منبرهای یک دقیقه ای / برای چه امام حسین(ع) را در کربلا متوقف کردند؟
وارث: یکی از آیاتی که ابا عبدالله بن حسین علیه السلام زمزمه می کردند،"افحسبتم ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا." قرآن می فرماید: ما حق را تضمین می کنیم غیر ممکن است حق گم شود و باطل برای دراز مدت بماند. قرآن حق را به سیل تشبیه می کند، سیل وقتی از دامنه حرکت می کند و می آید و در بستر قرار می گیرد، شما جریان سیل را که نگاه بکنید کف عظیمی روی جریان سیل است و خس و خاشاک فراوانی روی آن را پوشانده است اما آب زیر این جریان قرار دارد. آب دیده نمی شود و تا چشم کار می کند کف و خس و خاشاک است. وقتی آب یک جا ایستاد آن کف از بین می رود و آب باقی می ماند. قرآن مثال باطل را مثال کف می داند. برای چه ابا عبدالله علیه السلام را در کربلا متوقف کردند؟ برای اینکه امکان پوشش خبری و شرح ماوقع و گزارش تفصیلی ماجرا نباشد. بکشند و هر طور خواستند تفسیر بکنند. و سپس آنها را به عنوان شورشی معرفی کنند. و گفتند بلایی سر اینها می آوریم که وقتی سرنوشت آنها در جامعه بیان شد، هر کسی هوس کرد کوچک ترین اقدامی بکند، قدرت نفس کشیدن نداشته باشد و ببیند ما با مخالف چه می کنیم و فرجام کسی که نفس بکشد، سرش بالای نیزه است و زن و فرزندانش به اسارت برده می شوند. هیچکس آن روز در محاسبات و معادلاتش نمی گنجید که روزی این جریانی که در یک دهات متروکی به نام کربلا اتفاق می افتد و چشم کسی به آنها بیفتد ولی خدا کاری کرد که تمام ریزه کاری های کربلا ثبت شود و به دست مردم برسد. اینکه چه کسی تیر کشیده است، رجز ها چه بوده است، چه کسانی ابتدا به میدان رفتند و... !امام حسین علیه السلام را اگر نمی کشتند چندین سال بعد از دنیا می رفت، و پیروزی حق در ظاهر معنایی ندارد و منظورمان از پیروزی رسیدن به اهدافی است که انسان در هر حرکتی آن اهداف را متناسب با حرکتش دنبال می کند. ماه پیروزی خون بر شمشیر یعنی چه؟ یعنی ابی عبدالله علیه السلام در آن جا پیروز ظاهری شد؟ خب معلوم است که ایشان را در آن جا سر بریدند. این نامش پیروزی است؟! پیروزی یعنی ابا عبدالله به آنچه که می خواست، رسید.