راه استجابت دعا
دستورالعملهای عبادی سالک
بیشکّ، با حصر عقلی به دو گونه ارتباط با خود و غیر خود توجّه خواهیم داشت. امّا ارتباط با غیر خود، گاه خداوند متعال است و گاه دیگران كه مردمان بخشي از آن خواهند بود. به خاطر اهمیّت موضوع، ارتباط با خداوند را بر همگان مقدّم داشته و پس از آن، از ارتباط انسان با دیگران سخن خواهیم گفت. انشاء الله.
ارتباط خداوند متعال با بندگان
ارتباط خداوند متعال با بندگان به طور جدّي، هميشگي و در همهجا و به شكل همه جانبه خواهد بود. ليكن ارتباط ما بندگان با او نياز به برنامهريزي داشته كه از نوشتهها و سخنان آخوند همداني. در اين باب بهره خواهيم برد.
الف. راه استجابت دعا
يكي از راههاي خواندن خداوند متعال دعاست كه اهل معنا از آن به «كلام صائد»؛ یعنی گفتاري بالا رونده ياد ميكنند. جناب همداني. فرموده است: شخصي كه قصد دعا دارد، انگشتر فيروزه يا عقيق در دست داشته باشد؛ چرا كه از امام صادق (ع) روایت شده است كه هيچ دستي به جانب خداوند بالا نرفته است، که محبوبتر باشد از دستي كه انگشتر عقيق در آن است.[1]
ب. تلاوت قرآن
سالك بايد هر روز قدري تلاوت قرآن داشته باشد. كه عارف همداني . درباره كيفيّت تلاوت قرآن مجيد اين چنين دستورالعمل دادهاند: «... و هر روز هر قدر بتواني، لااقلّ يك جزء قرآن، با احترام و وضو و خضوع و خشوع، بخوان و در بين خواندن حرف مزن، مگر در مقام ضرورت.»[2]
مداومت بر تلاوت قرآن، به روزانه دارای آثار و برکات فراوانی است که جناب آخوند . این شیوه را برگرفته از بیانات پیامبر اکرم % و اهلبیت 7میباشد. امّا نکته دیگر آن است که حين تلاوت رعايت ادب لازم و ضروري مینماید، تا آنجا كه در كلام الله مجيد آمده است: «فَإذا قُرِءَ القُرآنُ فَاستَمِعوُا لَهُ وَ أنصِتُوا لَعلََّكُم تُرحَموُنَ»؛[3] وقتي قرآن تلاوت ميشود به آن گوش فرا داده و ساكت باشيد! ميبينيد كه تنها گوشكردن به قرآن كافي نيست، كه بايد نسبت به آن «انصات» نيز داشت. «انصات» را در لغت به معناي «سكَتَ مُستَمِعاً لِحَديثِهِ» دانستهاند؛ یعنی ساكت شده و به سخنش گوش فرا داد.[4] از اين جهت موقع تلاوت قرآن بايد هر كار را كنار گذاشت و به كلامي الهي دل داد.
ج. حضور قلب در هر عمل عبادی
مرحوم آخوند همداني . درباره حضور قلب در عبادات و اعمال شب و روز، به ويژه در حال نماز، تأكيد و اصرار ويژهاي دارند. از اين رو به شکل کلّی در مورد اعمال و اذکار فرمود: «و سعي كن كه عمل و ذكرت به محض زبان نباشد و با حضور قلب باشد، كه عمل بيحضور، اصلاح قلب نميكند اگر چه ثواب كمي دارد.»[5] ذکر ثواب کمی دارد ولی ارزش آن به حضور قلب میباشد که عمل ظاهری . قالبی را چندان اثری نمیباشد.
د. بی تعلّقی عامل توجّه و حضور قلب
جناب همداني . در باب توجّه خاصّ و همراهی اعضاء و جوارح با دل و قلب و سپس در باب موقعیّت نماز به شرح فرمود: «... وَ مُذ اَشغَلنَا اَلسِنَتِنَا بِذِكرِكَ اَعرَضنَا عَنكَ بِقُلُوبِنَا الجَافِيَةِ الجَائِفَةِ وَ وَجَّهنَاهَا اِلَي آمَالِنَا المُزَخرَفَةِ وَ شَهَواتِنَا المُكَدِّرَةِ، مِنَ الجَاهِ وَ الاعتِبَارِ وَ الدِّرهَمِ وَ الدِّينَارِ وَ الاَثَاثِ وَ العِقَارِ، وَ لَو ظَهَرَت قَبائحُ مَا ذَكَرنَاهُ فِي قُلُوبِنَا حَالَ الصَّلاةِ وَ اُخرِجَت صَحيفَةٌ مُشتَمِلَةٌ عَلَي بَعضِ مَا مَرَّ عَلَي اَفئِدَتِنَا، فيهَا لَرَاَينَا اَمراً فَظيعاً، و خَطْباً شَنيعاً، و شَيئاً مُنكَراً قَبيحاً، وَ لَمَّا وُجِدَتْ مِنَ الصَّلاةِ حَرفاً، وَ مِنَ الحُضُورِ طَرفاً...» و از زماني كه زبانهايمان را به ذكر تو مشغول ساختيم، دلهاي ناآرام و گنديده خود را از تو رويگردان كرديم، و متوجّه آرزوهاي آراسته و شهوات تيره كننده، مانند جاه و اعتبار و درهم و دينار و اثاث و زمين، ساختيم. و اگر زشتيهاي اين امور در حال نماز در دلهاي ما ظاهر ميشد و نوشتهاي مشتمل بر جزيي از آنچه بر دلهاي ما گذشته بيرون ميآمد. البته كه امري زشت و حالي شنيع و چيزي ناپسند و زشت را ميديديم و از نماز حرفي و از حضور قلب بهرهاي نمييافتي.[6]
بايد دل انسان از دنيا و زخارف آن زده شود تا وقتي در برابر دوست به نماز ميايستد بتواند به او دل دهد. اين كه در نماز به همگان دل دادهايم جز او به خاطر اين است كه در بيرون از نماز به ديگران دلداده شدهايم. بيتوجّهي و بيعنايتي به غير او، انسان را متوجّه خداوند متعال ميكند و اين خود رمز درك حضور و ظهور خداوند متعال است كه بايد آن را غنيمت شمرد.
ه. توجّه به نماز
جناب آخوند نسبت به اعمال و عبادات خاصّی چون نمازاينگونه دستور ميدهند: «... و بايست به نماز، ايستادن بنده در حضور مولاي جليل، با گردن كج و قلب خاضع و خاشع...»[7] در وادي عرفان تأثير و تأثّرات جدّي بدون حضور قلب شدني نيست؛ چنانكه در قرآن آمده است: «ذَلِكَ لَذِكرَي لِمَن كَانَ لَهُ قَلبٌ اَو اَلقَي السَّمعَ وَ هُوَ شَهيِدٌ».[8] به دقّت گوش دهد و حاضر باشد تا قرآن در او تأثير گذارد.
- ر:ك: ميرزا جوادآقا ملكيتبريزي، المراقبات في اعمال السنة، ترجمه: تحريرچي، محمد. انتشارات قلم، 1362، ص 165 و 166.
- ياور اميري، چهل نامه عرفاني، قم، تشيع، 1380، ص13، و نيز؛ محمد قنبر، چلچراغ سالكان، ص 136.
[3]سوره مباركه اعراف، آيه شريفه 204.
[4]لوئيس معلوف، المنجد؛ في اللغه، بيروت: دارالمشرق، 1986، ط 35، تحت واژه «نصب».
[5]محمد بهاري، تذكرة المتقين، تهران انتشارات: نور فاطمه، 1364، چ 3، ص 197، و نيز چلچراغ سالكان، ص 135.
[6] محمد بهاري، تذكرة المتقين، ص 203.
[7] محمد بهاري، تذكرة المتقين، ص 197، و نيز ياور اميري، چهل نامه عرفاني، ص 13.
[8] سوره مباركه ق، آيه شريفه 50.
منبع: سایت مرتضی آقاتهرانی