پاداش تعلیم در نگاه حضرت زهرا(س)
امام (علیه السلام) همچون كعبه است
محمود بن لبيد مىگويد: از فاطمه (سلام الله علیها) درباره حق على (علیه السلام) و كوتاه آمدن ايشان از آن حق، سؤال كردم، فرمود: اى ابا عمرو، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ، اذ تُوْتى وَ لَا تَأْتِى»؛
«امام همچون كعبه است كه بايد به سويش حركت كنند، نه اين كه او به جانب مردم رود. به خدا سوگند! اگر مىگذاشتند كه حق بر مدار خود بچرخد، و آن را براى اهلش باقى مىنهادند، و از خاندان محمد (صلی الله علیه وآله) پيروى مىكردند، هيچ گاه دو نفر يافت نمىشدند كه درباره خداى تعالى به اختلاف پردازند و اين روش از گذشتگان براى آيندگان به ارث مىرسيد و آيندگان هم آن را به ميراث مىبردند كه قائم ما (عج) كه نهمين فرزند حسين (ع) است، قيام مىكرد. (1)
نخست همسايه
امام حسن مجتبى (علیه السلام) مشاهده كرد كه مادرش فاطمه (سلام الله علیها) وقتى دعا مىكند، مرتب همسايگان و مردان و زنان مسلمان را در نظر مىآورد. پس عرضه داشت: مادر جان! چرا براى خود دعا نمىكنى؟.
فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «الجارُ ثُمَّ الدّارُ»؛ «نخست همسايه، آن گاه اهل خانه». (2)
دلشوره قيامت
روزى رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، دخترش فاطمه (سلام الله علیها) را مضطرب و اندوهگين يافت، از او پرسيدند:
علت حزن و اندوهت چيست؟.
آن حضرت عرض کرد: «يا ابَة ذَكَرْتُ الْمَحْشَرَ وَ وُقوفَ النّاسِ عُراةً يَومُ القِيامَةِ، واسَوْأتاه يَوْمَئذً مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ «اى پدر! به ياد رستاخيز و ايستادن مردمان، لخت و عريان، در برابر خداوند در روز قيامت افتادم. واى از آن روز، در پيشگاه پروردگار». (3)
پاداش تعليم
اميرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرمایند: روزى يكى از زنان مدينه خدمت زهرا (سلام الله علیها) رسيد و گفت: مادر پيرى دارم كه در مسائل نماز سوالاتى دارد و مرا فرستاده تا شما پاسخ آنها را بفرماييد.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: بپرس.
زن تعدادى از سؤالات را پرسيد و پاسخ آن ها را دريافت نمود؛ اما پس از ساعتى با خجالت و شرمندگى دست نگه داشت و گفت: اى دختر رسول خدا! پيش از اين نبايد شما را زحمت دهم.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: هر سؤالى دارى، بپرس. بگو ببينم اگر كسى را أجير كنند كه بارى سنگين را روى بام ببرد و در عوض به او صد هزار دينار دستمزد دهند، آن كار براى او سخت خواهد بود؟. زن گفت: نه.
حضرت فرمود: «اَكْتُريْتُ انَا بِكُلِ مَسْأَلَةٍ بِاكْثَر مِنْ مِلءِ ما بَيْنَ الثَّرى الَى الْعَرشِ لُؤلُؤءاً، فَاحْرى انْ لايَثْقُلَ عَلىَّ» «1»؛ «مرا به پاداش هر سؤالى، به اندازه بيش از فاصله زمين و آسمان، به من جواهر و لؤلؤ مىدهند، پس به جا است كه اين كار بر من سخت و مشكل نيايد». (4)
آيا من شيعهام؟
يكى از پيروان اهلبيت (علیهم السلام) در شهر مدينه، همسرش را خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرستاد تا بپرسيد وى از شيعيان خاندان پيغمبر (صلی الله علیه وآله) به شمار مىآيد يا نه.
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: اگر به آن چه به شما امر مىكنيم، عمل كنيد و از آن چه شما را از آن بر حذر مىداريم، دورى نماييد، از شيعيان ما محسوب مىشويد، و الا نه.
زن پاسخ فاطمه (سلام الله علیها) را براى شوهرش نقل كرد و او از شنيدن آن به اضطراب و نگرانى افتاد و با توجه به ضعفها و سستىها خود در امور دينى، گفت: واى بر من كه هميشه در آتش جهنم خواهم بود.
همسر مرد، نگرانى و بىقراریِ شوهرش را نزد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بازگو كرد. حضرت در پاسخى، ديگر چنين فرمود: به همسرت بگو كه چنين نيست كه مىپندارى؛ شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشتند و تمام دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما، همگى در بهشت جاى دارند.
آرى! اگر كسى به ظاهر و با زبان تسليم ما اهلبيت علیهم السلام شود، ولى در واقع از أوامر ما سرپيچى نمايد و نواهى را محترم نشمارد، از شيعيان واقعى ما نخواهد بود. (5)
پاورقی:
(1). عوالم المعارف، ج 11، ص 228 بحار ج2 ص 3
(2). بحارالانوار، ج 43، ص 82.
(3). بحارالانوار، ج 8، ص 53.
(4). تفسير المنسوب الى الامام العسكرى، ص 340؛ مستدرك وسائل، ج 17، ميرزا نورى، ص 318.
(5). بحارالانوار، ج 65، ص 155.
/ف.م214