وارث: دور گودال ازدحام شدهنگرانم ازین شلوغی هاصبر کن آمدم عمو جانممن بمیرم که مانده ای تنها پدر من همان کسی است که شددر مدینه عصای مادر توزاده ی مجتبایم و امروزمن سپر می میشوم به پیکر تو تا رسیدم شکسته بود سرتکاش بهتر دویده بودم عموجلوی سنگ را گرفته بودم اگر _بهتر از این پریده...