حجت الاسلام عالی: هفتاددرصد معارف شیعه از امام صادق(ع) رسیده است

وارث: مراسم عزاداری شهادت امام صادق علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام عالی و مداحی حاج سعید خرازی در مسجد جامع بعثت برگزار شد.

در ادامه ی خبر متن سخنرانی حجت الاسلام عالی را می خوانید:

نیت کردن در انجام کارها

پیغمبر صلوات الله علیه به ابوذر فرمودند: یا اباذر لیکن لک فی کلّ شی ء نیّة صالحة فی النوم و الاکل¹؛

در همه چیز نیت کنید حتی موقع خوابیدن و خوردن. امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر کسی نیت بکند زمانی که می خواهد بخوابد خدایا می خوابم برای اینکه کسل نباشم برای اینکه با مردم بعدا رفتار درستی داشته باشم عصبانی نباشم. می خوابم که بتوانم جان بگیرم و کار عبادتی انجام دهم یکتب نفسه فی صباح؛ نفس هایش تا صبح تسبیح محسوب می شود. فرمود: اگر آب بخواهید بنوشید بعد از نوشیدن آب جدم حسین علیه السلام را یاد کنید. امام رضا علیه السلام فرمودند: کان کمن استشهد مع الحسین؛ این مثل آنهایی است که با امام حسین علیه السلام بودند یعنی در جهت همان ها است.

شخصی در منزل امام صادق علیه السلام مهمان بود نیمه شب دید امام با چه حالی مناجات می کنند و اشک می ریزنند خیلی به خودش تاسف خورد که ما کجا و اینها کجا صبح که بیدار شد حسرتی خورد و گفت آقا ما با شما زمین تا آسمان فرق می کنیم امام فرمودند تو هم دیشب کم کاری نکردی تشنه بودی آب خوردی یاد جدم حسین علیه السلام افتادی .نیت مهم است.

روایتی از مرحوم آیت الله اراکی

خدا مرحوم آیت الله اراکی را رحمت کند، سلمان زمان ما بود. ایشون می فرمودند که در نجف حدود صد سال پیش که بزرگ نجف آخوندخراسانی شاگردانی داشتند که یکی از آنها آیت الله بروجردی بود. یکی دیگر از شاگردانش میرزا عبدالله گلپایگانی بود ایشان جوری بودند که وقتی در بین درس می خواستند اشکالی بگیرند آخوند خراسانی همه را به سکوت وا می داشتند و می گفتند جناب فاضل می خواهند صحبت کنند آیت الله اراکی می فرمایند وقتی ایشان از دنیا رفت برخی خویان نجف خوابش را دیدند که در عالم برزخ وضع خوبی دارد از ایشان پرسیدند وقتی از دنیا رفتی بر تو چه گذشت؟

گفتند وقتی از دنیا رفتم ملائکه برای سوال آمدند گفتند بنده ی خدا چه با خود آوردی ؟ گفتم درس و بحث و تحقیقات علمی که کردم، کتابهایی که نوشتم و شاگردهایی که تربیت کردم و... ملائکه گفتند کتابی که نوشتی شهرت را بردی اسمت پشت جلد نوشته شده بود. برای خدا چه آوردی؟ گفتم نماز و روزه و حج و...گفتند اینها را هم که دیگران انجام می دادند شما که عالم بودی توقع بیشتری ازشما بود.دیگر چه آوردی؟گفتم اشک و توسل و سینه زنی و روضه ... دیگر چه آوردی ؟ گفت هیچی هرچه گفتم شما گفتید دیگران هم همین کارها را انجام می دهند.

ملائکه گفتند چرا یک گوهر گرانبهایی داری؟ یک زمانی بود که همشهری های شما از گلپایگان آمدند نجف برای زیارت سر زده مهمان شما شدند و چیزی نداشتی از آنها پذیرایی کنی رفتی بیرون که پولی قرض کنی کوچه های نجف تاریک بود و پایت خورد به سنگی و خوردی زمین و هم درد کشیدی ابتدا یک گله ای کردی که خدایا این چه وضعیه چرا باید وضعم خراب باشد، بعد در ذهنت فکری آمد که این چه حرفی است اینها مهمانان امام علی علیه السلام هستند اینها با خودشان برکت آوردند این فکر را کردی و یک الحمدالله گفتی ، آن فکری که کردی و آن الحمدالله که گفتی گوهر گرانبهایی است که تا آخر قیامت خرج برزخت در می آید.

مراحل نیت

اولین مرحله: صداقت در نیت است. سعی کنیم تمرین کنیم.

دومین مرحله: صداقت در گفتار است. صداقت در گفتار برکت می آورد.

سومین مرحله: صداقت در عمل است .عملش طبق ادعایش باشد.

مرحوم عزیزی در بهار نقل می کند: آمدند به پیغمبر صلی الله علیه وآله گفتند خانمی هست که اهل نماز و روزه است اما از نیش کلام این خانم دیگران در امان نیستند و به دیگران تیکه می اندازد پیغمبرصلی الله علیه وآله فرمودند: لا خیر فیها هی اهل من النار؛ این خیری درش نیست و او از اهل آتش است،این مسلمان عملی نیست.

امام صادق علیه السلام فرمودند: به طول رکوع و سجود آدمها نگاه نکنید باید در امانتداری خودش را نشان دهد نگاه کنید ببینید چقدر امانت دار است. چقدر راستگو است، اگر پولی از شما قرض گرفت سر وقت می آید پس بدهد؟ در بازار ببینید انصاف دارد، آنگاه به این فرد نمره مسلمانی بدهید. مومنی و مسلمان بودن آدم ها را اگر می خواهید تشخیص دهید در مسائل مالی آنها مشخص می شود.

مسلمان چه کسی است؟

امام صادق علیه السلام فرمودند: مسلمان کسی است که مثل گل است مثل خار نیست که در تن و بدن مردم برود. مردم از دستش راحت هستند.

پیغمبر صلوات الله علیه با یک جمعی مسجد نشسته بودند یکی از این اصحاب رفت یادش افتاد کار فوری دارد و باید برود کفشش را یادش رفت بردارد کسی که کنارش نشسته بود برای دست انداختن وی کفش را گذاشت زیر خودش او رفت تا دم در مجددا برگشت دید کفش نیست و آن کسی که کفش را برداشته بود می خندید پیغمبر سه مرتبه فرمود: تو مسلمانی؟ که به قیمت اینکه چند دقیقه بخندی این بنده خدا را سرگردان کردی؟ مسلمان کسی است که حق دیگران را رعایت می کند. انصاف دارد. در منزل خوش برخورد است. خانواده اش هم قبولش دارد.

خیلی ها هستند که سوال می کنند چرا در خانواده های مذهبی که خانم و آقا مذهبی هستند و اهل خیرات ولی فرزندانشان خوب در نمی آیند یا بی نماز هستند یا بی حجاب؟ و بالعکس در خانواده هایی هستند که مذهبی نیستند ولی فرزند آن خانواده خوب و مذهبی است چه علتی دارد؟ البته گاهی پدر و مادر هیچ نقشی ندارند همانطور که در بین اهل بیت هم بعضی فرزندانشان ناخلف بودند. امام هادی علیه السلام فرزندی داشتند به نام جعفر کذاب که ادعای امامت کرد. اما در بعضی خانواده ها ی مذهبی که فرزند بد در می آید پدر و مادر یک چیزی را کم گذاشتن ،پدر و مادری که اعمال دینی دارنداما اخلاق دینی ندارند. و بالعکس خانواده های غیر مذهبی عمل دینی ندارند اما مهربان هستند در این خانواده ها بچه طبق فطرتش خودش راه دینی اش را پیدا می کند. اگر کسی عمل و اخلاق دینی داشته باشد به خدا قسم سنگ را عوض می کند،چه برسد به انسان.

مرحوم آسید مهدی قوام رفتارش جوری با الوات بود که زیرو رویشان می کرد. مثال نوع برخورد ایشان با خانم بی حجابی که باعث شد زندگی ایشان عوض شود و فردی مذهبی شود.

چهارمین مرحله :صداقت در عهد کلام قرآن: مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا²؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند ..

چرا به ما می گویند شیعه جعفری؟

امام صادق علیه السلام تمام اقسام صداقت را داشتند . و از این جهت که معارف شیعه اکثرا از امام صادق علیه السلام است . در تفسیر در حدیث در فقه و کلام . وجود مقدس امام صادق علیه السلام عمر طولانی کردند هم دوران امامتشان طولانی بود و هم در زمان امام صادق علیه السلام چندسالی یک مقدار فشار حکومت کمتر شد. در همان سالها امام معارفی را بین شاگردانش پخش کردند که شصت، هفتاد درصد معارف شیعه از امام صادق علیه السلام است. در آن زمان از جاهای مختلف جهان امام چهار هزار شاگرد داشتند که تعالیم اسلام را به آنها آموزش می دادند .

یکی از یاران امام صادق علیه السلام به ایشان گفتند آقا شما چرا قیام نمی کنید ؟حضرت فرمودند با کدام یار؟ ما که یاری نداریم. گفت آقا شما اینهمه یار دارید حضرت فرمود مثلا چند نفر؟ 100هزار نفر حضرت با تعجب پرسیدند 100 هزار نفر ؟ گفت بلکه بیشتر حضرت گفتند دیگر چیزی نگو . در بین راه به گله گوسفندی برخورد کردند حضرت فرمود اگر به تعداد همین گوسفندان ما یار داشتیم قیام می کردیم . تعداد گوسفندان را شمرد، هفده تا بودند. پس چهار هزار شاگرد چه شدند؟ متاسفانه برخی این شاگردان برای خود ادعا پیدا کردند . ابوحنیفه از شاگرادان امام بود ولی به عنوان سیاهی لشکر بودند. وفا نداشتند.