دودمه/شب هفتم ماه محرم

کد خبر: 73267

دودمه/شب هفتم ماه محرم

طفل چون نامش علی شد اصغرش هم اکبر است ، در شجاعت حیدر است

گرچه باشد شیرخواره ، شیر مرد لشگر است ، در شجاعت حیدر است

 

 دودمه شب هفتم محرم

 

به خیمه قحط آب است ، همه دلها کباب است ، علی اصغر(ع) به دامان رباب است

عطش بالا گرفته ، همه دلها گرفته ، که لبها تشنه ی یک جرعه آب است

 

 دودمه شب هفتم محرم

 

ای پدر من تشنه هستم تشنه ی آب حیات ، بگذر ار آب فرات

کم تمنا کن برای آب ای فلک نجات ، بگذر از آب فرات

 

دودمه شب هفتم محرم 

 

خنده بر روی پدر زد یعنی ای مولای من ، غم مخور بابای من

می شود آغوش زهرا(س) بعد از این مأوای من ، غم مخور بابای من

 

 دودمه شب هفتم محرم

ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب ، وای بر حال رباب

آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب ، وای بر حال رباب

 دودمه شب هفتم محرم

خون می چکد از حنجر خشک علی اصغر            الهی تو گواهی

مانده به روی دست من این غنچه ی پرپر             الهی تو گواهی

دودمه شب هفتم محرم 

ای مـدال افـتـخـارم  ، ای امـیـد آخـرم                 لایی لایی اصغرم

کنده ام قبر تو را با دست خود پشت حرم              لایی لایی اصغرم

دودمه شب هفتم محرم 

سـه شـعـبه تیـر دشمن تـا رهـا شد                 سر اصغر جدا شد

مـیـان خـیـمـه هـا غـوغـا بـه پــا شد                 سر اصغر جدا شد

دودمه شب هفتم محرم 

گلوی اصغر هدف تیر شد              به خیمه مادرش زمین گیر شد

اصغر گواه برتر حسین است         باب الحوائج ، اصغر حسین است

دودمه شب هفتم محرم 

سه شعبه تیر دشمن تا رها شد

میان خیمه ها غوغا به پا شد