فاطمه(ع) در نزد مسلمانان دارای برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار است. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است و اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. اما متاسفانه در اغلب موارد، تنها کلیات زندگی امامان مورد توجه قرار می گیرد درصورتی که زندگی از ریزترین مسایل شکل می گیرد وبرای اینکه بتوان الگویی چون حضرت زهرا را برای زنان ترسیم کرد باید مسایل ریز زندگی ایشان را نیز شناخت.

 

حجت الاسلام اسدلله رشیدی، استاد حوزه به خبرنگار شفقنا زندگی گفت: حضرت فاطمه منتظر حامی نبود و هرجا که لازم بود نقش خود در جامعه اجرا می کرد.

 

فاطمه زهرا در مقام یک شهروند ،همسایگانی که از آنها دلخور بود، دعا می کرد

حجت الاسلام رشیدی در پاسخ به این پرسش که  چگونه حضرت فاطمه  بعد از مرگ حضرت خدیجه ، هم به بعد اجتماعی خود می پرداختند وهم وظایف خود در منزل را انجام می دادند ،گفت : حضرت زهرا در بحث اجتماعی و سیاسی و فرهنگی یا خانوادگی یک انسان به تمام معنا نمونه است ، به هر قسمت از زندگی حضرت زهرا نگاه کنیم، چه به عنوان همسر، دختر پیامبر یا مادر فرزندان عزیزش یا به عنوان یک شهروند در نوع خودش نمونه است .به عنوان مثال درباره نقش خانواده، حضرت فاطمه این مثال را عرض کنم که پیامبر به ایشان در شب زفاف فرمودند که شوهرت را در تنگنا قرار نده،  البته اگر نبی اکرم هم نمی فرمودند  بازهم حضرت زهرا تا آخرین روزی که در زندگی امیر مومنان بود هیچگاه از شوهرش تقاضایی نمی کرد تا اگر شوهرش از نظر اقتصادی ناتوان باشد ، شرمنده اهل و عیالش شود.

 

وی ادامه داد: حضرت زهرای مرضیه  تمام ریز مسائل را مراعات می کرد، ایشان برای فرزندانش یک مادر تمام عیار بودند، به فرزندانش رسیدگی می کرد و یک مادر نمونه بود. یا در مورد پیامبر به عنوان یک دختر  نسبت به پدرش که همسرش را از دست داده و در کوچه مورد ملامت دوست و دشمنانش بود ، به ایشان رسیدگی می کرد. هر وقت پیامبربه خانه می آمدند، حضرت زهرا با اینکه سن کمی داشتند به عنوان یک حامی جای حضرت خدیجه را پر می کردند، برای استقبال از پدر ، دلداری دادن به پدر ،شستشوی دست و صورت پدر که در بیرون دشمنان به او جسارت ها می کردند  و زباله به سر و صورت  ایشان می انداختند ،حضرت زهرا یک پشتیبان برای نبی اکرم در خانه بودند. بعداز فوت مادرش حضرت خدیجه تازه در آن سن خردسالی که هفت، هشت سالی بیشتر نداشتند به اندازه ای برای پیامبر پشتیبانی  می کرد که نبی اکرم فرمودند: دخترم تو برای من دختر نیستی بلکه برای من مادری می کنی ، ام ابیها ی  پدر هستی.

 

او افزود: درضمن وقتی حضرت خدیجه وحضرت ابوطالب با فاصله مختصری از دنیا رفتند، پیامبر دو حامی در بیرون خانه و درون خانه از دست داد،  بیرون خانه حضرت ابوطالب و درون خانه حضرت خدیجه، حامی ایشان بودند و این دونقش مهم ،حامی بیرون و دلداری دهنده درون خانه به دوش دو جوان که یکی حضرت زهرا و دیگری حضرت علی (ع) که در سن جوانی هستند، افتاد و نقشی که حضرت ابوطالب به عنوان شیخ مکه داشت آن مسئولیت بزرگ به امیرمومنان منتقل شد . این موارد برای پر کردن جای خالی حضرت خدیجه توسط حضرت زهرا بوده است .

 

وی در تشریح نقش تربیت گر فاطمه زهرا برای زنان هم عصر خود گفت: نقش مادرانه حضرت زهرا را در آثارش می توان دید.نمونه اش، حضرت زینب که با آن خطبه های غرا در واقع نقش دوم را در حادثه کربلا اجرا کردند .این ها به تربیت مادرانه حضرت فاطمه برمی گردد.یا نقش امام حسین و امام حسن یا ام کلثوم ،  خروجی خانه حضرت زهرا خودش گویای نقش مادرانه حضرت در خانه است که واقعا در نقش مادران مادری را تمام و کمال نمود.

 

این استاد حوزه با مثالی نقش حضرت زهرا (س) را به عنوان یک شهروند توضیح داد وگفت:  از امام حسن مجتبی نقل شده است، ”بعد از رحلت پیامبر در مدینه ، نصف شب دیدم مادرم در نماز شب تمام همسایه هارا با نام دعا کرد، بجز خود ما که فرمود اول همسایه ها بعدا داخل خانه،” یک نکته در اینجا هست  که حضرت زهرا با اینکه از همه همسایه ها در نقش اجتماعی خود به دلیل حمایت نکردن از پیامبر و امام دلخور بودند ،اما در عین حال  به عنوان یک همسایه نه تنها از آنها دلخور نبود بلکه در نماز شبش هم این عزیز پیامبر آنها را به نام دعا می کرد و یاد می کرد. 

 

نباید ناراحتی حضرت فاطمه را به دلیل سیلی خوردن یا شرایط ملکی برای فدک توصیف کنیم

وی درباره نقش سیاسی حضرت فاطمه بعد ازمرگ حضرت رسول (ص) گفت:یک بخشی از این سئوال در قسمت قبل نهفته است. حضرت زهرا بعد از پدر با اطرافیان و اهل مدینه دو رفتار دارد؛ یک گروه عامه مردم و یک گروه آنهایی که نقشه گردان و صحنه گردان جامعه هستند. حضرت زهرا درباره عامه مردم که می شود آن ها را دعا می کرد، واین دعا کردن گویای این است که حضرت زهرا از آنها  طلبی ندارد و به عنوان یک شهروند نهایتا آن هارا نادان می داند و نه مقصر.

 

رشیدی تصریح کرد: در این فضا و بلایی که  برسر نبی اکرم پیش آمد و در مورد صحنه گردانان سیاسی آن روزو در مورد کسانی که وصیت پیامبر را نادیده گرفتند و در حق حاکم کل جامعه آن ظلم را انجام دادند، حضرت زهرا هم در بیرون روشنگری می کرد هم در مسجد سخنرانی می کرد و هم برای آنها موعظه  و تا روز آخر حیاتشان هم از آنها راضی نشد ، نه به عنوان اینکه من را اذیت کردید و شاید این را به زبان آورده که ”شما من را به غضب آوردید که غضب من غضب پیغمبر و غضب پیغمبر غضب خداست و نگذاشتید  من به عنوان  شهروند از حکومت عادلانه او بهره مند شوم”.در واقع حضرت زهرا به نمایندگی از اهل مدینه و اهل جامعه اسلامی اعتراض می کرد، نه برای اینکه شوهرمن حاکم شود بلکه برای این مورد که خداوند حاکم اسلامی، حاکم به حق تعیین کرده است و شما با این صحنه گردانی تان، وصیت پیغمبر را نادیده گرفتید وجامعه ای که من هم یکی از آن هستم را محروم کردید از این رو حاکم عادل و شایسته جامعه و هم وصیت پیغمبر را نادیده گرفتید و هم به نوعی مرا محروم کردید و تا روز آخر هم از این ها راضی نشد و نبخشید. البته نباید ناراحتی حضرت فاطمه را به عنوان سیلی خوردن یا خدایی نکرده شرایط ملکی برای فدک توصیف کنیم بلکه به این معنا که حق فراتر از اینهاست و حق جامعه را از  جامعه گرفتند. در جامعه شایسته حاکمی فراتر از آن حاکمان سوری بود و حق این بود که امیر مومنان حاکم شود منظور از جانب خداوند متعال  اینرا محروم کردید به همین خاطر تاروز آخر با آنها  مبارزه کرد. حال با قلم یا روشنگری کردن ای بسا هم اعتراض کردند  وتا روز آخرغاصبان را نبخشیدند و شکایت به خداوند متعال بردند.این نقش سیاسی حضرت زهراست ودر وصیت ش هم فرمود: من راضی نیستم  که به آنها برای دفن کردن خبردهی و کسانی که جامعه را از این حق طبیعی خودش محروم کردند بر جنازه من حاضر شوند و برای من سوگواری کنند .

 

وی در پاسخ به این پرسش که چرا حضرت علی (ع) بعد از شهادت حضرت زهرا به حاکمان وقت مشاوره سیاسی می داد، گفت:این  وظیفه امام معصوم است و باید این کار را کند. حال یک بخشی را حکومت از من گرفته است ، همین مقدار هم که از دستش بر میاد نباید قهر کند و کنا ررود، نه اینکه حضرت علی بیخیال ماجرا شد بلکه همین مقداری که برای بیداری جامعه واداره از دستم برمی آید انجام دهم وگره هایی اجتماعی که آنها عاجز از باز کردن آن هستند بگشایم و یا در قضاوت هایی که کسی نمی توانست حل کند ایشان وارد مساله می شد. حق هم همین بود که حضرت علی نقش خودش را ایفا کند اگر ادا نمی کرد امروز ما مطالبه می کردیم .             

                                                                                                                         

حضرت زهرا منتظر حامی نبود ونقش خود را درجامعه ایفا می کرد

 رشیدی در پاسخ به این پرسش که زنان چگونه می توانند اثر گذار باشند ونقش حامی در عزت مند شدن آنها چقدر است؟ گفت: در وهله اول خود خانم ها باید نقش خود را بشناسند و این نقش را به خوبی ادا کنند ، در مرحله بعد است که حامیانی می آیند، حالا  حمایت می کنند یا حمایت نمی کنند حضرت زهرا در تمام مراحل منتظر اینها نبود نقش خودش را داشت. شما ببینید: بعد از پیامبر در جنگ احزاب حضرت زهرا پا به پای مردان در جایی که لازم است حتی در جبهه ها هم حضور پیدا کرد در جنگ احزاب که تمام کفر(  دشمنان درونی و دشمنان بیرونی )هم پیکار برعلیه حکومت نوپای اسلامی شده بودند حضرت زهرا با زن های دیگر و یاری مسلمان ها هر کاری که از دستشان بر میامد برای یاری مسلمانان کردند یا اگر به عقب برگردیم در جنگ احد حضرت زهرا نه تنها خودش در جنگ تا حدودی شرکت کرده بلکه بعد از جنگ هر هفته به طور منظم  از مدینه می آمد ،چه کسی همراهی می کرد یا نمی کرد می آمد نه به عنوان اینکه مثلا عموی من حضرت حمزه است بلکه به عنوان اینکه شهدا به عنوان عزیزان جامعه جانفشانی کردند و این نشانگر این است که زنان نباید منتظر دیگران بمانند منتظر حامی بمانند یا منتظر تحویل گرفتن جامعه یا فرضا خود آنها هر جا که لازم است باید به این رشد فکری و فرهنگی برسند که هر جا میدان را برای خودشان آماده دیدند  حضور پیدا کنند. ای بسا حضورشان در باره زیارت شهداست یا ارج نهادن به نخبگان و فرهیختگان جامعه و جانبازان و سربازان وطن یا سربازان اسلام  است یا درباره حضور در جبهه است یا درباره حمایت از امام جامعه. درباره ماجرای بیت الاحزان که حضرت زهرای مرضیه ، هر روز با  بچه هایش ، کنار پیغمبر در قبرستان می آمد  یا در نزدیکی آن محل گریه می کرد، در واقع با این گریه مبارزه می کرد که حاکم جامعه را طبق  وصیت پیغمبر رها کردید و کنار گذاشتید، و این ظلم بزرگ را در حق جامعه روا داشتید. این ها نقش های برجسته حضرت زهرا هست.

 

این استاد حوزه درباره نقش تربیتی حضرت زهرا تصریح کرد: به قول دکتر شریعتی که می گفت: فکر کردم که فاطمه مادر حسن وحسین است که فاطمه است یا فرضا دختر پیغمبراست که فاطمه است یا فرضا همسر علی است که فاطمه است اما آخر دیدم که نه فاطمه واقعا فاطمه است. منهای اینها که برای حضرت زهرا  افتخاری بودند اما در این حال حضرت زهرا به عنوان فاطمه بودن فاطمه شده است؛ در نقش اجتماعی سیاسی در نقش خانوادگی یا در جامعه به عنوان یک شهروند .

 

وی درباره تضاد بین شرط دین اسلام برای اجازه شوهر در خصوص خروج زن از منزل و نقش اجتماعی زن ،گفت: بله درباره اینکه زن هیچگاه بدون اجازه از همسر از خانه خارج نشود بین علمای و مراجع ما اختلاف فتوا وجود دارد. اما با نگاهی که امام خمینی دارد  همین مقدار می فرماید که فقط زن در همان محدوده ای که مانع حق شوهرش است باید اطاعت کند و در نقشه های اجتماعی  اگر زنی حقی از حق همسری برای شوهرش حق زوجیت را پایمال نکند و ضایع نکند اصلا نیازی به اجازه نیست. همانطور که در جنگ خودمان هم در دفاع مقدس دیدیم و در انقلاب هم دیدیم  که بدون حضور زن ها در جبهه ها و پشتیبانی آنها ،انقلاب پیش نمی رفت. هر جا شما پا بگذارید می بینید که نقش خانم ها برجسته تر از مردان یا پا به پای مردان اند و این نقش آنها را میرساند.

 

وی در پاسخ به این مورد که گریه  بسیار حضرت زهرا بعد از مرگ حضرت رسول با کراهت شیون کردن در تضاد است ، توضیح داد:  بخشی از  گریه حضرت زهرا مربوط به از دست دادن پدر بزرگوارشان بود. تقریبا قسمت اعظم گریه حضرت زهرا بخاطر ظلم در جامعه  ظلم بر امام جامعه بود. در اسلام داریم وقتی گریه ای بخاطر تظلم باشد ،حق خواهی باشد ، این گریه مجاز است در مصیبت اجازه ندادند نامحرم بشنود یا اثر نامطلوبی بگذارد این گریه ای که حضرت زهرا می کردند این گریه گریه ی مبارزه بود. ولی خوب قسمت اعظم گریه حضرت زهرا گریه مبارزه ای و گریه شکایت از ظلم ظالمان بود و این گریه هم نه تنها  نامطلوب نیست بلکه مطلوب است و حضرت زهرا چنان گریه می کرد که اصلا صدایش را نامحرمان نمی شنیدند چون این گریه بر مظلوم و گریه بر ظلمی که بر مظلوم رفته و نه تنها در اسلام مطلوب است بلکه مطلوب جامعه و یک نوع مبارزه است .