الگوی حکومتی امام علی علیه السلام برای عدالت طلبان

کد خبر: 36563
خدایا! تو می‏دانی که جنگ ودرگیری ما ، برای به دست آوردن قدرت وحکومت ودنیا وثروت نبود؛بلکه می خواستیم نشانه های حق ودین تورا به جایگاه خویش بازگردانیم ودرسرزمین های تو اصلاح راظاهرکنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن وامان زندگی کنند ، وقوانین ومقررات فراموش شده تو باردیگراجرا گردد
وارثدر ایامی قرارداریم که به دلیل بهره مندی از برکات رمضان المبارک و مقارن بودن بالیالی شریف قدر وسالروز شهادت مظلومانه مولی الموحدین حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام، فضا برای خودسازی معنوی و بازگشت روحی به مسیر تعالی و عروج آسمانی آماده است. فضایی که تشنگان حقیقت ر اسیراب می کندوفرصتی رافراهم می سازد برای یادآوری نام امیرالمومنین(ع) و بازخوانی الگوهای رفتاری آن حضرت در همه ابعادفردی واجتماعی. ازجمله موضوعاتی که از دیروز تا فردا،ودرهمیشه تاریخ آرزو وآرمان همه حقیقت‌طلبان و عدالت‌خواهان بوده وهمچنان باقی خواهد ماند الگوی حکومتی حضرت امام علی علیه السلام می باشدکه بازخوانی آن به ضرورتی مستمر برای همه آزادیخواهان و تشنگان عدالت در طول تاریخ تبدیل شده است و می تواند چراغ راهی باشد دردستان عدالت خواهان وعدالت گستران.بررسی اجمالی و مرور برخی از شاخصه‌های حکومت علوی می‌تواند نقشه راهی باشد پیش روی حاکمان و دست‌اندرکاران حکومت هایی باشد که می‌خواهند مبتنی بر معیارهای الهی حکومت کنند و همواره از پشتوانه مردمی نیز برخوردار باشند.
۱- ارزش وجایگاه حکومت
ازنظر امیرالمومنین علیه السلام حکومت درذات خودمتاع بی‌ارزشی است که در صورت قرارگرفتن درمسیر حق و خدمت به بشریت؛ دارای بها وارزش خواهدشد.لذاست که مشاهده می کنیم امام علی علیه السلام درحالی که درمنطقه ذیقار ودربحبوحه جنگ جمل کفش پاره خودرا پینه می زدند،خطاب به عبدالله بن عباس که آن کفش را بی ارزش می خواند، می‌فرمایند:«به خداسوگند این کفش بی‌ارزش نزدمن محبوبتر است ازحکومت برشما،مگر آنکه حقی را برپا سازم یا باطلی را براندازم» (خطبه ۳۳ نهج البلاغه)
۲– فلسفه ورسالت حکومت 
دومین موضوعی که درالگوی حکومتی علوی می تواند مورد توجه قراربگیرد، بررسی اهداف حکومت در نگاه حضرت امام علی علیه السلام است. در این نگاه، رسالت حکومت، رهانیدن انسانها از زنجیراسارت ورساندن آنها به آزادی معنوی وکمال الهی است.چراکه فلسفه بعثت وهدف مهم و محوری پیامبران الهی رهانیدن بشر از زنجیرهای بندگی غیر و رساندن انسانها به آزادی معنوی و کمال الهی است. آزادی حقیقی، گوهری گرانبهایی است که دین برای اعطای آن به آدمی تلاش کرده و بر آن است تا با اقامه "حکومت حکمت” زمینه رشد و تعالی مادی و معنوی را برای همگان فراهم آورد و حدود اجرا نشده‏ الهی را به اجرا در آورد .
حضرت  امام علی علیه السلام در مورد فلسفه زمامداری خود در خطبه۱۳۱ نهج البلاغه  می‏ فرمایند:
” خدایا! تو می‏دانی که جنگ ودرگیری ما ، برای به دست آوردن قدرت وحکومت ودنیا وثروت نبود؛بلکه می خواستیم نشانه های حق ودین تورا به جایگاه خویش بازگردانیم ودرسرزمین های تو اصلاح راظاهرکنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن وامان زندگی کنند ، وقوانین ومقررات فراموش شده تو باردیگراجرا گردد.”
بابررسی اجمالی مفاهیم این کلام نورانی ، اهداف تشکیل حکومت درنگاه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عبارتنداز :
الف – گسترش واجرای عدالت در حوزه‌های مختلفب
ب – تامین امنیت همه جانبه
ج – ایجاد رفاه و تامین معاش برای همگان
د – بسترسازی برای تعالی روحی افراد جامعه و گسترش معنویت از طریق اجرای حدود الهی
موارد فوق را می توان در چهارگانه عدالت، امنیت، رفاه عمومی و هدایت خلاصه کرد که جوهره اصلی و اهداف حکومت دینی و دولت اسلامی را تشکیل می‌دهند.
۳– جایگاه واعتبار دین و مردم  درحکومت 
سومین موضوع قا بل تامل و بررسی در الگوی حکومتی علوی، جایگاه و اعتباردین و مردم در حکومت است. حکومت امام علی علیه السلام یک حکومت به تمام معنا دینی و مردمی است . همه توان و تلاش حضرت وقف هدایت وبه سعادت رساندن مردم و تامین رفاه و عدالت برای آنان است. رای ونظر مردم درنگاه امام علیه السلام جایگاه ویژه وممتازی دارد ، به طوری که به دلیل خواست آنها، خلافت ومسئولیت حکومت رابرعهده می گیرد. امام علیه السلام تصمیماتش را بر مردم عرضه می‌کند و از آنان راه چاره می‌جوید؛ضمن آنکه معیار عمل و قضاوت در مورد تصمیم‌گیری ها درهمه زمینه ها را شرع مقدس قرار می‌دهد.
درهمین رابطه حضرت درخطبه سوم نهج البلاغه (معروف به خطبه شقشقیه)می فرمایند:
"سوگندبه خدایی که دانه راشکافت وجان راآفرید،اگرحضورفراوان بیعت کنندگان نبود، ویاران حجت رابرمن تمام نمی کردند، واگرخداوندازعلماعهدوپیمان نگرفته بودکه دربرابرشکم بارگی ستمگران وگرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهارشترخلافت را برکوهان آن انداخته، رهایش می ساختم وآخرخلافت را باکاسه اول آن سیراب می کردم. آنگاه می دیدیدکه دنیای شما نزدمن ازآب بینی بزغاله ای بی ارزش تراست.”با این ویژگی ها وعملکرد است که امام علی علیه السلام محبوب قلب‌های نه تنها مسلمانان که همه انسانهای تشنه عدالت وهدایت می شود و همین پشتوانه است که نام مقدس آن حضرت را برای همیشه تاریخ ثبت وجاودانه کرده است .
۴ –  شرایط حاکمان و زمامداران
 چهارمین موضوع قابل بررسی درالگوی حکومتی علوی ،شرایط زمامداران وحاکمان اسلامی است ، چراکه فلسفه تشکیل حکومت اسلامی همانگونه که دربند دوم این نوشته به آن اشاره شد، جاری ساختن احکام الهی است .بدیهی است رهبرچنین حکومتی وافرادی که درآن حکومت مسئولیت های حکومتی مهمی را می پذیرند باید از شرایط ویژه ای برخوردارباشند.
حضرت امام علی علیه السلام درتبیین شرایط حاکمان اسلامی درخطبه ۳۱نهج البلاغه می فرمایند:
"خدایا!من نخستین کسی هستم که به تو روی آورد،ودعوت توراشنیدواجابت کرد؛ درنمازکسی ازمن جزرسول خدا صلی اله علیه وآله وسلم پیشی نگرفت؛ هماناشما دانستیدکه سزاوارنیست بخیل برناموس وجان غنیمت ها واحکام مسلمین،ولایت ورهبری یابد، وامامت مسلمین راعهده دارشود،تادراموال آنها حریص گردد؛ونادان نیزلیاقت رهبری نداردتابانادانی خودمسلمانان رابه گمراهی کشاند؛وستمکارنیزنمی تواندرهبرمردم باشد،که باستم حق مردم راغصب وعطاهای آنان را قطع کند؛ونه کسی که درتقسیم بیت المال عدالت ندارد، ورشوه خوار درقضاوت نمی تواند امام باشد،زیرابرای داوری بارشوه گرفتن ،حقوق مردم را پایمال،وحق رابه صاحبان آن نمی رساند، وآن کس که سنت پیامبرصلی الله علیه وآله را ضایع می کند،لیاقت رهبری ندارد،زیراامت اسلامی را به هلاکت می کشاند.”
براساس این فرمایش نورانی امام علیه السلام،حاکم اسلامی وافرادی که درحکومت اسلامی به کارگمارده می شوند باید واجد شرایطی باشندکه اهم آنها عبارتنداز :
الف – سابقه وسلامت دینی
ب – احساس مسئولیت وتلاش برای حفظ دین وجان ومال وناموس مردم
ج – طمع نداشتن به اموال دارای های دیگران
د – بهره مندی ازعلم وآگاهی ودوری از جهل ونادانی
ه – ستمکار وظالم نبودن
و – عادل بود
ز – پرهیزازرشوه خواری وکسب مال حرام
ح – پای بند بودن به سنت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
این مشخصه ها امروز باید سرلوحه نظام اسلامی در مسیر تحقق غدالت ومعیار قضاوت برای عملکرد همه دولتها و دولتمردان قرار بگیرد و انتظار ملت انقلابی ایران از مسئولان وکسانی که درقوای سه گانه حکومتی مسئولیت دارند این است که با همه توان برای تحقق چنین دولتی تلاش نمایند. با سرلوحه قرار دادن این اهداف است که همه سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها معنی ییداکرده و درمعرض نقد و بررسی قرار می گیرد. حتی شعار و گفتمان اعتدالت ورزی و عقلانیت نیز در درون این چارچوب و گفتمان قابل فهم و ارزش‌گذاری خواهد بودوگرنه در بیرون از این الگو، اعتدال‌گرایی می‌تواند به نوعی تساهل و وادادگی تعبیر شود. به واقع اعتدال‌گرایی اگر منجر به تحقق عدالت و امنیت و رفاهت و عدالت شود معنای حقیقی و متعالی خود را خواهد یافت و گرنه اگر حاصل آن نفی آرمان‌های حکومت اسلامی باشد، مسیر ناصوابی است که به بیراهه خواهد رفت.امروز ودرشرایطی که نظام اسلامی ایران در میانه راه دهه چهارم عمر خود قرار دارد و شعار عدالت و پیشرفت را در سرلوحه برنامه ‌های خود قرار داده است، ضرورت دارد رفتار وعملکرد مسئولان حکومتی درعرصه های مختلف  مورد بازنگری وارزیابی قراربگیرد تامشخص شود نظر وعمل دست اندرکاران حکومت به چه میزان باالگوهای حکومت علوی همخوانی وهمسویی دارد . چراکه انتظار آن است که درحکومت اسلامی دست اندرکاران و مسئولان بتوانند با تمسک به آموزه‌های علوی، در مسیر تحقق آرمان‌های ۱۴۰۰ ساله شیعی نقش تاریخی خود را به بهترین نحو به انجام برسانند که امیدواریم چنین باشد. یاعلی مدد