شهید باکری درباره شهید یاغچیان چه گفت؟

کد خبر: 111965
مهدی باکری می‌گفت: این برادر؛ مرتضی یاغچیان، درحالی‌که سه دفعه در عملیات خیبر مجروح شده بود، درصحنه عملیات باقی ماند و عاقبت هم شهید شد. هرچه قدر به او اصرار می‌کردیم به عقب بیاید و مداوا کند؛ قبول نمی‌کرد.
وارث

 مرتضی یاغچیان در تیر ۱۳۳۵ در تبریز به دنیا آمد. وی پس از پایان دوره دبیرستان، در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی رفت و دوره آموزشی‌اش را در پادگان جلدیان گذراند. سپس برای ادامه خدمت به شهرهای سوسنگرد، بستان و چند پاسگاه مرزی دیگر اعزام شد، اما با شکل‌گیری حرکت‌های مردمی، آغاز نهضت اسلامی و فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازها از پادگان‌ها، از محل خدمتش گریخت تا دوشادوش مردم علیه رژیم پهلوی مبارزه کند.

 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او از اولین افرادی بود که به عضویت سپاه تبریز درآمد و مسئولیت‌های مهمی به عهده گرفت. همچنین در پایان دادن به غائله حزب خلق مسلمان در تبریز نقش مؤثری ایفا کرد. با شروع جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نیز راهی جبهه‌های نبرد در خوزستان شد. این در حالی بود که پیش از آن دوره آموزش چتربازی و عملیات هوابرد را در شیراز گذرانده بود.

حماسه‌آفرینی  یاغچیان درنبرد ثامن‌الائمه

 

چندی بعد مسئولیت عملیات سپاه مراغه به او سپرده شد، ولی این مسئولیت را واگذار کرد و دوباره به جبهه‌های جنوب بازگشت. مرتضی یاغچیان درنبرد ثامن‌الائمه حماسه‌آفرینی کرد، در عملیات طریق‌القدس نیز مسئول محور، در عملیات بیت‌المقدس فرماندهی یکی از محورهای تیپ عاشورا و در عملیات رمضان هم معاون فرمانده تیپ عاشورا بود.

 

همچنین قبل از عملیات والفجر مقدماتی که تیپ به لشکر ۳۱ عاشورا ارتقا یافت، فرماندهی تیپ یک لشکر را بر عهده گرفت. در عملیات‌های والفجر ۱، والفجر ۲، والفجر ۴ و خیبر نیز او و حمید باکری هردو جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بودند. در عملیات خیبر (۱۳۶۲) بعد از شهادت حمید باکری، فرماندهی مقاومت در پل شحیطاط که تنها راه نفوذ عراقی‌ها به جزایر مجنون بود، به او واگذار شد.

پیکرش بعد از ۱۳ سال پیدا شد

 

مرتضی یاغچیان که در طول این چهار سال، بارها براثر اصابت تیر و ترکش‌های دشمن، زخمی و روانه بیمارستان شده بود، سرانجام در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۶۲، در این عملیات، درحالی‌که جراحت‌های شدیدی برداشته بود؛ به وصال معبود رسید، اما پیکر مطهرش در منطقه دشمن باقی ماند، تا این‌که پس از ۱۳ سال، در سال ۱۳۷۵ گروه‌های تفحص شهدا، آثاری از وی کشف کردند و در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز، به خاک سپردند.

 

نهایت آرزویم شهادت است

 

مرتضی یاغچیان همواره می‌گفت: افتخار می‌کنم که به جبهه آمده‌ام تا دین خود را به اسلام ادا کنم و نهایت آرزویم شهادت است. جبهه‌ها منزلگاه انسان‌های دلباخته است که شیفته شهادت و عاشق وصال‌اند.

 

همچنین در مناجات‌هایش با خداوند می‌گفت: بهتر از جانم چیزی ندارم که تقدیم کنم، چراکه آن‌هم به تو تعلق دارد.

من باید بمانم و این سنگر را حفظ کنم

 

مهدی باکری نیز درباره او چنین می‌گفت: این برادر؛ مرتضی یاغچیان، سه دفعه در عملیات خیبر مجروح شد. درحالی‌که در سه جا و سه بار مجروح شده بود، درصحنه عملیات باقی ماند و عاقبت هم شهید شد. جراحت‌هایی که توانش را گرفته بودند و قادر نبود مثل زمانی که سالم بود، درصحنه فعالیت کند و هرچه قدر به او اصرار می‌کردیم به عقب بیاید و مداوا کند؛ قبول نمی‌کرد و می‌گفت: من باید بمانم و این سنگر را حفظ کنم.

منبع: فارس


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.