شعر/دورم از آن حرم پر شده از عطر خدا
روح الله دانش
وارث:
گاه گاهی که به عکست نظرم می افتد
مثل این است که پیشت گذرم می افتد
شده پرواز من از گوشهء چشمان شما
چشمها را تو مپوشان که پرم می افتد
آنقدر با نفس و عشق تو مانوس شدم
عشق هر بی سرو پایی زسرم می افتد
دورم از آن حرم پر شده از عطر خدا
اشک چشمان من از داغ حرم می افتد
طالعم گشته فنا در هوس عشق شما
فقط عشقت به قضا و قدرم می افتد
تو به هرمجلس عشاق گذرخواهی کرد
واقفم چشم تو بر چشم ترم می افتد
عشق تو جامع تفسیر جگر سوخته است
عشق ناب تو به عمق جگرم می افتد
افزودن دیدگاه جدید