شعر/من از عطر نامت بهاری شدم

کد خبر: 102126
وارث

سلام ای طبیب طبیبان سلام
سلام ای غریب غریبان سلام

الا ماهتاب شبستان توس
الا حضرت نور، شمس‌الشموس

غریبم من از راه دور آمدم
به دنبال یک جرعه نور آمدم

شبم، آه یک جرعه ماهم بده
پناهی ندارم پناهم بده

ببخشا اگر دور و دیر آمدم
جوان بودم، امروز پیر آمدم

منم زائری خام و بی‌ادعا
کبوتر کبوتر کبوتر دعا

اگر مست و مسرور و شاد آمدم
من از سمت باب‌الجواد آمدم

من از عطر نامت بهاری شدم
تو را دیدم آیینه‌کاری شدم

تو این خاک را رنگ‌وبو داده‌ای
به ایران من آبرو داده‌ای

ببخشای این عاشق ساده را
ببخشای این روستازاده را

تو را دیدم و روشنایی شدم
علی‌بن‌موسی‌الرضایی شدم...

سعید بیابانکی


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.