امیرالمؤمنین(ع) و نفی مناسبات سلطنتی
امیرالمؤمنین(ع) در حكومت خود تمام مناسبات و روابطى را كه نشانى از زيرپا گذاشتن حرمت و كرامت انسانها داشت، به شدّت نفى میکردند.
وارث: امام على (ع) در حكومت خود تمام مناسبات و روابطى را كه نشانى از زيرپا گذاشتن حرمت و كرامت انسانها داشت، به شدّت نفى مىنمود.
شريف رضى ماجرايى را نقل كرده است كه نمونهاى گويا و ملاكى روشن، در راه و رسم حكومت موفّق تاريخ است و آن ماجرا اين است:
«[وَ قَالَ عَلَيْهِالسَّلاَمُ وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينَ الاَْنْبَارِ، فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ، فَقَالَ:]
مَا هذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ؟ [فَقَالُوا: خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا، فَقَالَ :] وَ اللهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهذَا أُمَرَاؤُكُمْ! وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ، وَلَتَشْقَوْنَ بِهِ فِي آخِرَتِكُمْ. وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَأَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الاَْمَانُ مِنَ النَّارِ!»
نهجالبلاغه، حکمت ۳۷
[و چون دهبانان #انبار، هنگام رفتن امام به شام، او را ديدند، براى وى پياده شدند و پيشاپيش او دويدند.] فرمود: اين چه كار بود كه كرديد؟ [گفتند: عادتى است كه داريم و بدان اميران خود را بزرگ مىشماريم. فرمود:] به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند، و شما در دنياىتان خود را بدان به رنج مىافكنيد و در آخرتتان بدبخت مىگرديد. و چه زيانبار است رنجى كه كيفر در پى آن است، و چه سودمند است آسايشى كه با آن از آتش امان است.
امام على (ع) تمام تشريفات غيرانسانى و مناسبات سلطنتى را منكوب مىكرد كه شأن حكومت او پاسداشتن حرمتها و كرامتها بود. از اين رو امام على (ع) زير پا گذاشتن حرمت و كرامت خود را ـ به هر بهانه و با هر توجيهى ـ زيانبارترين امور دانسته و فرموده است چنين امورى بدترين نوع خسران و زيان است، زيرا انسان رنج و مشقّتى را برخود هموار مىكند كه به دنبالش كيفرى سخت وجود دارد.