حجت الاسلام حسن آبادی: اشک بر حسین (ع) مجلس توبه غیر ارادی است

افضل اعمال شب های قدر زیارت اباعبدلله است.
اگر رفیق ما چند بار به ما خیانت کند ما دیگر به او نگاه هم نمی کنیم. ما که حرف از نوکری امام حسین علیه السلام را میزنیم با خود حساب کنیم چه کردیم؟
یا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
اى كسانى كه يهودى شده‏ ايد اگر پنداريد كه شما دوستان خداييد نه مردم ديگر پس اگر راست می ‏گوييد درخواست مرگ كنيد .

"یک قطره اشک بر مصائب جد ما حسین تمام گناهان را اگر به اندازه خار و خاشاک بیابان ها، ریگ صحراها و کف روی آب دریاها باشد، می بخشد"

روز عاشورا اصحاب برای شهادت از هم سبقت می گرفتند. برای مرگ سبقت می گرفتند. 

حدیث قدسی یعنی کلامی  که خدا فرموده اند اما در قرآن نیست و از لسان پیامبران یا ائمه علیهم السلام نقل شده است.
خدا به موسی خطاب کرد :" ای موسی! هرکسی که ظاهرش زیبا تر از باطنش باشد، تا ابد دشمن من است"
آیا ظاهر و باطن ما برای امام حسین علیه السلام یکی است؟

شخصی خدمت امیرالمومنین علیه السلام رسید و گفت:"چشمه ای از مردم آخرالزمان را به من نشان بده"
حضرت به او گفت به باغ برو بگرد پنج انار رسیده برای من بیاور. انارها را یکی یکی نصف کرد خالی و سیاه بودند؛ حضرت فرمودند: این ها مومنین آخرالزمان هستند.

امام جواد علیه السلام فرمودند: اگر ستاریت خداوند نبود برادر جنازه برادر را دفن نمی کرد.

الان می توانیم تفاوت ظاهر و باطن را پنهان کنیم روز قیامت که پرده ای نیست میخواهیم چگونه پنهان کاری کنیم؟
"ای موسی هرکس ظاهر و باطنش یکی باشد؛ مومن است"
"کسی که باطنش زیبا تر از ظاهرش باشد او ولی و دوست من است"

امام باقر علیه السلام می فرمایند :" اگر دستت گردو داشتی و مردم خیال کنند طلا در دست داری، بازنده هستی "

آقا جمال الدین اصفهانی نقل می کنند:
چهار کارگر جنازه ای را حمل میکردند و بکی از تجار معروف آن زمان اصفهان پشت تابوت حرکت می کرد و بی قرار بود. آقای اصفهانی گفتند اگر این مرده در تابوت با این تاجر نسبتی دارد به چه علت اینگونه غریبانه حمل میشود؟ اگر نسبتی با مرحوم ندارد به چه علت اینگونه بی تاب است؟ تصمیم گرفت پرس و جو کند، پاسخ دادند: اگر میخواهی تشیع جنازه ولی خدا بیایی بیا، آن ها به اتفاق پیاده به دنبال میت حرکت کردند. پیاده تا غسال خانه خارج از شهر رفتیم و دیدیم آن شخص مرد ساده ای بود که همه او را اذیت می کردند و حالو نام گرفته بود.
تاجر گفت زمانی که به زیارت کربلا رفته بودم به علت اینکه حج برایم مقدور نشده بود، در حالت راز و نیاز بودم که امام زمان عجل الله تعالی خود را دیدم با شخصی همراهشان ظاهر شدند و از حج نرفتن خود ابراز شکایت کردم. کمی که دقت کردم دریافتم آن شخص همان میرزا حسنی بود که به او حالو میگفتیم.
و مدت ها فکرم درگیر این موضوع بود. وقتی برگشتم به اصفهان به دیدار من آمد نگذاشت حتی در برابر او بلند شوم و به من گفت من فلان روز دو ساعت مانده به اذان می میرم ولی کسی را ندارم که مرا دفن کند. امروز همان روزی بود که به من گفته بود.

از ظاهر نمیتوان راجع به باطن نظر داد. اشک های شما یک مشتری دارد آن هم حضرت زهرا سلام الله علیها است.
گریه بر اباعبدلله علیه السلام و اشک بر حسین  علیه السلام مجلس توبه غیر ارادی است.

وقت مردن جان به جانان می دهم
یا حسین می گویم و جان می دهم

کلیک کنید - بخش اول

کلیک کنید - بخش دوم