خدرباره «بزرگترین گناه» می‌گوید: اقسام مختلفی از گناه کبیره وجود دارد اما تعبیر «اکبر الکبائر» برای گناهان محدود استفاده می‌شود. به خداوند متعال بدبین بودن، بدترین گناه کبیره است. اینکه فردی بگوید خدا مرا نمی‌آمرزد، حاجات مرا برآورده نمی‌کند، لطف و عنایتش را از من دریغ کرده است؛ این حرف‌ها بدترین گناه کبیره است

ما طلبه‌ها (و کل حوزه علمیه) باید اعلام شرمندگی کنیم که هنوز این جمله وصیت امام ره را تبیین و تبلیغ نکرده‌ایم: وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات ... در صحنه باشند. ... چه بسا که در بعضی مقاطع، عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است.

شیخ حسین انصاریان به روایتی از حضرت امام جعفربن محمّد الصادق(ع) اشاره کرد که در آن امام به گناهی اشاره فرمود که سنگینی آن از کوه هم بیشتر است.

امام جمعه موقت تهران گفت: عاق والدین از گناهان کبیره است، عاق والدین گرفتار فقر و بی‌برکتی و ذلت می‌شود.

آیت الله دستغیب در کتاب «گناهان کبیره» به آثار مخرب گناه کبیره قطع رحم می پردازد.

پنجمین گناه کبیره ای که آیت الله دستغیب (ره) به آن اشاره دارد آدمکشی یا قتل نفس است.

پس از شرک به خداوند نا امیدی دومین گناه کبیره است که می‌تواند انسان را به ورطه نابودی کشاند

بزرگترین گناهی که آیت الله دستغیب با توجه به آیات و روایات در کتاب گناهان کبیره به آن اشاره دارد یاس و نا امیدی در درگاه خداوند متعال است.

اگر کسی خود را از گناهان کبیره دور نگه‌دارد، خدای مهربان، گناهان کوچک او را می‌آمرزد، بدون این‌که توبه کند.

کم فروشی در تمامی سطوح جامعه ما از اقتصادی گرفته تا خدماتی و کاری رواج یافته است و جامعه ای هم که در آن کم فروشی شایع باشد از عذاب الهی دور نخواهد شد.

اگرچه شرابخواری در اسلام حرام و گناه است و در روایات قفل های بدی در آن قرار داده شده اما گناهی هست که از شرابخواری بدتر است.

یکی از ویژگی های دوران حیات حضرت رضا (ع)، رواج شبهاتی بود که بعضا غرض ورزانه در راه مخدوش جلوه دادن چهره پیامبران الهی بیان می گردید، به نحوی که در این میان خلفای عباسی از جمله مامون نه تنها حمایت گر، بلکه گاه خود طراح چنین شبهاتی بودند.

نوميدى از رحمتِ خدا- ترك واجباتِ الهيّه چون نماز و زكاة و روزه ماهِ رمضان و تأخيرِ حج از سالِ استطاعت بدون عذر...

علمای علم اخلاق براساس مبانی اسلامی، حقوق را دو گونه تعریف کرده اند؛ حق الله و حق النّاس، یکی از مصادیق حق الناس، حبس کردن حق دیگری در تمام معانی خود می باشد.