حجت الاسلام شهاب: ریشه اصلی نفاق ایمان به خدا از کجا شروع شد؟/ حاج محمد رضا طاهری: نسیم، آرام تر خوابیده خانم
این عدم تطابق بین قلب و فعل، نتیجه اش هم ظلم به نفس است و هم انحراف افراد کناری شماست. آنهایی که کنار این نفاق قرار دارند. چند رتبه را برایش بیان کرده اند. اولین رتبه نفاق را گفته اند، نفاق در اصل ایمان به خدا است. ظاهر قضیه این است که ایمان به خدا خوب است و بلکه خود آن شخص در خیلی از محافل، مروّج مصادیق ایمانی و اسلامی می شود و حتی به رتبه آموزگاری هم می رسد. آموزگار اعتقادات مردم می شود اما در باطن خودش ذره ای ایمان به خدا ندارد.
ریشه اصلی نفاق ایمان به خدا از سقیفه شروع شد. حضرت صدیقه (س) در خطبه فدک وقتی به سران انصار گوش زد کردند شما که خواص بودید جهالت ها چه بلایی سرتان آورد، به عنوان راه کار فرمودند که فریب ایمان های ظاهری اینها و نماز شب های اینها را نخورید. اینها ریشه اصلی کارشان شرک محض بود و ذره ای ایمان نداشتند. فلذا بیانیه صادر کردند که سران کفر را بکشید. نفاق بر اصل ایمان به خدا خیلی خطرناک است.
دومین رتبه آن، نفاق با خدا بوسیله لوازم الایمان است. حقیقت الایمان که معرفتش در درون قلب انسان است و به هر میزان که ایمان انسان بالاتر باشد ضریب بندگی انسان هم بالاتر است. رتبه دیگر آن، نفاق علی الناس است یعنی نفاق با مردم. جایگاه منافقین کجاست؟ در قرآن آمده است که جایگاه منافقین پایین ترین جای آتش است. حال علامات این منافقان چه است؟ فرمودند: کسی که در امانت خیانت می کند، خلف وعده می کند و دروغ می گوید.
از موارد دیگری که بیشترین ضربه را به دینداری مردم زده است، افراط و تفریط است، برخوردهای خشن است. اینگونه افراد با جمود فکریشان برای هر جریانی قداستی بیجا تراشیده اند عین تهجّر است. مسیر مکتب نمی گوید این است و می آیند برای خودشان چیزهای جدیدی می گویند. فتواهای بی جایی از کتب فقهی در می آورند که نه خدا و نه رسولش راضی هستند فقط برای اینکه خودش را منافقانه مقدس نشان دهد.
امیرالمومنین(ع) فرمودند که دو گروه بیشترین لطمه را به مبانی دینی زده اند آنهایی که مرزهای قداست و ارزش های جامعه را شکسته اند و حریم را نگه نداشته اند و عده ای که می توانستند جهلشان را به علم بدل کنند اما آن را دنبال نکردند. پیامبر(ص) 3مرتبه فرمودند: اعتدال و میانه روی داشته باشید، شاخصه ها را تشخیص دهید، دست از افراط و تفریط ها بردارید. همان بلاهایی که بر سر امیرالمؤمنین(ع) آوردند. علی(ع) را تا مقام خدایی بالا بردند.
در ادامه این مراسم مداحان اهل بیت به عزاداری و نوحه سرایی پرداختند که در ادامه شعر خوانده شده توسط حاج محمدرضا طاهری بیان شده است:
دو چشمش بسته اما درد دارد
یقینا دیشبی ها درد دارد
بریز آب روان بر تن به غسلش
ولی آرام اسماء درد دارد
نسیم! آرام تر خوابیده خانم
مزن پروانه پر خوابیده خانم
دگر رخصت نیازی نیست جبریل
مزن دیگر به در خوابیده خانم
دو چشمت را بدست خسته بستم
تو را با هق هقی پیوسته بستم
مبادا سینه ات خونین شود باز
خودم بند کفن آهسته بستم
ندارم چاره با آهم بسازم
فقط با درد جان کاهم بسازم
به چوبی که نشد گهواره باشد
دوتا تابوت می خواهم بسازم
وجود کودکانم آب رفته
خوشی اما همین سیلاب رفته
ندارم چاره ای جز آنکه گویم
کمی آرام مادر خواب رفته
/س113