امام حسین(ع) از دید یک تازه مسلمان آمریکایی
نوح دیویس هستم. در شهر ریچموند، ایالت ویرجینیا در آمریکا به دنیا آمدم. در حال حاضر دانشجوی سال اول در کالج رینولدز (Reynolds Community College) در ویرجینیا هستم و ان شاء الله قصد دارم در سال ۲۰۱۷ در حوزه علمیه قم در ایران به تحصیل بپردازم.
قبل از مسلمان شدن چه دینی داشتید؟ چه اتفاقی افتاد که مسلمان شدید؟
در یک خانواده مسیحی به دنیا آمدم. این اواخر متوجه شدم که پدرم مسلمان زاده بوده است اما پدر و مادرم با یکدیگر زندگی نمی کنند. در ژوئن ۲۰۱۵ انگیزه بسیاری برای خواندن قرآن در خود احساس کردم. قبلاً در مورد آن شنیده بودم و کمی هم گوش داده بودم اما تا این تاریخ واقعاً علاقه ای به خواندن آن در خود حس نمی کردم. هنگامی که قرآن را روی گوشی ام دانلود کردم و شروع به خواندن کردم، عاشق آن شدم. این اتفاق یک هفته قبل از ماه مبارک رمضان افتاد، بنابراین تصمیم گرفتم روزه بگیرم و همچنین یاد گرفتم که چگونه نماز بخوانم. همه این اتفاقات زمانی بود که به کالجی در فلوریدا رفتم. در آنجا با یک برادر شیعه ملاقات کردم. او به من کمک کرد که اسلام شیعی را درک کنم. بنابراین در سپتامبر ۲۰۱۵ شهادتین خود را گفتم.
چرا مذهب شیعه؟ چه چیزی در این مذهب دیدید که شما را جلب کرد؟
تا پیش از سپتامبر که شهادتین خود را در مسجد شیعی گفتم مذهب من تسنن بود. یک برادر شیعه به من کمک کرد که اطلاعاتی را در مورد این مذهب کسب کنم و کم کم آن را بیشتر درک کردم و قانع شدم که مذهب شیعه درست ترین مذهب است. از نوامبر ۲۰۱۵ حداقل روزی یک سخنرانی گوش می کردم هر چند این اواخر این کار کمتر شده است. در طول این زمان، به شناخت اهل بیت علیهم السلام و معجزه های قرآن علاقمند شدم.
سخنرانی که این باور را در من به وجود آورد که تشیع درست ترین مذهب است، سخنرانی سید عمار نخجوانی در رابطه با حدیث ثقلین بود. هنگامی که در سخنرانی اش ازقرآن و اهل بیت سخن گفت شوکه شدم، چون چیزی که تا آن روز شنیده بودم قرآن و سنت بود. بنابراین به کتاب صحیح مسلم (از معتبرترین کتب احادیث نزد اهل سنت) مراجعه کردم و چیزی که او گفته بود را در آنجا یافتم. این جا بود که به من ثابت شد اسلام شیعی درست ترین راه رسیدن به خداوند است.
آیا هیچ رابطه ای بین نیاز وجودی تان و اسلام آوردن می دانید؟
نیاز وجودی من وصل شدن به خداوند است؛ کسی که پاک و منزه و یگانه است. مسلمان شدن من نیز فراتر از اسلام آوردن بود. چرا که فطرت ما انسان ها خداجوست. شاید به همین علت است که خداوند به فطرت من اجازه داد مرا به سوی او راهنمایی کند و او نیز مرا الحمدالله به عنوان بنده خود پذیرفت.
وقتی برای اولین بار نماز خواندید چه حسی داشتید و چه معنایی برای شما داشت؟
اولین باری که نماز خواندم تجربه جالبی بود. فقط چند دقیقه طول کشید تا لغات عربی را به خاطر بسپارم و آن ها را به درستی ادا کنم اما در مجموع این تجربه شگفت انگیز بود. مسأله ای که من را به اسلام جلب کرد این واقعیت است که مسلمانان به صورت دسته جمعی به نماز می ایستند و همیشه به اتحاد میانشان تشویق می شوند. نماز جماعت این حس را دارد که یک عده افراد متحد، خدای یگانه را پرستش می کنند. حسی است که واقعاً نمی توان آن را در قالب کلمات بیان کرد. نماز ستون دین اسلام است و من آن را بسیار دوست می دارم.
عکس العمل دوستان و خانواده تان بعد از اسلام آوردن چگونه بود؟ آیا آنها به مخالفت با شما نپرداختند؟
خوب، چون در آن زمان دوستان زیادی نداشتم به غیر از تعداد کمی از مسلمان شدن من خبردار نشدند. خانواده ام فکر می کردند زمان زیادی را به تنهایی می گذراندم؛ چون مدت زمان طولانی در اتاقم مشغول به مطالعه و عبادت بودم. در ابتدا مقداری بحث و مشاجره وجود داشت اما خدا را شکر حالا بیشتر مرا درک می کنند و حتی سئوال هایی می پرسند و حمایتم می کنند. این را لطف وعنایت خداوند می دانم.
مطمئناً، خدا را شکر. گفتید متوجه شدید پدرتان مسلمان بودند. آیا ایشان هم شیعه هستند؟ با او در ارتباط هستید؟
فکر می کنم که او اهل تسنن باشد. بله، این اواخر بعد از ۵ سال خدا را شکر با پدرم ارتباط برقرار کردم. حالا با هم نزدیک تر از پیش هستیم.
از اهل بیت علیهم السلام صحبت کردید و همین طور که می دانید در ایام محرم و صفر هستیم؛ در این روزها بیشتر مسلمانان برای آقا امام حسین(ع) در سرتا سر جهان عزاداری می کنند. لطفاً در مورد مراسم هایی که در شهر و ایالت خود در این ایام برگزار می کنید صحبت کنید.
در این روزها مراسم هایی را برای عزاداری برگزار می کنیم. این جا جامعه کوچکی داریم که بیشتر شبیه یک خانواده است. ابتدا سخنرانی هایی به زبان انگلیسی و عربی داریم، سپس نوحه سرایی و بعد از آن دعای کوتاهی به همراه دعای فرج می خوانیم. همچنین موکب کوچکی داریم که در آنجا عزاداران را با چای و چیزهای دیگر پذیرایی می کنیم.
به نظر شما زیباترین آیه قرآن کدام است؟ علت آن را هم بفرمایید.
از نظر من زیباترین آیه در قرآن، آیه ۵۳ سوره زمر است. در این آیه خداوند می فرماید: ” ای بندگان من … از رحمت خداوند ناامید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را می آمرزد.” چرا که گاهی اوقات احساس می کنم ممکن است خداوند از من ناراضی باشد اما این آیه کمک می کند به خاطر بیاورم همیشه می توانم به سوی او بازگردم.
در ابتدای صحبتمان از شرکت در حوزه علمیه قم در سال آینده صحبت کردید؛ چرا حوزه علمیه را انتخاب کردید؟
دوستان بسیاری در آنجا دارم. همچنین قرار است ان شاءالله در سال آینده با خانمی اهل نیجریه که در حوزه علمیه قم تحصیل می کند، ازدواج کنم. اما به طور کلی واقعاً آرزو دارم که به حوزه علمیه قم بروم چون تعریف های زیادی از فضای معنوی آن جا شنیده ام و دوست دارم به آن جا رفته و از این فضای معنوی بهره مند شوم.
ان شاءالله در آن جا به تحصیل می پردازید و در این راه موفق می شوید.
ان شاءالله و بسیار سپاسگزارم.
چون از ازدواج و تشکیل خانواده صحبت کردید، اجازه بدهید که این سئوال را مطرح کنم: نظام خانواده را از دیدگاه اسلام و مسیحیت چگونه ارزیابی می کنید؟
از دیدگاه مسیحیت، با توجه به تجربه شخصی خودم خانواده بسیار مهم است. اعضای خانواده با هم ارتباط نزدیکی دارند و برای وقایع مهم دور هم جمع می شوند. اما در اسلام این رابطه نزدیک تر است چرا که حقوقی وجود دارد و هر یک از اعضای خانواده موظف به رعایت آن حقوق هستند. رعایت نکردن آن حقوق توسط هر یک از اعضای خانواده، بی احترامی به دیگر اعضا و تضییع حقوق آن هاست. همچنین وجود نداشتن رابطه قبل از ازدواج باعث ایجاد عفت و نجابت میان انسان ها می شود که از نظر من امری بسیار پسندیده است.
نظرتان در مورد حجاب چیست؟ آیا فکر می کنید حجاب فقط به زنان اختصاص دارد؟
معتقدم حجاب بسیار خوب است چرا که پوشش فیزیکی برای زنان و کنترل نگاه برای مردان است. به این که با رعایت حجاب به زنان ظلم می شود اعتقادی ندارم. فکر می کنم آن ها با رعایت حجاب از نگاه های ناپاک و مزاحمت ها حفظ می شوند. ما مردها با کنترل نگاهمان قطعاً می توانیم امیال خود را کنترل کنیم. بنابراین روی هم رفته مساله حجاب قطعا جهان شمول است.
بله درست می فرمایید، جهانی بودن حجاب مسأله کاملاً درستی است. بسیار خوب، لطفاً بگویید گسترش اسلام را در آمریکا چطور می بینید؟
گسترش اسلام در آمریکا را مسأله ای عجیب نمی بینم. سیاحان به این کشور آمدند و بومیان آمریکایی را از این سرزمین محو کردند؛ سپس ایدئولوژی خود را در سراسر این کشور نشر دادند. اسلام فقط می خواهد در این کشور زندگی کند. دلیلی که در این کشور ترس وجود دارد نا آگاهی همگانی نسبت به حقیقت و کمبود انگیزه برای یافتن حقیقت است. متأسفانه بسیاری از مردم در این جا عادت کرده اند به آن ها گفته شود چه چیزی را باور کنند. بنابراین احساس نیاز برای یافتن حقیقت را در خود حس نمی کنند.
و البته رسانه نقش بسزایی در تحریف حقیقت دارد.
بله البته، به همین دلیل است که مردم آمریکا باید انگیزه لازم را برای یافتن حقیقت پیدا کنند به جای این که اجازه بدهند یک مشت اخبار تحریف شده به آن ها تحمیل شود.
از آیت الله خامنه ای، رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران چه می دانید؟
در ابتدا از آیت الله سیستانی تقلید می کردم اما اکنون مقلد آیت الله خامنه ای هستم. برای هر دوی آن ها احترام قائل هستم. اما احکام آیت الله خامنه ای با توجه به موقعیت من به عنوان یک تازه مسلمان قابل فهم تر است. معتقدم آیت الله خامنه ای انسان بزرگی است. او بسیار الهام بخش است و در راه حق قدم بر می دارد.
بله درست است. ایشان انسانی بزرگ، رهبری مدبر وهمچنین مرجع تقلید بسیاری از ایرانیان نیز هستند.
بله ایشان انسان فاضلی است.
آیا تا به حال در مورد قیام امام حسین(ع) مطالعه کردید؟ در صورتی که پاسخ تان مثبت است، نظرتان را بفرمایید.
قیام امام حسین(ع) سراسر یقین و ایمان بود. او به ما می آموزد اجازه ندهیم که ظالمان آزادانه بر ما و بدون اینکه صدایمان در برابر آن ها شنیده شود، حکومت کنند. وی همچنین بر اهمیت اعتقاد و ایمان تأکید دارد. حتی هنگامی که شمشیرها بالای سرش به پرواز در می آمدند به هیچ عنوان از نمازش و وظایفش در برابر خداوند کوتاه نیامد. در سراسر واقعه کربلا، امام حسین (ع) در حال عبادت بود؛ چه هنگامی که درحال نماز خواندن بود؛ چه هنگامی که با دشمنان می جنگید؛ چه هنگامی از همه چیزش به خاطر خداوند گذشت و صبر کرد و بقیه را به خاطر خداوند بخشید؛ هرگز در بالا بردن مرتبه روحانی خود راکد و ایستا نبود.
اگر بخواهید چند جمله در مورد زیبایی اسلام، صلح و آرامشی که در این دین یافته اید بگویید، چه می گویید؟
آرامش بخش ترین چیزی که در اسلام یافته ام این است که این دنیا ابدی نیست. دانستن این موضوع که این دنیا ابدی نیست و ما بعد از این جا، زندگی جدید کاملی خواهیم داشت باعث آرامش من، در عین حال دقت و هوشیاریم می شود. چرا که آخرت بسیار با اهمیت تر از این جهان است. بنابراین وقتی با مشکلات رو به رو می شوم با یاد این موضوع که این جهان گذراست، آرامش بخش ترین و تسلی بخش ترین شناختی است که تا به حال داشته ام.
به نظر شما پیام پیاده روی اربعین از نجف به کربلا به مردم سراسر جهان چیست؟
فکر می کنم پیام این جریان به یاد آوردن گذشته و همچنین تزکیه نفس است. همچنان که از نجف به کربلا پیاده روی می کنیم به یاد می آوریم چگونه کاروان امام در آن زمان سفر کردند و این کار حس ناشناخته ای را به وجود می آورد. در رابطه با تزکیه نفس، به ما کمک می کند دریابیم اگر چه در این پیاده روی همان راهی را که کاروان امام رفت را می رویم اما ممکن است قادر نباشیم با امام زمان مان همراه شویم. بنابراین باید روی خودمان و نفس خودمان کار کنیم تا بتوانیم با کاروان امام مهدی(عج) همراه شویم وهمچنین سختی های این راه را از یاد نبریم.
انتظارات اهل بیت علیهم السلام از امت خود چیست؟
معتقدم چیزی که اهل بیت علیهم السلام از امت خود می خواهند پیروی از دستورات خداوند است. انتظارات آن ها چیزی بیشتر از این نیست. آن ها هیچ وقت انتظاری بیش از انتظارات خداوند از بندگانش ندارند.
در انتها اگر صحبت دیگری دارید بفرمایید.
برای مصاحبه بسیار متشکرم. ان شاء الله که در این دنیا و آخرت موفق باشید وهمه ما همیشه امام مهدی (عج) را به یاد داشته باشیم.
از توجه شما و وقتی که به این مصاحبه اختصاص دادید بسیار متشکرم. گفتگوی بسیار خوبی بود.