کلیدواژه: عالمخان عصمتی

شب رفت و نسیم سحر آهسته روان شد

وارث: شب رفت و نسیم سحر آهسته روان شد «از خواب گران خیز»، که گلبانگ اذان شد با خویش جهاد آورم، المنت و الله یاران خدا، ماه شریف رمضان شد در ماه شریفم، به خدا، از خودم آزاد از چون و چرا رسته و از درد و غم آزاد چندیست، که در فکر دل خود شده ام من دور از همه هنگامه ز فکر شکم آزاد...