پرسش های جهنمی!

کد خبر: 20611
در روایتی از امام علی علیه السلام نام طبقات و درهای جهنم چنین ذکر شده است: 1- هاویه؛ 2- سعیر؛ 3- جحیم؛ 4- سقر؛ 5- حطمه؛ 6- لظی؛ 7- جهنم (بحار الانوار - ج8 - مبحث نار)

وارث: جهنم از دیدگاه اسلام چگونه است؟

بر اساس باورهای اسلامی، جهنم  هفت طبقه دارد و هر چه پایین‌تر برود، جای افراد بدتر است. عذاب‌های دوزخ هم روحی هستند هم جسمی.

برخی جهنمیان همیشه در آنجا می‌مانند و برخی دیگر پس از مدتی بخشوده می‌شوند و به بهشت می‌روند. (اسفار اربعه, ملا صدرا، جلد 9، صفحه 320) تنها راه خلاصی از جهنم یا پایان کیفر مقرر است یا شفاعت شفیعان. (المحجه البیضاء، فیض کاشانی، جلد 1، صفحه 255)

گناهان برخی چنان سنگین است که در آن جاودانه می‌شوند. (سوره بقره، آیه 39) جهنم جای عمل نیست، بنابر این نمی‌توان در آنجا با عمل صالح خویش را از عذاب رهانید. (نهج البلاغه، خطبه 42)

امام علی در خطبه‌ای در مورد ضرورت یاد قیامت  و عذاب الهی چنین می‌گوید:

مردم! شما چونان مسافران در راهید، که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید، که دنیا خانه ی اصلی شما نیست و به جمع آوری زاد و توشه فرمان داده شدید.

آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ  را ندارد، پس به خود رحم کنید. شما مصیبت‌های دنیا را آزموده‌اید، آیا ناراحتی یکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرو رفته، یا در زمین خوردن پایش مجروح شده، یا ریگ‌های داغ بیابان او را رنج داده، دیده‌اید که تحمل آن مشکل است؟

پس چگونه می‌شود تحمل کرد که در میان دو طبقه آتش، در کنار سنگ‌های گداخته، هم‌نشین شیطان باشید؟ آیا می‌دانید وقتی مالک دوزخ  بر آتش غضب کند، شعله‌ها بر روی هم می‌غلتند و یکدیگر را می‌کوبند؟ و آن گاه که بر آتش بانگ زند میان درهای جهنم به هر طرف زبانه می‌کشد؟

ای پیر سالخورده، که پیری وجودت را گرفته‌است، چگونه خواهی بود آن گاه که طوق‌های آتش به گردن‌ها انداخته شود و غل و زنجیرهای آتشین به دست و گردن افتد چنان که گوشت دست‌ها را بخورد؟ (نهج البلاغه، خطبه 183)
بر این اساس، عذاب ها را نیز از همین جهت می توان از نعمت های الاهی برشمرد و همان گونه که قرار دادن مجازات در قوانین و اجرای آن توسط نیرو های انتظامی در راستای نظم بخشیدن به جامعه بوده و نمی توان آن را خلاف حق دانست، خلقت جهنم و عذاب آن را نیز باید در راستای هدایت بشر فرض کرد

 
چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟

شرح پرسش

خداوند در سوره الرحمن آیاتی را ذکر می کند و سپس می گوید: "فَبأَیّ‌ِ ءَالَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ". اما در این بین آیاتی را می بینیم که با این سبک سازگار نیستند. از جمله آیات 35، 41، 44 همین سوره، حال آیا این سیاق منتفی است، یا این که اینها در زمره نعمت های الهی قرار می گیرند؟

سوره الرحمن به طور کلی بیانگر نعمت های مختلف "معنوی" و "مادی" خداوند است که بر بندگان خود ارزانی داشته و آنها را غرق در آن ساخته است، به گونه ای که می‌توان نام این سوره را "سوره رحمت" یا "سوره نعمت" گذارد؛ و به همین دلیل با نام مبارک "الرحمن" که رحمت واسعه الهی را بازگو می‌کند، آغاز شده است. [1]
مرگ

اما هر خلقتی برای این که بتواند در زمره نعمت قرار گیرد، لازم نیست در تمام موارد موجب راحتی و خوشی باشد، بلکه برای نعمت بودن همین بس که خیر بیشتری داشته باشد و وقتی که آن را به صورت کلی در نظر می گیریم، می بینیم سود آن بیشتر از ضررش است، هر چند گاهی در موارد خاص موجب عذاب نیز شده باشد.

در آیات مورد بحث نیز باید همین امر را لحاظ کرد و کلیت موارد یاد شده را دید تا بتوان به قضاوت نشست که آیا می توان آنها را در زمره نعمت های الهی برشمرد یا خیر؟

در آیه 26 سوره الرحمن "کلُ‌ُّ مَنْ عَلَیهْا فَان" مشاهده می کنیم که در بحث از نعمت های الهی، فنای انسان ها را ذکر می کند.

در تفسیر نمونه چند احتمال ذکر شده است که بنابر تمام آنها می توان مرگ و فنا را در زمره نعمت های الهی قرار داد:

"اما چگونه مسئله فنا می‌تواند در زمره نعمت های الهی قرار گیرد؟ ممکن است از این نظر باشد که این فنا به معنای فنای مطلق نیست، بلکه دریچه‌ای است به عالم بقا و دالان و گذرگاهی است که شرط وصول به سرای جاویدان عبور از آن است.

دنیا با تمام نعمت هایش زندانی است برای مۆمن، و خروج از این دنیا آزاد شدن از این زندان تنگ و تاریک است.

و یا از این نظر که ذکر نعمت های فراوان گذشته ممکن است مایه غفلت و غرق شدن گروهی در زندگی دنیا و انواع خوردنی ها و نوشیدنی ها و لۆلۆ و مرجان و مرکب های راهوارش گردد، لذا یادآوری می‌کند که این دنیا جای بقا نیست، مبادا دلبستگی به اینها پیدا کنید، و از آنها در مسیر پروردگار بهره نگیرید که این تذکر خود نعمتی است بزرگ". [2]

بنابر هر یک از این احتمالات مذکور، مرگ جزو نعمت های الهی قرار می گیرد و مشخص می شود که مرگ در یک نگاه کلی و با لحاظ کردن تمام موارد، چیزی جز نعمت نیست و دیگر نمی توان آن را از سیاق این سوره خارج دانست.
سوره الرحمن به طور کلی بیانگر نعمت های مختلف "معنوی" و "مادی" خداوند است که بر بندگان خود ارزانی داشته و آنها را غرق در آن ساخته است، به گونه ای که می‌توان نام این سوره را "سوره رحمت" یا "سوره نعمت" گذارد؛ و به همین دلیل با نام مبارک "الرحمن" که رحمت واسعه الاهی را بازگو می‌کند آغاز شده است

دسته دوم از آیات سوره الرحمن که نعمت بودن آنها با کمی تأمل همراه است؛ آیاتی است که جهنم و عذاب الهی در آن مطرح شده است.

از جمله آنها: "بر شما شعله‌ای بی‌دود فرستاده شود، یا دودی بی‌شعله، پس با او مقابله نتوانید کرد". [3]

"کافران را به نشان صورتشان می‌شناسند و از موی جلو سر و پاهایشان می‌گیرند". [4] و "آنان در میان آتش و آب جوشان رفت و آمد می‌کنند". [5]

این آیات نیز مورد شبهه بوده و ممکن است شخصی در نگاه اول این آیات را به دور ازرحمت الهی دانسته و شمارش آنها در زمره نعمت های الهی برای او عجیب باشد، اما باید به این موارد نیز نگاه عمیق تری داشت.

ذکر این موارد مانند این است که یک مادر برای جلوگیری از غذا خوردن زیاد فرزندش، او را به یاد بیماری های ناشی از آن بیاندازد تا او را از این اشتباه دور کند.

خداوند نیز با ذکر جهنم و عذاب های آن در پی تلنگر زدن به انسان ها بوده و ذکر این عذاب ها هشداری است برای نگه داشتن انسان ها در راه درست و همچنین عاملی است برای اصلاح و تربیت که در این صورت ذکر اینها لطف و نعمتی به حساب می آید و اگر این عذاب ها و جهنمی در کار نبود، بسیاری به گمراهی دچار می شدند و تنها جهنم بوده که آنها را از گناه و اشتباه دور کرده است.

 

پی نوشت ها:

[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 91

[2]. همان، ج 23، ص 125.

[3]. الرحمن، 35.

[4]. همان، 41.

[5] الرحمن، 44.
منبع: اسلام کوئیست