حجت الاسلام حسینعلی: حب و بغض از مقوله های درونی انسان هستند +گزارش تصویری

کد خبر: 29884
مراسم عزاداری ایام دهه دوم فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام حسین حسینعلی و مداحی ذاکر اهل بیت علیه السلام کربلایی حمید سوهانی در مسجد جامع سوهانک برگزار شد.

وارث: مراسم عزاداری ایام دهه دوم فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام حسین حسینعلی و مداحی ذاکر اهل بیت علیه السلام کربلایی حمید سوهانی در مسجد جامع سوهانک برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام حسینعلی را می خوانید:

دین اسلام از اصول و فروع تشکیل شده است؛ اصول دین اعتقادات ما است. یعنی چیزهایی که باید به آن اعتقاد داشته باشیم و زیربنا و شالوده دین را تشکیل می دهند عبارت اند از: توحید، نبوت، عدل، امامت است اما برخی مسائل که فراتر از اعتقادات یعنی در ناحیه عملی ظاهر می شود و باید در ناحیه فعل انجام دهیم یا ترکشان کنیم را فروع دین می گویند. فروع دین متعدد است صلاة ، روزه، حج، زکات، خمس ... است یکی از موارد فروع دین که از نظر اهمیت از زکات و حج کم ندارد تولی و تبری است ؛ تولی یعنی آنکه باید نسبت به خداوند متعال انبیا الهی خاص نبی مکرم اسلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان و تمام کسانی که با اهل بیت علیه السلام و خدا و حضرت محمد صلوات الله علیه دوست هستند دوستی کنیم به صورتی که قلباً آنان را دوست داشته باشیم. تبری هم به این معنا است که نسبت به دشمنان ایشان و شیطان، حزب شیطان و کسانی که در جنگ با انبیا و پیامبران علی الاخصوص ائمه معصومین سلام الله علیها هستند باید همواره بغض داشته باشیم. دوست داشتن و بغض دو پایه است و این حب و بغض با هم است و مانند نماز و روزه و حج اهمیت دارد کمتر از آنان نیست. البته ما نافی وحدت نیستیم اما چون فضای اینجا، فضا تقیه نیست و غیری وجود ندارد و اهل تسنن نیستند این مطالب را باز می کنیم و ان شالله بحث وحدت را نیز در فرصت های بعدی بیان خواهیم کرد.

جناب فضیل بن یسار می گویند از امام صادق علیه السلام پرسیدم: از حب و بغض ، آیا اینان از ایمان هستند؟ حضرت فرمودند : آیا ایمان چیز غیر از حب و بغض است؟ یعنی ایمان ما را دوستی ها و محبت ها و بغض های ما تشکیل می دهند. مرحوم مجلسی در کتاب بهار آورده اند: « از امام صادق پرسیدند : کسی است شما را دوست دارد اما نسبت به دشمنان شما زیاد احساس بغض و کینه و نفرت نمی کند. حضرت فرمودند: "هیهات، کذب محبتنا" دروغ گفته کسی که ادعا محبت ما می کند اما از دشمن ما تبری نمی جوید.» اینان رابطه مستقیم دارند و هر چه قدر بغض سنگین تر باشد حب هم به همان میزان سنگین است و این نشان دهنده ایمان است.

حب و بغض دو مقوله درونی

حب و بغض از مقوله های درونی انسان هستند و زیاد تحت اختیار شخص قرار نمی گیرند توجه کرده اید ناخودآگاه نسبت به برخی از افراد حب دارید و نسبت به بعضی از افراد بغض دارید و حب و بغض از موارد درونی و قلبی است و زیاد تحت اختیار شخص نیست. اگر تحت اختیار نیست چرا به ما دستور داده اند حب داشته باشیم یا بغض و دشمنی داشته باشیم و چرا از فروع دین و از دستورات قرار داده اند؟

در پاسخ می گویم این صحیح است که حب و بغض ناخودگاه به قلب ما خطور می کند و پاک می شود اما اسباب و مناشع دارد که این اسباب و مناشع در دست ما است و ما می توانیم کاری کنیم که محبت و بغض پیدا کنیم. یکی از مواردی که کمک می کند حب ما نسبت به اهل بیت علیه السلام قوی شود و نسبت به دشمنانشان بغض پیدا کنیم این است که علم و معرفت پیدا کنیم. چرا که انسان ذاتاً کمال گرا است و نسبت به کسی که دارای کمال است محبت می ورزد و هر کس را که دوست دارید کمال و وجهی از کمال در او مشاهده می کنید اگر ما زندگی اهل بیت علیه السلام را خوب تماشا کنیم و کمالاتشان را ببینیم قطعاً محبت آنان در دل ما افزایش پیدا خواهد کرد و اگر ما در رفتار دشمنان اهل بیت علیه السلام مطالعه کنیم و ببنیم آنان چه جنایاتی مرتکب شده اند و به چه شکل مسیر دین را منحرف کرده اند و اکنون نیز چه مشکلات و گرفتاری هایی ناشی از مصائبی که آنان مسبب آن بوده اند را خوب بفهمیم قطعاً کینه مان چند برابر خواهد شد.

قصد داریم دو ظلم اساسی تاریخ که بحث اسلام را از مسیر حق منحرف کرده است. را بیان کنیم یکی ضلمی است که در خلافت امیر المومنین علیه السلام مرتکب شده اند (ماجرای غصب خلافت و سقیفه) دیگری ظلمی که در ماجرای فدک مرتکب شده اند.

تحرکات اجتماعی که اتفاق می افتد یک پیشنه و سابقه ای دارد تا این پیشینه ها مطالاعه نشوند خوب درک نمی شوند و تمام سولات ما جواب داده نخواهند شد.

حضور عمر و ابوبکر در جیش عثمانه

در منابع ما تصریح شده که عمر و ابوبکر در جیش عثامه بودند و پحضرت محمد صلوات الله علیه لعن کردند آنانی که از جیش عثامه تخلف کردند اما از آنجا که آنان تمام اخباری که قرار بود اتفاق بیافتد سریع گذارش می دادند. آیات اولیه سوره ممتحنه را مطالعه کنید.

نماز حضرت محمد صلوات الله علیه پیش از فوتشان

صبح دوشنبه بلال حبشی خدمت حضرت محمد صلوات الله علیه رفتند و هر زمان که موقع نماز صبح می شد بلال فریاد می زد الصلاه ، الصلاه علی رسول الله ؛ پیامبر صلی الله علیه و آله سر بر زانوان امیر المومنین علیه السلام بیهوش بودند و عایشه به بلال گفت به پدرم بگو به جای رسول الله نماز بخواند زمانی که رسول الله فهمیدند سریع وضو گرفتند و علی ابن ابی طالب علیه السلام و فضل ابن عباس زیر بغل ایشان را گرفتند به نحوی که از شدت بیماری پاهای پیامبر صلی الله علیه و آله به زمین کشیده می شد و با همان حالت ابوبکر را کنار زدند و نماز خواندند تا شبهه ولایت او پیش نیاید و مردم خیال نکنند او ولی شده است نماز خواندند.

حدیث قرطاس

صبح دوشنبه (حدیث قرطاس ) حضرت محمد صلوات الله علیه فرمودند: قلم و کاغذی برای من بیاورید تا کتاب و وصیتی برای شما بنویسم که هیچ وقت گمراه نشوید. عمر گفت: بیماری بر این مرد چیره شده است و این مرد دارد هذیون می گوید . عده ای مخالفت کردند و حضرت محمد صلوات الله علیه آله گفتند: بروید نزد نبی تنازع جایز نیست و پیامبر صلی الله علیه و آله نتوانستند و وصیت کنند و ولایت امیرالمومنین را امضا کنند

حضرت محمد صلوات الله علیه از دنیا رفتند کسانی که جرقه اولیه سقفه را زدند انصار بودند (کسانی که در مدینه زندگی می کردند) ایشان به سرکردگی سعدابن عباده جمع شدند و بنا گذاشتند بین خود بیت کنند و حکومت تشکیل بدهند و سعد بن عباده را ولی و وصی کنند تا این خبر به ابوبکر و عمر رسید سریع حرکت کردند عمر خواست صحبت کند اما ابوبکر شروع به استدلال کردن کرد و در انتها استدلال ابوبکر آن بود که مهاجرین در پذیرش اسلام سبقت داشتند و حضرت محمد صلوات الله علیه از قریش است و عرب قبول نمی کند جانشین او از غیر قریش باشد. ( هر دو استدلالی که ابوبکر کرده بر علیه او است چرا که ابوبکر در برابر امیرالمومنین علیه السلام قرابت و نزدیکی و خویش امیرالمومنین نزدیکتر از ابوبکر بود در اسلام آوردن هم امیرالمومنین زودتر از ایشان مسلمان شدند) نزاع بالا گرفت و درگیری ایجاد شد و عمر به ابوکر گفت دستت را جلو بیاور تا با تو بیعت کنم گروهی از طایفه انصار نیز به خاطر حسادتی که به سعد بن عباده داشتند سریع با ابوبکر بیعت کردند و کار تمام شد.

روز دوشنبه - بیعت طایفه بنی اسلم

طایفه اسلم هر سال دسته جمعی می آمدند و خوار بار می خریدند انان هر کس از قبیله اسلم را که می دیند یا به بهانه خواربار مجانی و یا به زور بیعت می گرفتند یعنی روند طبیعی که طی می شد تا انتقال قدرت انجام شود ، انجام نشد و با زور و غلبه حکومت را عوض می کردند. یکی از کودتاهای تاریخ، کودتای سقیفه بود. آنان با کمک قبیله اسلم به راه افتادند به زور بیعت گرفتند و روز دوشنبه تمام شد و این کودتا که در دو مرحله (مرحله سقیفه .مرحله بیعت گرفتن در کوچه های مدینه ) انجام گردید

مورخین می نویسند صبح سه شنبه ابوبکر را مانند زنی که به حجله می برند به مسجد النبی (مرکز حکومت اسلامی ) بردند و با اسرار عمر ابوبکر را بالا منبر فرستادند و شروع به بیعت گرفتن برای ایشان کردند و کار را تحکیم کردند. سپس به سراغ خانه حضرت زهرا سلام الله علیه رفتند.

در پایان توصیه می کنم کتاب احتجاج مرحوم طبرسی که به تازگی ترجمه شده است و همچنین کتاب سقیفه علامه عسگری را تهیه کنید و در این باره بیشتر مطالعه نمایید.

در ادامه این مراسم؛ مداحی ذاکر اهل بیت علیه السلام کربلایی حمید سوهانی به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.