شاه بیت یک شعر هیئتی باید مستمع را به زانو درآورد!
شاه بیت یک شعر هیئتی باید مستمعی را که در حالت چهارزانو نشسته است به حالت دوزانو درآورد و اگر مستمع در حالت دوزانوست او را بر زانوان بایستاند.
وارث: شعر، فرآیندی است برخاسته از دیدی متفاوت نسبت به پیرامون. این فرآیند همانگونه که استاد ارجمند، جناب دکتر «شفیعی کدکنی» آن را در تعریفی ارائه کردهاند، اتفاقی است خجسته که در زبان حاصل میشود؛ اما آیا این اتفاق، منشأ مادی دارد یا فرامادی؟ آنچه به نظر میرسد این است که شعر، محصول شعوری است متفاوت و متمایز از درک عامه، به این معنا که شاعر کسی است که «یشعر بما لا یشعر به غیره».
با این تعریف، شعر اتفاقی است که در زبان رخ میدهد و منشأ ماورای طبیعت دارد؛ هر چند که این اتفاق به اموری مادی پرداخته باشد. در حقیقت میتوان اینگونه بیان داشت که شعر محصول تفکر و اندیشة انسانی است، با دیدی وسیع که در زاویهای متفاوت از عامه نشسته است و به تحلیل چیستی و چگونگی جهان میپردازد. باید عنایت داشت که شعر شاعران، از دیرباز تاکنون در یک زاویة متحد رخ داده است و آن همان شعور است. این شعور، خود دارای زوایای فرعی و جانبی است که در هر عصر، بزرگانی را در خلوت خود دیده است.
در این میان شاعرانی که به شعر آیینی پرداختهاند از صیقلی متمایز برخوردار بودهاند؛ اما تعریف ما از شعر آیینی چیست؟ به عقیدة نگارنده، هر شعری که بتواند ذرهای از معارف الهی و داشتههای جذاب بشری را به جامعه ارائه دهد، شعر آیینی محسوب میشود؛ این داشتهها میتوانند در بیان اخلاق، صفات ممدوح، گریز از رذایل و ... ارائه شوند و نیز میتوانند در تبیین الگوی صحیح زندگی دیده شوند. بر این مبنا و با عنایت به اینکه همة شعر صحیح پارسی حاشیهای است بر قرآن کریم و احادیث و روایات منقوله از اهلبیت عصمت و طهارت ـ علیهمالسلام ـ میتوان همة شعر شاعران از متقدمین تا متأخرین را شعر آیینی به شمار آورد.
نمونههای متبلوری در این موضوع قابل ذکر است که نمونة برجستة آنها «مثنوی معنوی» است که خود کاری است عظیم و سترگ. این تحشیه بر قرآن کریم و احادیث در غالب اشعار پارسی دیده میشود؛ چنانچه اشعار مرحوم «پروین اعتصامی» نیز، نمونة موفق و جهانی این تحشیه است که در نوع پند و اندرز کمنظیر است. در این بین آنچه با بدنة عوام و بازار سر و کار دارد، شعر بالغ و مستعد سبک اصفهانی یا به نام اصح و دقیقتر «طرز نو» است. نمونة تکاملیافتة این طرز در اشعار مولانا «میرزا محمدعلی صائبتبریزی» دیده میشود؛ اما آنچه در این بین مورد نظر ماست این است که آیا شعر آیینی کفاف نشئة شعر هیئت امروز را نیز خواهد داد یا خیر؟
پاسخ به این سؤال قدری مجال میطلبد و البته محتاج فحص و بررسی بیشتری است. درست این است که شعر مذهبی و آیینی، پس از انقلاب به چند شاخه (غیر از اشعار معمول در ادبیات) انشعاب پیدا کرد که یکی از آنها را میتوان شعر دفاع مقدس دانست. این نوع ممدوح هر چند در زمان جنگ نیز شاعرانی را به خود جذب کرد؛ اما بلوغ آن در دوران پس از دفاع مقدس واقع شد. دیگر از انواع، میتوان به شعر تربیتی و آموزشی کودک اشاره کرد. این نوع شعر با ظهور شاعران کودکسرا خود را نشان داد. برخی از شاعران کودک، توانستند توفیقات قابل تحسینی را به دست بیاورند. این توفیقات در سایة ارائة تعالیم اسلامی و ایرانی، خود را نشان داده است و سه دیگر، شعر قرآنی است. این شعر با ترجمة قرآن کریم، خود را نشان داد؛ هر چند که تقریباً کاری بدون کاربرد و تنها از سر سرودن مینماید.
نوع دیگر به ظهور رسیده پس از سقوط سلطنت شعر حکمی و عرفانی است. نظیر این شعر در متقدمین در مثنوی معنوی و در شعر برخی بزرگان ادب پارسی دیده میشود. نمونة امروزین آن شعر حضرت «آیتالله حسنزادة آملی» است. نوع دیگر شعر بروزیافته پس از انقلاب، شعر هیئت است که جریانسازترین شعرهای آیینی پس از سلطنت است. این نمونة شعر که در زمانهای گذشته نیز دیده میشود، جریانی است که پس از انقلاب اسلامی بیشتر به متن جامعه راه یافت و بالید. در حقیقت پس از پایان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، در تشکلهای مذهبی خلأ خود را به رخ کشید. عناصر معتقد به نظام و بزرگان جنگ و البته عاشقان شهادت، خود را در ورطهای جداشده از جهاد فیسبیلالله یافتند. از اینرو به تقویت ارتباط خود با حضرات معصومین ـ علیهمالسلام ـ روی آورده، به تشکیل هیئتهای مختلف دست زدند.
با تشکیل هیئتهای مذهبی آنچه بلافاصله احساس شد، نیاز به تغذیة معنوی بود؛ بنابراین افراد مستعد موجود در هر تشکل در زمینة سرودن شعر، دست به ساختن اشعار، نوحهها و ارجوزههای مذهبی و هیئتی زدند. در این میان، جریانهای دیگر شعری نیز به مسیر خود ادامه دادند و از حرکت باز نایستادند. از آنجا که شاعران شعر هیئتی فاصلهای عظیم بین خود و دیگر شاعران جامعه میدیدند و از آنجا که اجتماعات جریانهای شعری پس از انقلاب اکثراً و بلکه غالباً با جوی نامنزه همراه بوده است، شاعران هیئتی به هر دلیلی از ورود به این اجتماعات خودداری کردند. از اینرو شعر شاعران هیئتی مورد نقد نوشتاری، سمیناری و میزگردی قرار نگرفت، ضمن اینکه جریانهای دیگر شعری، شاعران هیئتی را نیز برنمیتابیدند؛ هر چند این عدم ورود به نشستها و گفتوگوهای شعری، شعر شاعران هیئتی را از نقد مکتوب محروم کرد؛ اما در قبال این محرومیت، نقدی سماعی، شنیداری و تصویری را به شعر شاعران هیئتی بخشید.
باید دانست که در نگاه مخاطبان هیئتهای مذهبی، شاعر هیئتی، ادیبی است که هیچگاه پز شاعرانه نمیگیرد و همیشه در دسترس است. از اینرو مخاطبان این نوع شعر، نفس در نفس و روی در رویِ صاحب اثر مینشینند و از آن بهره میگیرند؛ از طرفی حضور شاعر هیئتی در هنگام اجرای شعر توسط مداح، او را به نقاط قوت و احیاناً ضعف شعر آگاه خواهد کرد. شاعر هیئتی مردم را زیر چشم میگیرد و عکسالعملهای آنان را به دقت میبیند. او میداند که شاهبیت یک شعر هیئتی باید مستمعی را که در حالت چهارزانو نشسته است به حالت دوزانو درآورد و اگر مستمع در حالت دوزانوست او را بر زانوان بایستاند.
در حقیقت، آنچه به شاعر هیئتی کمک میکند نقد شنیداری و تصویری است؛ نقدی که شاید هیچگاه مکتوب نشود. این نوع نقد در واقع از عکسالعمل مخاطب بیرون میآید. شاید بتوان گفت که یکی از دلایل توفیق صائبتبریزی ـ علیهالرحمه ـ این بوده که درِ خانة وی به روی عوام باز بوده است و مردم از زبان خود شاعر، شعر را میشنیدند. اتفاق خجستهای که در عهد صفوی افتاد این بود که شعر از دربار جدا شد و به دست اهل آن، یعنی مردم افتاد. مؤید این نکته برخاستن لقب فلانالسلطنهها از شاعران و نشستن شاطر، قصاب، کفشدوز و ... بر سر نام شاعران است. با این اتفاق خجسته، شعر به محافل مردمی راه یافت و به آموزههای دینی و اجتماعی بدل شد.
ابیات فراوانی در سبک هندی دیده میشود که در ارائة شیوة زندگی سروده شدهاند. باید دانست که این اتفاق در بطن مردم افتاده است؛ چنانچه قهوهخانهها در آن ایام، محل ارائة تازهترین سرودههای شاعران بوده است؛ تا حدی که سلطان نیز بعضاً در قهوهخانهها حاضر میشد. امروز بلاشبیه این اتفاق در هیئتهای امام حسین ـ علیهالسلام ـ میافتد. بسیار دیده شده که برخی شاعران موفق در مجلس روضه، شعری ناب سرودهاند یا تازهترین سرودههای خود را در هیئت ارائه کردهاند. در مجموع، شعر هیئتی که به مدح و مرثیة آلالله ـ علیهم صلوات الله ـ میپردازد، شعری است آیینی و در نوع خود به بلوغ رسیده، آنچه پر واضح است، این است که شعر هیئتی باید دارای ویژگیها و مؤلفههایی باشد که این مقال از حوصلة پرداختن به آن عاجز است.
منبع : سایت دعبل
با این تعریف، شعر اتفاقی است که در زبان رخ میدهد و منشأ ماورای طبیعت دارد؛ هر چند که این اتفاق به اموری مادی پرداخته باشد. در حقیقت میتوان اینگونه بیان داشت که شعر محصول تفکر و اندیشة انسانی است، با دیدی وسیع که در زاویهای متفاوت از عامه نشسته است و به تحلیل چیستی و چگونگی جهان میپردازد. باید عنایت داشت که شعر شاعران، از دیرباز تاکنون در یک زاویة متحد رخ داده است و آن همان شعور است. این شعور، خود دارای زوایای فرعی و جانبی است که در هر عصر، بزرگانی را در خلوت خود دیده است.
در این میان شاعرانی که به شعر آیینی پرداختهاند از صیقلی متمایز برخوردار بودهاند؛ اما تعریف ما از شعر آیینی چیست؟ به عقیدة نگارنده، هر شعری که بتواند ذرهای از معارف الهی و داشتههای جذاب بشری را به جامعه ارائه دهد، شعر آیینی محسوب میشود؛ این داشتهها میتوانند در بیان اخلاق، صفات ممدوح، گریز از رذایل و ... ارائه شوند و نیز میتوانند در تبیین الگوی صحیح زندگی دیده شوند. بر این مبنا و با عنایت به اینکه همة شعر صحیح پارسی حاشیهای است بر قرآن کریم و احادیث و روایات منقوله از اهلبیت عصمت و طهارت ـ علیهمالسلام ـ میتوان همة شعر شاعران از متقدمین تا متأخرین را شعر آیینی به شمار آورد.
نمونههای متبلوری در این موضوع قابل ذکر است که نمونة برجستة آنها «مثنوی معنوی» است که خود کاری است عظیم و سترگ. این تحشیه بر قرآن کریم و احادیث در غالب اشعار پارسی دیده میشود؛ چنانچه اشعار مرحوم «پروین اعتصامی» نیز، نمونة موفق و جهانی این تحشیه است که در نوع پند و اندرز کمنظیر است. در این بین آنچه با بدنة عوام و بازار سر و کار دارد، شعر بالغ و مستعد سبک اصفهانی یا به نام اصح و دقیقتر «طرز نو» است. نمونة تکاملیافتة این طرز در اشعار مولانا «میرزا محمدعلی صائبتبریزی» دیده میشود؛ اما آنچه در این بین مورد نظر ماست این است که آیا شعر آیینی کفاف نشئة شعر هیئت امروز را نیز خواهد داد یا خیر؟
پاسخ به این سؤال قدری مجال میطلبد و البته محتاج فحص و بررسی بیشتری است. درست این است که شعر مذهبی و آیینی، پس از انقلاب به چند شاخه (غیر از اشعار معمول در ادبیات) انشعاب پیدا کرد که یکی از آنها را میتوان شعر دفاع مقدس دانست. این نوع ممدوح هر چند در زمان جنگ نیز شاعرانی را به خود جذب کرد؛ اما بلوغ آن در دوران پس از دفاع مقدس واقع شد. دیگر از انواع، میتوان به شعر تربیتی و آموزشی کودک اشاره کرد. این نوع شعر با ظهور شاعران کودکسرا خود را نشان داد. برخی از شاعران کودک، توانستند توفیقات قابل تحسینی را به دست بیاورند. این توفیقات در سایة ارائة تعالیم اسلامی و ایرانی، خود را نشان داده است و سه دیگر، شعر قرآنی است. این شعر با ترجمة قرآن کریم، خود را نشان داد؛ هر چند که تقریباً کاری بدون کاربرد و تنها از سر سرودن مینماید.
نوع دیگر به ظهور رسیده پس از سقوط سلطنت شعر حکمی و عرفانی است. نظیر این شعر در متقدمین در مثنوی معنوی و در شعر برخی بزرگان ادب پارسی دیده میشود. نمونة امروزین آن شعر حضرت «آیتالله حسنزادة آملی» است. نوع دیگر شعر بروزیافته پس از انقلاب، شعر هیئت است که جریانسازترین شعرهای آیینی پس از سلطنت است. این نمونة شعر که در زمانهای گذشته نیز دیده میشود، جریانی است که پس از انقلاب اسلامی بیشتر به متن جامعه راه یافت و بالید. در حقیقت پس از پایان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، در تشکلهای مذهبی خلأ خود را به رخ کشید. عناصر معتقد به نظام و بزرگان جنگ و البته عاشقان شهادت، خود را در ورطهای جداشده از جهاد فیسبیلالله یافتند. از اینرو به تقویت ارتباط خود با حضرات معصومین ـ علیهمالسلام ـ روی آورده، به تشکیل هیئتهای مختلف دست زدند.
با تشکیل هیئتهای مذهبی آنچه بلافاصله احساس شد، نیاز به تغذیة معنوی بود؛ بنابراین افراد مستعد موجود در هر تشکل در زمینة سرودن شعر، دست به ساختن اشعار، نوحهها و ارجوزههای مذهبی و هیئتی زدند. در این میان، جریانهای دیگر شعری نیز به مسیر خود ادامه دادند و از حرکت باز نایستادند. از آنجا که شاعران شعر هیئتی فاصلهای عظیم بین خود و دیگر شاعران جامعه میدیدند و از آنجا که اجتماعات جریانهای شعری پس از انقلاب اکثراً و بلکه غالباً با جوی نامنزه همراه بوده است، شاعران هیئتی به هر دلیلی از ورود به این اجتماعات خودداری کردند. از اینرو شعر شاعران هیئتی مورد نقد نوشتاری، سمیناری و میزگردی قرار نگرفت، ضمن اینکه جریانهای دیگر شعری، شاعران هیئتی را نیز برنمیتابیدند؛ هر چند این عدم ورود به نشستها و گفتوگوهای شعری، شعر شاعران هیئتی را از نقد مکتوب محروم کرد؛ اما در قبال این محرومیت، نقدی سماعی، شنیداری و تصویری را به شعر شاعران هیئتی بخشید.
باید دانست که در نگاه مخاطبان هیئتهای مذهبی، شاعر هیئتی، ادیبی است که هیچگاه پز شاعرانه نمیگیرد و همیشه در دسترس است. از اینرو مخاطبان این نوع شعر، نفس در نفس و روی در رویِ صاحب اثر مینشینند و از آن بهره میگیرند؛ از طرفی حضور شاعر هیئتی در هنگام اجرای شعر توسط مداح، او را به نقاط قوت و احیاناً ضعف شعر آگاه خواهد کرد. شاعر هیئتی مردم را زیر چشم میگیرد و عکسالعملهای آنان را به دقت میبیند. او میداند که شاهبیت یک شعر هیئتی باید مستمعی را که در حالت چهارزانو نشسته است به حالت دوزانو درآورد و اگر مستمع در حالت دوزانوست او را بر زانوان بایستاند.
در حقیقت، آنچه به شاعر هیئتی کمک میکند نقد شنیداری و تصویری است؛ نقدی که شاید هیچگاه مکتوب نشود. این نوع نقد در واقع از عکسالعمل مخاطب بیرون میآید. شاید بتوان گفت که یکی از دلایل توفیق صائبتبریزی ـ علیهالرحمه ـ این بوده که درِ خانة وی به روی عوام باز بوده است و مردم از زبان خود شاعر، شعر را میشنیدند. اتفاق خجستهای که در عهد صفوی افتاد این بود که شعر از دربار جدا شد و به دست اهل آن، یعنی مردم افتاد. مؤید این نکته برخاستن لقب فلانالسلطنهها از شاعران و نشستن شاطر، قصاب، کفشدوز و ... بر سر نام شاعران است. با این اتفاق خجسته، شعر به محافل مردمی راه یافت و به آموزههای دینی و اجتماعی بدل شد.
ابیات فراوانی در سبک هندی دیده میشود که در ارائة شیوة زندگی سروده شدهاند. باید دانست که این اتفاق در بطن مردم افتاده است؛ چنانچه قهوهخانهها در آن ایام، محل ارائة تازهترین سرودههای شاعران بوده است؛ تا حدی که سلطان نیز بعضاً در قهوهخانهها حاضر میشد. امروز بلاشبیه این اتفاق در هیئتهای امام حسین ـ علیهالسلام ـ میافتد. بسیار دیده شده که برخی شاعران موفق در مجلس روضه، شعری ناب سرودهاند یا تازهترین سرودههای خود را در هیئت ارائه کردهاند. در مجموع، شعر هیئتی که به مدح و مرثیة آلالله ـ علیهم صلوات الله ـ میپردازد، شعری است آیینی و در نوع خود به بلوغ رسیده، آنچه پر واضح است، این است که شعر هیئتی باید دارای ویژگیها و مؤلفههایی باشد که این مقال از حوصلة پرداختن به آن عاجز است.
منبع : سایت دعبل
/ک117