اصحاب الحسین(ع)/سلام بر شیر مردان شیر زن کربلا

کد خبر: 3724
... و تو ، ای آن كه در سال شصت و یكم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اكنون ، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، كه تو را نیز عاشورایی است و كربلایی كه تشنه خون توست و انتظار می كشد تا تو زنجیر خاك از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت كنی و به كهف حَصینِ لازمان و لامكان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مكان ، خود را به قافله سال شصت و یكم هجری برسانی و در ركاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب كنید(شهیدآوینی)

وارث:

السّلام علی عون بن عبدالله بن جعفر الطّیّار فی الجنان حلیف الایمان و منازل الأقران النّاصح للرّحمن التّالی للمثانی و القرآن لعن الله قاتله عبدالله بن قطبة النّبهانیّ.ُ


نوه ی جعفر طیار بود. شیر، از دختر شیر خدا نوشیده بود. کسی که زینب مادر او باشد، برای حسین کشته خواهد شد؛ این یک امر حتمی است. عبدالله دو فرزند خود؛ محمد و عون را به یاری حسین(ع)فرستاد و سفارش کرد که از آن سرور دفاع نمایند. روز عاشورا فرا رسید علی اکبر(ع) با رفتنش همه را داغدار کرده بود دیگر وقت فداکاری زینب(س) رسیده بود، اما جهاد اعظمی بر عهده زینب بود که از شام عاشورا تا شام پر بلا بود. اما در بین کشتگان کربلا هم باید از زینب کبری(س) نشانی باشد. عون را فراخواندو چشمانش را که دید فهمید که خودش تشنه تر است به شهادت؛ موهایش را شانه زد و لباس رزم بر تنش کرد و خدمت برادر رسید که یا أیها العزیز تقبّل منّی هذا القلیل، پسر همراه دایی و مادرش گریستند و برادر هدیه خواهر را رد نکرد و اذن میدان فرمود، عون عازم میدان جهاد شد و در هنگام جنگیدن از رجز را خواند:


ان تنکرونی فانا ابن جعفر شهید صدق فی الجنان ازهر


یطیر فیها بجناح اخضر کفی بهذا شرفا فی المحشر


اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی است؛ با بال سبز در بهشت پرواز می کند و همین شرافت مرا، در محشر کافی است.


او در نبرد خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و سرانجام توسط عبدالله بن قطبه به شهادت رسید.


چون خبر شهادت فرزندان عبدالله به او رسید گفت:" إنا لله و إنا الیه راجعون" یکی از غلامان آن جناب گفت:" این بلا به خاطر حسین (ع) بر سر ما آمده است." عبدالله با شنیدن این حرف نا خوشایند به او فرمود:" ای پسر بدبو! آیا درباره حسین(ع) چنین میگویی؟ به خدا سوگند اگر در حضورش بودم، دوست داشتم که در رکاب او شهید شوم. به خدا سوگند بر شهادت فرزندانم افسوس نمی خورم و شهادت آنها در کنار برادر و پسر عمویم مایه تسلی خاطر من است." سپس رو به حاضران کرد و گفت:"حمد و سپاس خدای را که در شهادت حسین(ع) مرا صبر و دلداری داد و اگر خود نتوانستم او را یاری کنم، فرزندانم او را کمک کردند."


نقل است که زینب(س)؛ همان شیرزنی که خود را بر نعش مطهر علی اکبر(ع) انداخت و شیون سر داد، در قتل اولاد خود حتی از خیمه هم بیرون نیامد.



السّلام علی محمد بن عبدالله بن جعفر الشاهد مکان ابیه و التالی لأخیه و واقیه ببدنه لعن الله قاتله عامر بن نهشل التمیمیّ.


سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر آن که در کربلا به جای پدر خود حضور یافت و پس از برادر به شهادت رسید و بدن خود را سپر بلای امام حسین (ع) قرار داد. خدا لعنت کند کشنده او عامر بن نهشل تمیمی را.


دورد خدا بر زاده زینب کبری(س) درود بر محمد که تن را برای خال، از جان خالی کرد. درود بر او که شیر بود و شیر از دختر شیر نوشیده بود. سلام بر او که همراه برادر خود جان به حسین(ع) ارزانی کرد. سلام بر او که مادرش بر او نوحه نکرد. سلام بر زاده کرامت. سلام بر ادب آموخته ی دامان شجاعت. سلام بر محمد بن عبدالله.


محمد بن عبدالله بن جعفر طیار، فرزند حضرت زینب کبری(س) است. از مدینه به همراه مادر و برادرش امام حسین (ع) را همراهی کرد.


روز عاشورا پس از شهادت برادرش عون، زینب کبری آخرین سرباز خودش را آماده کرد و به خدمت برادر فرستاد. امام حسین(ع) هدیه دیگر شریک جهادش را بوسید و روانه میدان کرد. وی به میدان مبارزه شتافت و چنین رجز خواند:


أشکو إلی الله من العدوان فعال قوم فی الرّدی عمیان


قد بدّلوا معالم القرآن و محکم التّنزیل و التّبیان


و أظهروا الکفر مع الطغیان


به خدا شکایت میکنم از کردار گروهی که کور کورانه به سوی هلاکت می روند؛


همان ها که نشانه های قرآن را دگرگون و بیان محکم تنزیل را تغییر داده اند؛


وکفر و طغیان و سرکشی را آشکار ساختند.


وی پس از کشتن ده تن توسط عامر بن نهشل تمیمی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. زینب کبری (س) که برای هر شهیدی برادر را همراهی می کرد این بار سنت شکنی کرد چرا که دوست نداشت چشم در چشم حسین(ع) شود و از کمی سربازانش شرمنده بود. خدا قاتلانش را لعنت کند.

/س113