نقدی بر ادعای برخورد شهاب سنگ به زمین در سال ۱۳۹۹

کد خبر: 100036
تطبیق گرایی در زمان ائمه علیهم السلام نیز بوده و به ویژه فرقه ی انحرافی واقفیه بسیار از این روش بهره برده اند و تلاش داشتند تا با هر مناسبتی تطبیق های خود را مطرح کرده و امام کاظم علیه السلام را به عنوان مهدی موعود معرفی نمایند و این روش در سال های مختلف وجود داشته و در دوره ی صفویه نیز بسیار پر رونق بود تا جایی که بابیت و بهائیت بر بستر آن نشسته و ادعاهای کذب خود را مطرح نمودند.
وارث

حجت الاسلام محمد شهبازیان در یادداشتی به موضوع «شهاب سنگی که قرار است در سال ۱۳۹۹ به زمین برخورد کند» آورده است :

متأسفانه تطبیق در نشانه های ظهور به گونه ای شیوع پیدا کرده که گویا به ابزاری جهت سرگرمی برخی از متدینان گردیده و دشمن نیز با توجه به بهره هایی که از این آسیب می تواند داشته باشد، بدان دامن می زند.

تطبیق های ناروا، بستری برای جریان های انحرافی مهدویت شده و متأسفانه امید آفرینی های کاذب روحیه ی منتظران را در بلند مدت تخریب خواهد کرد. مطلبی که فهم آن گویا برای برخی از عزیزان مشکل است.

اینکه نشانه های ظهور چه جایگاهی در هندسه ی مباحث مهدوی دارد و دیدگاه های متعدد در این باره چیست و به چه منابعی می توان اعتماد نمود خود بحثی مفصل را می طلبد که نگارنده در کلاس های بحث خود بدان پرداخته ام.

اما در حال حاضر سخن در مورد تطبیق هایی است که در این چند هفته پدیدار شده و گویا  قرنطینه بودن برخی از افراد در خانه هایشان و فرصت های زیادی و صد گیگ اینترنت رایگان که در اختیار دارند موجب این سخنان ناروا شده است.

متاسفانه برخی موضوعی را به ناسا نسبت داده و عنوان کرده اند شهاب سنگی در حال برخورد با زمین است و این ستاره مصداق آیه ی شریف (النجم الثاقب) می تواند و کعب احبار هم روایت در برخورد شهاب سنکی با زمین مطرح کرده است.

خلاصه ی نقد این ادعا چنین است:

۱.  در هیچ یک از روایت های ذیل این آیه ی شریفه  ارتباطی میان این آیه و رخ داد علامتی قبل از ظهور ثبت نشده است؛ بلکه در گزارش های موجود در منابع روایی مراد از نجم ثاقب یکبار (زحل) تعبیر شده و در تاویل آیه هم به حضرت محمد صلی الله علیه واله و بار دیگر به روحی که تأیید کننده ی اهل بیت علیهم السلام است تعبیر گشته.

۲.  تطبیق گرایی در زمان ائمه علیهم السلام نیز بوده و به ویژه فرقه ی انحرافی واقفیه بسیار از این روش بهره برده اند و تلاش داشتند تا با هر مناسبتی تطبیق های خود را مطرح کرده و امام کاظم علیه السلام را به عنوان مهدی موعود معرفی نمایند و این روش در سال های مختلف وجود داشته و در دوره ی صفویه نیز بسیار پر رونق بود تا جایی که بابیت و بهائیت بر بستر آن نشسته و ادعاهای کذب خود را مطرح نمودند.

باید دانست که تطبیق نیاز به شواهد قطعیه دارد و صرف شباهت هایی در برخی از الفاظ نمی تواند مجوزی برای تطبیق باشد.

۳.  این موضوع در سال ۲۰۱۱ میلادی نیز مطرح بود و برخی به نقل از ناسا خبر از برخورد شهاب سنگی با زمین دادند و التهاب عجیبی در جهان پیچید به گونه ای که قطعا خوانندگان این نوشتار به ذهن دارند که فیلم ها و مستندات بسیاری ساخته شد و حتی برخی از مردم آمریکا زیرزمین هایی حفر کرده و آذوقه ی خود را در آن جا ذخیره کردند و هزاران کار دیگر .

در ایران و میان مسلمانان نیز همین آیه ی سوره طارق و همین روایات کعب احبار (که امروز هم به آن تمسک کرده اند) خوانده شد و ادعا کردند ظهور نزدیک است !

پس تطبیق امروزه نیز سخن جدید نبوده و شگرد نخ نمایی از طرف تطبیق گرایان افراطی است.

۴.  روایت مورد استناد این جماعت نیز در کتاب الفتن نعیم بن حماد می باشد که این کتاب از اعتبار برخوردار نبوده و در واقع اکثرا رخدادهای تاریخی را مدنظر دارد نه نشانه های ظهور را .

این کتاب نیز سخن مد نظر را از کعب احباری ذکر کرده که یهودی تازه مسلمان بوده و سخنانش قابل اطمینان نمی باشد و گزارش به هیچ یک از معصومین علیهم السلام نمی رسد.

۵.  در گزارش مذکور سخن از هلاکت بنی عباس است و احتمالا این گزارش وقایع دوران سرنگونی بنی عباس را مدنظر دارد که ارتباطی با نشانه های ظهور نیست .

۶.  در گزارش سخن از شهابی است که پر نور بوده و به مشرق می رود و همراه صدایی شدید است .

انصافا چه بحثی از هلاکت نصف زمین وجود دارد؟ چگونه این آقایان فهمیدند که این شهاب سنگ در سال ۱۳۹۹ شمسی به زمین می خورد؟

آیا تا به حال شهاب ندیده اند؟ آیا تا به حال شهاب سنگ هایی که به زمین برخورد کرده در دنیا وجود نداشته؟ و ...

جالب این است که چگونه یک عنوان مبهم را به صراحت به ماه رمضان امسال تطبیق قطعی می دهند و نسخه می پیچند .

جالب تر اینکه تا به حال نویسندگانی که این گزارش را نقل کرده اند این رخداد به تاریخی نزدیک به خودشان دانسته اند.

مثلا علامه مجلسی می نویسند: برخی گفته اند این شهاب و ستاره در سال ۸۳۹ قمری رخ داده است و برخی دیگر گویند در سال ۱۰۷۵ قمری رخ داده است .

نویسنده ای دیگر می گوید این رخداد در سال ۱۹۲۰ و ۱۹۸۵ میلادی دیده شده.

آقای خادمی شیرازی در کتاب نشانه هایی از او می نویسد :

در سال تألیف این کتاب ستاره مذکور در کره زمین دیده شد، حتّی با چشمهای غیرمسلح

در پایان باید گفت سخن بسیار است و برخی از افراد جامعه ی منتظر به جای پرداختن به مبانی اساسی مهدویت و شناخت معیار های تشخیص حضرت مهدی علیه السلام و تمایز از مدعیان دروغین و شناخت وظایف علمی و عملی خود به تطبیق افراد و تحلیل نابجا و بی فایده روی آورده اند .

سخن بنده این است که به فرض، ترامپ همان سفیانی باشد! داعش شیصبانی و یا شروسی باشد! و هر یک از افارد را به عنوانی تطبیق دهیم و جنگ سوریه همان جنگ آخرالزمان باشد !

آیا اگر فردا (ان شاء الله) حضرت مهدی علیه السلام ظهور کردند اگرچه من اطلاعات ذهنی خوبی دارم اما جزو یاران ایشان هم هستم؟

آیا روش سلوکی و علمی من به گونه ای بوده که حضرت از من راضی باشد؟

البته ما ظهور را نزدیک تر از این آقایان تطبیق گرای افراطی می دانیم؛ چراکه آن ها ابتدا منتظر ظهور نشانه های هستند و سپس ظهور و شناخت حضرت مهدی علیه السلام؛ اما اینجانب به دنبال این هستم که باید ظهور را فردا بدانم و هر روز خود را برای فردا مهیا کنم؛ چه سفیانی بیاید چه نیاید! چه جنگ سوریه، جنگ آخرالزمان باشد چه نباشد! و خود را موظف به حمایت از هر عدالت خواهی از جمله مردم یمن و مقام معظم رهبری می دانم چه حضرت آقا خراسانی باشد چه نباشد!

گمان می کنم ما به جای پرداختن به مباحث اصیل دنبال نخود سیاه رفته ایم!

منبع: حوزه نیوز


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.