حاج علی قربانی : کسی که بخواهد به توحید برسد، راهی به غیر از اهل بیت (ع) وجود ندارد+گزارش تصویری
وارث: جشن پیوند حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام با سخنرانی حاج علی قربانی و مداحی حاج محمد کمیل ، حاج احد قدمی ، کربلایی حنیف طاهری ، کربلایی حسین طاهری در هیئت فدائیان حضرت زهرا سلام الله علیها برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنرانی حاج علی قربانی را می خوانید:
![حاج علی قربانی : کسی که بخواهد به توحید برسد، راهی به غیر از اهل بیت علیهم السلام وجود ندارد حاج علی قربانی : کسی که بخواهد به توحید برسد، راهی به غیر از اهل بیت علیهم السلام وجود ندارد](/files/fa/news/1394/6/25/177996_565.jpg)
زیارت جامعه کبیره را امام هادی علیه السلام بر ما انشاء فرموده اند. یک جمله ای در زیارت جامعه کبیره هست که می فرمایند: «والباب المبتلا به الناس»1شما خانواده بابی هستید که مردم به واسطه شما آزمایش می شوند. چون خداوند فرمودند ما همین جوری که خلق نکرده ایم. می فرمایند ما همه شما را آزمایش می کنیم. این بحث ابتلا و آزمایش بحث مفصلی است. هیچ ابتلا و آزمایشی در عالم مانند کربلا اتفاق نیفتاده است و همه ذرات و کائنات دستگیری شدند. این فراز خیلی به درد جوان ها می خورد. شما خانواده ای هستید که به واسطه شما، همه مردم آزمایش می شوند. بیت المقدس هفت در ورودی دارد. یکی از این درها باب الحطه2 گفته می شود. به موسی علیه السلام خطاب شد که بگوید هر کسی از این در وارد شود، گناهانش مانند برگ خزان می ریزد و آمرزیده می شود. عداه ای گفتند چه ربطی دارد؟ عده ای هم گفتند خدایا شکر که چنین بابی را قرار داده ای. خطاب شد که اصلا بحث در نیست، بحث میزان و ملاک است که بفهمیم چه کسانی اهل تسلیم هستند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: ما خانواده باب الحطه هستیم. هر کسی از این در وارد شود عاقبت به خیر می شود. باب الحطه ای که بنی اسرائیل به واسطه آن آزمایش شد. اصلا صحبت آن در نیست. می خواهیم بفهمیم چه کسی تسلیم است. روح اسلام تسلیم شدن است. بعضی ها زیر بار ولایت نمی توانند بروند و نمی روند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از امام علی علیه السلام تعریف می کردند. اطرافیان منافق گفتند: چقدر فامیل دوست است. خودش پیغمبر شده است و از پسر عمویش تعریف می کند!
بعد از قضیه غدیر مردی کنار خیمه پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: سوالی دارم. حضرت فرمودند: بپرس. گفت: به ما گفتید پیامبر هستید، ما قبول کردیم. شنیدم دیروز پسرعمویت را جانشین خودت معرفی کرده ای. داستان چیست؟ پیغمبر فرمود: این وحی و فرمایش خدا است. من هر چه می گویم کلام وحی است. «کلامکم نور و امرکم رشد و وصیتکم التقوی و فعلکم الخیر و عادتکم الاحسان»3 آن شخص گفت این کلام یا وحی است یا نیست. اگر کلام وحی است یک سنگی از آسمان روی سر من بیاید تا آن روزی که پسر عمویت جانشینت می شود را نبینم و سنگی از آسمان نازل شد و او به درک رفت.
هر جایی که صحبت خیر باشد به این خانواده بر می گردد. این ها مبناهای عقلی هم دارد. حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: باب الحطه ما هستیم، آنهایی که بر در این خانه تسلیم باشند، آنها موفق هستند. در ارشاد شیخ صدوق می فرماید: همه انبیاء به ولایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام آزمایش شده اند و آنهایی که پذیرفتند به مقام نبوت رسیده اند. شخصی به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد محبت بیشتری به علی علیه السلام داری! حضرت فرمودند: این محبتی که من به علی علیه السلام دارم در مقابل محبتی که خداوند به او دارد هیچ است. فرمود: محبتی که اهل آسمان به او دارند در مقابل اهل زمین هیچ است. هیچ چیزی در این عالم به اندازه ابتلا ما را نمی سازد، لذا از ابتلائات و گرفتاری ها نترسید، به شرطی که این قلب به محبت امیرالمومنین علیه السلام اولاد ایشان امتحان داده باشد.
تسلیم بودن
عموی امام رضا علیه السلام با شاگردانش کلاس داشت. حضرت جواد سلام الله علیه هشت سالشان بود. تا وارد شدند همه انتظار داشتند حضرت جواد علیه السلام به احترام ایشان بیایند. دیدند این پرمرد بلند شد و به استقبال حضرت جواد علیه السلام آمد و تحت الحنکش را درآورد و گرد نعلیه حضرت را پاک کرد. گفتند: آقا برای شما خوب نیست. فرمودند: چه کنم؟ خدا خواسته است مقام ولایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به این بچه برسد. امتحان به ولایت تحملش بسیار مشکل است، لذا خیلی ها تسلیم این امتحان نشدند. آن کسی که قلبش به امر ولایت امتحان داده باشد، مثل امام حسین علیه السلام و اصحابشان می شود. حال اگر به ما خبر مصیبتی را بدهند، تنمان می لرزد و دست و پایمان را گم می کنیم. اما از اول صبح تا بعد از ظهر حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه داغ روی داغ دیده است. اما نه تنها چهره شان شکسته نشد، لحظه به لحظه چهره ایشان برافروخته می شد. اگر کسی تحت تربیت سیدالشهدا علیه السلام باشد این گونه می شود. نه تنها خودشان بلکه اصحابشان هم این طور شده بودند. ما درست تربیت نشده ایم. باید زحمت بکشیم و دیدمان را بازتر کنیم.
«والباب المبتلا به الناس» شما خانواده ای هستید که مردم به واسطه شما امتحان می شوند. هر کسی که نسبت به شما تسلیم شد، عاقبت بخیر است.
کسی که بخواهد به توحید برسد، راهی به غیر از اهل بیت علیهم السلام وجود ندارد. «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ» کسی که بخواهد به سمت خداوند بیاید باید از ناحیه شما بیاید و اگر کسی بخواهد موحد شود باید توحید را از شما بگیرد.
این دهه اول ماه ذی الحجه سه جا در قرآن ذکر شده است، یک جا در سوره فجر است که می فرمایند: «والفجر و لیال عشر»4 و آیاتی که در نماز بین مغرب و عشاء خوانده می شود که ثواب اعمال حج را دارد: «و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی و اصلح و لاتتبع سبیل المفسدین»5 ما سی شب را با موسی علیه السلام تمام کردیم. این ده شب منظور دهه اول ماه ذی الحجه است. این دهه، دهه توجه به خداوند و عبادت است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله توصیه کردند که این دهه اول ماه ذی الحجه را عبادت کنید. شب زنده داری و سحر و توسل به سیدالشهدا علیه السلام داشته باشید. ثواب این دهه فوق روزهای دیگر است. روز اول ماه ذی حجه روز ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها است. یکی از افتخارات حضرت علی علیه السلام این بود که همسر حضرت فاطمه سلام الله علیها شدند. هر کسی که به خواستگاری می آمد پیامبر می فرمودند: دخترم باید بپسندد. جبرئیل نازل شد و فرمود: خدا می فرماید ما زهرای مرضیه سلام الله علیها را برای علی علیه السلام انتخاب کرده ایم. روایت داریم اگر حضرت امیر علیه السلام نبودند، کفوی برای حضرت فاطمه سلام الله علیها نبود و بدون همسر از دنیا می رفتند. برای حضرت علی علیه السلام همسر پیدا می شود ولی برای حضرت فاطمه سلام الله علیه اگر حضرت علی علیه السلام نبودند همسری که هم کفو ایشان باشد، پیدا نمی شود. ایشان دو پسر دارند که هر دو امام شدند. اگر ده فرزند پسر داشت هم هر ده نفرشان به امامت می رسیدند. مسیر امامت و ولایت از حضرت زهرا سلام الله علیها اتفاق می افتد. می گویند: ولایت ریشه نبوت است و عصمت ریشه ولایت است. حضرت زهرا سلام الله علیها ریشه پیغمبر صلی الله علیه و آله است، لذا می فرمود: «فداها ابوها». اینها تعارف نبوده است. حضرت زهرا حوریه ای است که به شکل انسان برای ما آمده است. خداوند لطف کرده است و منت بر سر ما گذاشته است که ایشان را برای ما فرستاده اند. اول کسی که برای ایشان عقد خواند، خود خداوند بوده است و برای این عقد تمام ملائکه شاهد بوده اند. از طرف پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار شد مهریه ای تعیین شود. مهریه حضرت زهرا سلام الله علیها در یک نقل آمده است که یک پنجم زمین مهریه حضرت زهرا سلام الله علیها و در یک نقل دیگر یک چهارم زمین مهریه ایشان انتخاب شد. لذا هر کسی که امام علی علیه السلام را قبول نداشته باشد. اینکه روی زمین راه می رود، فعل حرام مرتکب می شود. کسی که محبت حضرت زهرا سلام الله علیها و اولاد مطهرشان علیهم السلام را نداشته باشد، روی زمین غصبی برایش گناه نوشته می شود.
خدا به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: یک چهارم یا یک پنجم را به نامت می کنم. حضرت زهرا سلام الله علیها ساکت شدند. خطاب شد از طرف خدا چهار رود بزرگ که یکی از آنها فرات است به نام ایشان زده شد. لذا فرمودند: آب مهریه حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد. در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیها قبول می کنند. عقد خوانده می شود. شب عروسی حضرت علی علیه السلام خانه نداشتند. آمدند به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند آقا خانه حارثه6 یک اتاق خالی دارد. می خواهید به او بگوییم اتاق را به ایشان بدهد؟ حارثه خبردار شد و خودش آمد و گفت: من افتخار می کنم دختر و داماد پیغمبر صلی الله علیه و آله در خانه من باشند و یک اتاق حارثه به آنها داد.
یک اتفاق خیلی عجیبی که افتاد این بود که وقتی این عروس را می خواستند بیاورند این بود که یک زن سائله ای آمد و جلوی ناقه حضرت زهرا سلام الله علیها را گرفت و گفت: خانم خوش به حالت به خانه بخت می روی و مردم استقبالت می کنند، اما من هیچ چیزی ندارم. این اتفاق در هیچ کجای عالم نیفتاده است و نخواهد بیفتد. عروس لباس عروسیش را در آورد و به آن زن سائله داد و رفت. خبر به پیغمبر صلی الله علیه و آله رسید. ایشان فرمودند: چرا لباست را دادی؟ حضرت فرمودند: پدر جان از خودتان شنیدم که فرمودید: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ»7 هرگز کسی به مقام برّ نمی رسد مگر آن چیزی که ته دلش دوست دارد را انفاق کند و من خواستم چیزی را که دوست دارم را انفاق کنم و به مقام برّ برسم. حضرت طاهره در شب عروسیش به زن سائله لباس عروسیش را داد و به خانه بخت آمد. پیغمبر اکرم فرمودند: همه بروند می خواهم عروس و داماد را دست به دستت بدهم. همه رفتند به جز اسماء بنت عمیس8 ماند. حضرت فرمودند: گفتم همه بروند. اسماء گفت: در روزهای آخر عمر حضرت خدیجه سلام الله علیها ایشان ناراحت بودند. گفتم چرا ناراحت هستید؟ فرمودند: روزهایی که دخترم ازدواج می کند و نیاز به من دارد، من پیش او نیستم. ایشان به من وصیت کردند بمانم و برای ایشان مادری کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله خوشحال شدند و یاد حضرت خدیجه سلام الله علیها افتادند و گریه کردند و اسماء را دعا کردند.
/1102101304
پی نوشت:
1.
زیارت جامعه کبیره
2.
حطه را در لغت، برگرفته از ریشه «ح ط ط» میدانند. معانی گوناگون و در عین حال قابل جمعی که در واژهنامههای عربی برای ریشه یاد شده آمده است، نشان میدهد که فرونهادن و پایین آوردن چیزی یا کسی از جای و جایگاه بالای آن، اعم از اینکه مادی یا معنوی باشد، اصلیترین مؤلّفه معنایی آن است، ازاینرو بر زمین نهادن بار چارپایان، تنزل مقام، برداشتن بار و سنگینی تکلیف یا گناه از دوش انسان، پایین آمدن بهای کالا و... از مصادیق گوناگون این معنا در کاربردهای متفاوت آن است. باب حطّه از درهای مسجدالاقصی و جایگاهی مقدس برای توبه در میان بنیاسرائیل بود.
3.
مفاتیح الجنان، به نقل از عیون اخبارالرضا، صدوق، ج 2، ص 273.
4.
سوره فجر آیات 1و2
5.
سوره : الاعراف آیه : 142
6.
زید پسر حارثه غلام خدیجه همسر محمّد بود. ۳۵سال قبل از هجرت در مکه از خاندان بنی کلب به دنیاآمد. در ده سالگی محمّد او را به فرزندی گرفت و او نیز حاضر نشد نزد پدرش حارثه برگردد. زید، به همراه علی و ابوبکر یکی از اولین مردانی بود که به دین اسلام گروید. در سال ۶۲۲ میلادی، زید به یثرب هجرت کرد. زید با زینب دختر جحش ازدواج کرد. پس از مدّتی، زید زینب را طلاق داد و محمّد با زینب ازدواج کرد. زید تنها صحابی محمّد است که نامش در قرآن ذکر گشتهاست.(سوره احزاب: آیه ۳۷) زید در سال ۶۲۹ میلادی (سال هشتم هجرت) در جنگ موته کشته شد. اسامه فرزند اوست که پیامبر اسلام، محمد او را در جوانی فرمانده نبرد با رومیان کرد.
7.
سوره : آل عمران آیه : 92
8.
اسماء بنت عمیس از صحابیات محمد بود. پدرش عمیس بن معاذ از قبیله بنی هاشم بود. مادرش هند بنت عوف و خواهر ناتنیاش میمونه بنت حارث، از زنان محمد بود. خواهرش سلمی دختر عمیس همسر حمزه بن عبدالمطلب بود. اسماء بنت عمیس، نخست با جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد. در سال هشتم پس از هجرت، جعفر در جنگ موته کشته شد. پس از کشته شدن جعفر، اسماء با ابوبکر ازدواج کرد و برای او پسری به نام محمد بن ابوبکر به دنیا آورد. پس از مرگ ابوبکر، اسماء با علی ازدواج کرد. علی، محمد بن ابوبکر و ام کلثوم دختر ابوبکر را تحت سرپرستی خود گرفت و همچنین از او صاحب ۲ پسر به نام های عون و یحیی شد. اسماء بنت عمیس با خانواده فاطمه رفت و آمد بسیار نزدیکی داشت. او اولین تابوتی را که در اسلام ساخته شد، برای فاطمه ساخت. اینکه گفته می شود وی قابله حسنین بوده است اشتباه بوده، و احتمالا منظور سلمی بنت عمیس است، زیرا وی در آن زمان همسر جعفر بن ابیطالب بوده و در حبشه حضور داشت