جمعه های انتظار/عمریست ز هجران تو من حوصله کردم
اي منجي رهايي دين خدا بيا
جبران دردهاي دل هل اتي بيا
اي آخرين سلام مظلوم اهل بيت
آقا تو را به آبروي مصطفي بيا
از چاه هاي كوفه چه داري خبر بگو
اي با خبر به درد دل مرتضي بيا
ام الائمه جوان منتظر تو راست
اي محتواي مصحف زهرا بيا
از غربت غريب مدينه به ما بگو
اي آشناي زخم دل مجتبي بيا
سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست
اي منتقم خامس آل عبا بيا
احياگر صحيفه سجاديه تويي
اي شرح حال واقعه نينوا بيا
بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم
اي ميزبان هيئت صحن مِنا بيا
شيخ الائمه گفت كه خدمتگذار توست
اي مقتداي صادق آل عبا بيا
باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است
از چاه گفت يوسف زهرا تو را، بيا
تو نور چشم عالم آل محمدي
سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا
از كودكي جواد الائمه به ياد تو
آقا قسم به گريه ابن الرضا بيا
تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند
ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا
حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت
اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا
سرداب سامرا، ز سحر تا سحر بسوز
سر داده ايم سلام صباح و مساء بيا
حالا قسم به درد اسيري عمه ات
با ذوالفقار حضرت مولا بيا
آب کم جو، تشنگي آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست
مسلماني که زندگي روزمره خود را بدون هيچ طلب و شوقي نسبت به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و ظهور مبارکش ادامه ميدهد، هرگز نخواهد توانست حقيقت غيبت و ظهور و شرط ظهور را درک کند، اما اگر به مقام منتظران حقيقي، بار يافت، به اذن خدا در و ديوار به او حکمتها ميآموزد.
کسي که منتظر موعود عدلگستر است، وقتي در موسم حج به زيارت خانه خدا مشرف ميشود، از آنجا نيز پيامها و نکاتي دريافت ميکند و از ملکوت خدا الهام ميگيرد.
ايام حج و در کنار کعبه، قيامتي برپاست. سيل جمعيت است که با رنگها و نژادها و زبانها و مليتهاي گوناگون، به سوي شهر خدا حرکت نمودهاند و به دور کعبه، اين نماد توحيد، پروانه وار ميگردند، به گونهاي که چشم هر بينندهاي را خيره ميکنند. آيا اين رخداد، پيامي ندارد؟ آيا اين عظمت و جلوهنمايي، حاصل رغبت عمومي به اين خانه نيست؟ در همين هنگام، اين پرسش وجدانهاي بيدار را ميآزارد که وقتي عظمت نماد توحيد به رغبت آحاد مسلمين است، آيا ظهور و جلوه نمايي امامي که نه تنها خود نماد توحيد، بلکه جاري کننده حقيقت توحيد در کل هستي است[1]، نيازمند رغبت و استقبال همه مسلمانان نيست؟ آيا اين کعبه است که به دور مردم ميچرخد و يا اين که برعکس است؟
به راستي شأن امام چيست؟ آيا او بايد به سراغ فرد فرد انسانها رفته و از آنها تمناي رغبت به خويش کند، يا اين که اين مردم هستند که بايد با اشتياق و روي آوردني فراگير، امامت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را به تجلي درآورند و ظهور جايگاه وي را سبب شوند؟ اين شباهت کعبه و امام، حيرت انگيز است و از همين روست که زهراي مرضيه عليها السلام از رسول مکرم اسلام سلام الله عليه نقل فرمود: «مثل الإمام مثل الكعبة إذ تؤتى و لا تأتي؛[2]مثل امام همچون کعبه است که به سويش روي ميآورند و او به سوي کسي نميشتابد».
البته قطعاً مراد اين نيست که حضرت مهدي ناظر بر مسلمين نبوده و در فتنهها دستگير آنان نخواهد بود که او همچون پدري مهربان است، زيرا امام رضا عليه السلام در وصف امام فرمود: «الْإِمَامُ الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيق؛ امام، همدمي رفيق و پدري مهربان است»[3] و در روايتي از خود امام مهدي نقل شده که ايشان فرمود: «ما در رعايت حال شما كوتاهى نمىكنيم و ياد شما را از خاطر نبردهايم و اگر جز اين بود، از هر سو گرفتارى به شما رو مىآورد و دشمنانتان، شما را از ميان مىبردند»[4] ؛ سيطره اسلام با همه ابعادش بر کل جوامع و متحول شدن دنياي ظاهري مردم، تنها با ظهور بُعد امامت و رهبري سياسي و حکومت آن حضرت ميسر خواهد بود و اين امر جز با ميل فراگير همه مردم به وقوع نخواهد پيوست.
بنابراين همه ما مسلمانان بايد به حقيقت اين مطلب رسيده و با جان از خداي متعال مسئلت نماييم كه: «إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ فِي سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة؛[5] بار خدايا مشتاقانه مسئلت داريم كه دولتى با شكوه، بپا داري كه اسلام و اسلاميان را عزت بخشى و نفاق و منافقين را به خاك ذلت كشى و ما را از مناديان دعوتت و خوانندگان به سوى طاعتت و رهبران راهت قرار دهى و كرامت دنيا و آخرت نصيب ما فرمايى». و با اين معرفت و آتش درون، هر صبحگاه با پروردگار عالميان عهد ببنديم که«اللّهم انّى اجدّد له في صبيحة يومي هذا عهداً و عقداً و بيعةً له في عنقى، لا احول عنها و لا ازول ابدا. اللّهم اجعلنى من انصاره و اعوانه، و الذّابين عنه و المسارعين اليه في قضاء حوائجه و المحامين عنه و السّابقين الى ارادته و المستشهدين بين يديه»[6]؛ باشد كه در حيات دنيايي خويش، تجلي امامتِ امام زمان و ظهور مباركش و حكومت با بركتش را به نظاره بنشينيم.
پينوشت؛
[1]. اشاره به اين روايت امام صادق عليه السلام که: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَى أَرْضٌ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»؛ نور الثقلين، ج1، ص 362.
[2]. كفايةالأثر، ص 198.
[3]. الكافي، ج1، ص198.
[4]. «إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء»؛ الاحتجاج، ج2، ص 495.
[5]. الكافي، ج3، ص424.
[6]. پروردگارا! در صبح امروز با امام زمان عجل الله تعالي فرجه، عهد و پيمان و بيعت ميبندم، از آن برنميگردم و تركش نميكنم. خدايا! مرا از انصار و ياريگران و دفاعكنندگان از او و از كساني قرار ده كه براي انجام خواستههايش سرعت ميگيرند و از او حمايت ميكنند و براي انجام اراده ايشان بر هم سبقت گرفته و در مقابلش شهادت را ميطلبند.
المصباح كفعمي، دعاي عهد، ص550.
پدیدآورنده: حسن ملایی