کلیدواژه: شعر فاطمیه

شعر فاطمی/در تو مى‏بینم شكوهِ آسمان را اى بقیع

وارث:   باز كن بر روى من آغوش جان را اى بقیعتا ببینم دوست دارى میهمان را اى بقیع  خاكى اما برتر از افلاك دارى جایگاه در تو مى‏بینم شكوهِ آسمان را اى بقیع پنج خورشیدِ جهان‎افروز در دامان تستكرده‏اى رشك فلك این خاكدان را اى بقیع مى‏رسیم از گرد ره با كوله بار اشك و آه ...

شعری از محجوب همدانی(ره) در رثای حضرت زهرا(س)

وارث: مرحوم محجوب همدانی(ره) علاوه بر سرودن شعر، یکی از روضه‌خوان‌های سینه‌سوخته اهل بیت(ع) بود که مدال نوکری این خاندان را تا پایان عمر جلوه وجود خویش ساخت.  مرحوم شبانعلی شاکر متخلص به محجوب همدانی از معدود شعرای مهجوری است که دارای سروده‌های فراوان اما به چاپ نرسیده است. اولین اثری که ...

شعر فاطمی / هر گز نمی فهمی غم یار جوان را

وارث:هر گز نمی فهمی غم یار جوان رافصل بهار و سیلی و فصل خزان را زخم عمیقی می خورد قلبت ببینیدر بین کوچه مادری چادر کشان را هر گز نمی چینی گلی را پیش چشمشوقتی ببینی گریه های باغبان را ... بالا سرت بوده ولی حالا چه سخت استپشت در خانه ببینی آسمان را باید برای رفع دل تنگی، خدا هممشکی کند ر...

شعر فاطمی/ زهرا اگر نبود...

وارث:زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشتتوحید انعکاس نمایانتری نداشت جز در مقام عالی زهرا فنا شدنملک وجود فلسفه دیگری نداشت زهرا اگر در اول خلقت ظهور داشتدیگر خدا نیاز به پیغمبری نداشت فرموده اند در برکات وجود اوزهرا اگر نبود علی همسری نداشت محشر بدون مهریه ی همسر علیسوگند می خوریم ش...

شعر فاطمی / زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده است

وارث: زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده استنه هر قدم که دم همه دم لطف کرده استهو هوی ذوالفقار هم از هوی فاطمه استیعنی که دم به تیغ دو دم لطف کرده استما بچه های ناخلفی بوده ایم کهمادر به ما هزار رقم لطف کرده استسوگند می خوریم به پهلوی فاطمهزهرا به ما بدون قسم لطف کرده استبا سفره داری پسر ارشدش به مانه...

شعر فاطمی / مانند شمع قصه اش از سر تمام شد

وارث:مانند شمع قصه اش از سر تمام شدکوتاه مثل سوره ی کوثر تمام شدسیلی وزید در وسط کوچه باد شدتا هیجده ورق زد و دفتر تمام شداز سوختن نه در اثر ضربه شمع مندر پشت چارچوب همین در تمام شدگفتم یکی نبود و چهل مرد آمدندقصه نگفته قصه ی مادر تمام شدبابا کشید پارچه را روی مادرمآهی کشید و گفت که دیگر تمام شدپل...