کلیدواژه: شعرآیینی

روز عید است و ز مهدی عیدی خود را طلب کن  عیدی ما شیعبان تعجیل در وقت ظهور است

هفده ماه ربیع هست ومدینه غرق نور است بهر میلاد پیمبر شهر در شادی وشور است  بیت مولا حضرت باقر چراغان است زین رو  همزمان ازبهر میلادی دگر غرق سرور است حق عطا کرده پسر بر پنجمین ماه ولایت  وز طلوع ماه رویش آسمانها غرق نوراست نام او جعفر بود کز سوی پیغمبر رسیده صادق ...

شعر/مور هم باشد اگر روزی سلیمان می‌شود

میلاد امام موسی کاظم علیه السلام

نهج‌البلاغه، مرامنامه شعر اصیل آیینی

نهج‌البلاغه در حقیقت کتاب معرفی علی‌بن‌ابیطالب است؛ چگونه ممکن است به دنیاهای اسرارآمیز و شگفت‌آور و وادی‌های گوناگون معرفتی که در نهج‌البلاغه هست کسی سر نزده باشد و بتواند آنها را اینجور زیبا و جالب ترسیم و توصیف کند؟

شعرخوانی احمد بابایی در محفل «همای رحمت» به مناسبت عید غدیر خم

همزمان با عید سعید غدیر خم شاعران آیینی کشور با حضور در خبرگزاری تسنیم به مدح امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام پرداختند.

شعر/خوش به حالم که اهل ایرانم

تا قیامت اسیر او می شد هرکه سلطان طوس را می دید مولوی ، شمس را رها می کرد گر که شمس الشموس را می دید چیست تازه برات ؟ ای حافظ! گر بگیری برات مشهد را عشق شاخه نبات جای خودش امتحان کن نبات مشهد را در اذان های عاشقی ، دل من وقت خیرالعمل به مشهد رفت در تمامی عمر خوش بخت است هرکه ماه عسل ب...

شعر/من از عطر نامت بهاری شدم

سلام ای طبیب طبیبان سلام سلام ای غریب غریبان سلام الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور، شمس‌الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی‌ادعا کبوتر کبو...

شعر/پیغمبر دوباره صحرای کربلا

شعر ولادت حضرت علی اکبر(ع)

شعر/درِ منزل ، به زور وا کردند...

وارث:درِ منزل ، به زور وا کردندسرِ سجاده اش چه غوغا شداو زمین خورده بود و بر سرِ اوسرِ سیلی زدن چه دعوا شد یک نفر زد لگد به پهلویشیک نفر آتشی به در می زداو به لب ذکر فاطمه می گفتو یکی با عصا به سر می زددست او را چو جدّ او بستندیک نفر می زدش به مُشت آنجاهمچو مادر ، امام صادق رامیزدندش به قصدِ ...

شعرآیینی/باز روي سر تو ريخته اند...

وارث:میدویدم پی شان نیمه شب از کوچه تنگبا دلی خون که به یاد شب صحرا افتادیاد آن دخترکی که عقب قافله ایچشمهایش به دو چشمان عمو تا افتادپلک آتش زده اش گرم شد و خوابش رفتناقه کوشید نیفتد ولی آنجا افتادآسمان تیره، بیابان همه خارستان بودخواست تا آه کشد از نفس، اما افتادعمه، بابا و عمو را همه را کرد صدا...

بسته شعری ویژه شهادت حضرت زهرا (س)

سروده های فاطمی را در ادامه بخوانید.

سروده‌هایی از شاعران غیر ایرانی نذر قدوم مبارک صاحب‌الزمان(عج)

شعر انتظار در سده‌های مختلف تاریخ ادب فارسی حضور داشته اما در سال‌های اخیر با ظهور انقلاب اسلامی روحی دوباره در آن دمیده شده است.

جمعه های انتظار/مگر می‌توان مهدوی بود و گناه کرد؟

شیعیان در غروب پنجشنبه و پگاه آدینه، لحظه های ناب و تابناکی از یاد امام عصر(عج) را تجربه می کنند و با سپردن دل و دیده شان به اشک شوق و زمزمه انتظار، زیباترین تجلیات مهر و وفاداری را به منصه ظهور می رسانند.

شعر آیینی/ زندان به زندان با نماز و روزه و عشق

وارث: انسیه سادات هاشمی از شاعران کشورمان به مناسبت فرارسیدن سال‌روز شهادت امام حسن عسگری (علیه السلام) شعری سروده است. این شعر به شرح زیر است: مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد/ می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد دنیا برای رحمت او جا ندارد/ آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد از شرح حال خود سخن می‌ر...

سبک و شعر مانند دو بال، یک پرنده را به اوج می رساند

ما در مورد اولین ها صحبت نمی کنیم و در پی بهترین ها هستیم؛ کما اینکه بسیاری از سبک ها و ملودی های قدیمی که توسط پیرغلامان امام حسین (ع) از قبیل حاج اکبر ناظم و مرحوم آرام ساخته شده اند هم اولین هستند و هم بهترین.

شعرآیینی/ مشرق زمین به یمن رضا می شود بهشت

وارث:روزی که شیعه راضی و دلشاد می شودروزی است که ز فاطمه امداد می شود مشرق زمین به یمن رضا می شود بهشتباب الجواد مرکز ارشاد می شود در صحن جامع رضوی موقع ظهوراحکام و خطبه هاست که ایراد می شود مهدی به منبر رضوی چون کند جلوسدریای نور صحن گوهرشاد می شود اینجا دیار یار خراسانی است و بسسفیانی است طع...

همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید +متن شعر

مداحی حاج امیر غباسی به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س)

شعرآیینی/ باز روي سر تو ريخته اند...

وارث:باز روي سر تو ريخته اندشعله پشت در تو ريخته اندگريه ات را كه بهانه كردندباز هم حمله شبانه كردندريسمان بسته به بازوي تو شدجاي زخمي روي ابروي تو شدرحمي آن خصم پليد تو نداشتحرمت موي سفيد تو نداشتپشت مركب تن پاكت بردندپا برهنه روي خاكت بردندكو عباي تو و عمامه ي تو ؟پر ز خاك است چرا جامه ي تو ؟اشك...

شعرآیینی/دیگر چگونه اشک نریزم برای تو...

وارث:دیگر چگونه اشک نریزم برای تووقتی گره زدند مرا با عزای تواین مذهب از جهادِ تو نام است ، جعفریبرپاست تا ابد ، عَلَمِ باصفای توجدّ رضایی و به رضای خدا رضاحق را رضایت است فقط در رضای تودر بین جن و انس و ملک ، شُهره ای به صدقدر دستِ تو ، شفاعتِ عبدِ خدای توقبری که شمع هم نَبُوَد روشنای آنوالله ، ن...

شعرآیینی/ جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد

وارث:جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شدشمع خاموش شد از باد و گلی پرپر شدباز هم زهر نشست و بدنی گشت کبودباز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شدمو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدندپیرمردی ز نفس ماند و کمانی تر شدخانه ي سوخته را بار دگر سوزاندندباز تکرار غم آتش و دود و در شدهمه بر مرکب و من در پی شان روی زمی...

شعرآیینی/ دل گرفته یاد ایوان بقیع

وارث:دل گرفته یاد ایوان بقیعدیده ای داریم گریان بقیعحیف بر خاکش بتابد آفتابسایه­ی عرش است بر جان بقیعغربتش چون شمع آبم می­کندصحن ویرانش خرابم می­کندنسل در نسل عشق دارم، عاشقمچون گرفتارت کما فی السّابقمشیعه­ی فقه و اصول مذهبمزنده از انوار قال الصّادقمکرسی درست جهاد اکبر استابن حیّان و مفضّل پرور اس...