حجت الاسلام احمد پناهیان: هرکس با چیزی محشور میشود که در دنیا به آن علاقه داشته

کد خبر: 48354
جلسه هفتگی مسجد فائق با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان برگزار شد.

وارث: جلسه هفتگی در مسجد فائق با سخنرانی حجت السلام احمد پناهیان، برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان را می خوانید:

حجت الاسلام احمد پناهیان: هرکس با چیزی محشور میشود که در دنیا به آن علاقه داشته

چهره حقیقی قرآن در صحنه قیامت

قرآن، غیر از اینکه کتاب قانون و مقرارت برای زندگی بشر است، یک وجود است. در روایات آمده که قرآن در صحنه قیامت با چهره حقیقی اش، بسان جوانی خواهد آمد. زیباترین جوان است. در قیامت قران از دوستانش شفاعت خواهد کرد. هرکس در این دنیا با قرآن انس داشته باشد، قرآن شفیع او خواهد بود. یکی از عادات خوب شهدا این بود که قرآن کوچکی همراهشان داشتند، از هر فرصتی برای تلاوت آن استفاده می کردند. در روایات آمده، هرکس با همان چیزی محشور میشود، که در دنیا به آن علاقه ی بسیار داشته باشد. قرآن یک شخص و شخصیت جوان است. قرآن هیچ گاه پیر نمی شود، همیشه جوان و تازه است. پس جوانان بهتر است با آن انس می گیرند.

حکایت گول خوردن حضرت آدم و حوا

شیطان حضرت آدم و حوا را گول زد، ولی آنها نباید گول شیطان را میخوردند. شیطان در ابتدا حضرت آدم را گول زد، وعده ی حیات و زندگی جاوید به آنها داد. حضرت آدم در ابتدا، قبول نمی کرد اما برای اینکه حضرت حوا ناراحت نشود، در مقابل اصرارهای او سرتسلیم فرود آورد. بعد از آن اشتباه و گناه، حضرت آدم و حوا از جایگاه رفیع و بهشتی، به زمین سقوط کردند.

باید بدانیم با هر گناه و اشتباه، به خودمان ظلم کرده ایم. دچار ضرر و خسران می شویم. قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ 1 نباید با گناه کردن از ظالمان باشیم.

نتیجه و اثر گناه حضرت آدم، وجود دشمنی بین فرزندان ایشان شد. دشمنی از همان گناه متولد شد. یعنی با پیروی از شیطان بذر دشمنی بین آدمیان کاشته شد. منشا دشمنی های بین آدمیان، عمل نکردن به حرف خدا و پیروی از امیال نفسانی و گوش دادن به وسوسه های شیطان است. هیچ گاه نخواهید در زندگی، انجام یک گناه را تجربه کنید، زیرا ثمره این گناه، وجود مشکلات و درگیریهای عدیده در زندگیتان خواهد بود.

در هرصورت حضرت آدم توبه کرد و خدا هم توبه اورا پذیرفت اما اثر آن گناه از بین نرفت و باعث سقوط آدم به زمین شد و دشمنی هم بین فرزندان آدم پدید آمد.

فلذا فکر نکنید در این دنیا همیشه خواهید بود. زندگی دنیوی موقت و زود گذر است. این دنیا محل گذر است. برای آزمایش و ابتلا به این دنیا آمده اید. برای اینکه ثابت کنید راه اشتباه حضرت آدم را نخواهید رفت. برای محک زدن ایمانتان است که در این دنیا زندگی می کنید.

شیطان اولین بیعت کننده

در روایت آمده وقتی بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردم با ابوبکر بیعت کردند، سلمان گوید: نزد حضرت علی علیه‏ السّلام رفتم، او مشغول غسل دادن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود، عرض کردم: هم ‏اکنون ابوبکر بالای منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله جای گرفته و به خدا سوگند که راضی نیست مردم با یک دست با او بیعت کنند بلکه با هر دو دست با او بیعت می‏کنند. 2
علی علیه‏ السّلام فرمود: ای سلمان آیا فهمیدی اولین کسی که بالای منبر با ابوبکر بیعت کرد که بود؟
عرض کردم: نمی‏دانم، همینقدر دیدم که در سقیفه بنی ساعده وقتی انصار در انتخاب خلیفه منازعة می‏کردند نخستین کسی که با او بیعت کرد مغیرة سپس بشیر بن سعد و ابوعبیده جراح و بعد از آن دو عمر و سپس سالم مولی ابوحذیفه و معاذبن جبل. حضرت فرمود: اینها را از تو نپرسیدم آیا می‏دانی وقتی ابوبکر بالای منبر رفت نخستین کسی که با او بیعت کرد که بود؟ عرض کردم: نه ولی پیر مردی سالخورده را دیدم که بر عصای خود تکیه زده بود و میان دو چشمش اثر سجده زیادی بود و او نخستین کسی بود که از پله منبر بالا رفت و در حالی که گریه می‏کرد گفت: شکر خدای را که مرا از دنیا بیرون نبرد تا تو را در این جایگاه دیدم، دست بگشا، ابوبکر دستش را باز کرد، پیرمرد بیعت کرد و سپس از منبر پائین آمده و از مسجد خارج شد.
علی علیه ‏السّلام فرمود: دانستی او که بود؟ گفتم: نه، ولی از سخنان او ناراحت شدم زیرا مثل آن بود که از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله خوشحالی می‏کرد.
حضرت فرمود: او ابلیس لعنه اللّه علیه بود، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داد که شیطان و سران اصحاب او در غدیر خم که پیامبر صلی الله علیه و آله مرا برای مردم (به امامت) نصب کرد، حضور داشتند، آنگاه که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من از شما به خودتان سزاوارترم و به آنها دستور داد تا حاضرین به غائبین برسانند.
در آن هنگام پیروان و ایادی شیطان به ابلیس گفتند: این امت مورد رحمت و محفوظ است، نه تو و نه ما بر آنها راه نفوذ نداریم، اینها امام و رهبر خود را پس از پیامبرشان شناختند.
در این موقع شیطان افسرده و ناراحت دور شد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به من خبر داد که چون حضرتش رحلت کند مردم در سقیفه بنی ساعدة با آنکه تو نسبت به حق خودت مخاصمه کرده و استدلال می‏کنی با ابوبکر بیعت می‏ کنند، سپس به مسجد می ‏آیند و اولین کسی که بر روی منبر من به شکل پیرمردی با حالت شاد با او بیعت می‏کند ابلیس است و چنین و چنان می‏گوید، آنگاه در حالیکه به شدت خوشحالی می‏کند و با بینی خود سوت می‏کشد و جست و خیز می‏کند و به دیگر شیاطین گوید:
شما خیال کردید که مرا بر ایشان راهی نیست، اکنون دیدید من با آنها چه کردم تا سرانجام دستور خداوند و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را رها کردند3

بواسطه همین بیعت شیطان، آتش فتنه و دشمنی بین مسلمانان بوجود آمد. شیطان بسیار از دشمنی کردن خوشحال می شود. چون اتحاد بین مسلمانان از بین می رود.

امام محور اتحاد و یگانگی است

امام برای ملت و امت اسلامی محور اتحاد و یگانگی است. اگر کسی به ناحق جای ایشان بنشیند. و خلاف دستور خدا، رهبری و فرماندهی کند، عکس خاصیت امام اتفاق می افتد. تمام خواصی که برای امام وجود دارد، برعکسش به وجود می آید. یعنی اختلاف و پراکندگی در بین امت اسلامی ریشه می دواند. بیعت بهترین وسیله برای شیطان بود، تا به اهداف شوم خود برسد. شیطان مسلمین را به جان یکدیگر انداخت، تا باعث از دست دادن ایمانشان شود. باعث از بین رفتن مودت و محبت بینشان شود. شیطان هم از ابتدا می خواست ایمان را از مسلمانان بگیرد. لذا هر کس بتواند کار شیطان را انجام دهد، نگاه مسلمین را از ولایت سلب کند. باور و اتصال مردم به ولایت را قطع کند. دشمنی و اختلاف در جامعه زیاد می شود. در نتیجه ایمان از مملکت می رود و شیطان مسلط می شود.شیطان رهبری خواهد کرد. مومنین دشمن خدا می شوند.

مقام ارتش در نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر

امام علی علیه السلام در نامه خود به مالک اشتر " فول من جنودک انصحهم فی نفسک لله ولرسوله ولامامک و اتقاهم جیبا، و افضلهم حلما ممن یبطی عن الغضب و یستریح الی العذر و یراف بالضعفاء وینبو علی الاقو یاء، و ممن لا یثیره العنف، ولا یقعدبه الضعف، ثم الصق بذوی المرءات والاحساب و اهل البیوتات الصالحه و السوابق الحسنه، ثم اهل النجده و الشجاعه و السخاء و السماحه، فانهم جماع من الکرم و شعب من العرف، ثم تفقد من امور هم ما یتفقد الوالدان من و لد هما و لا یتفاقمن فی نفسک شیء قویتهم به و لا تحقرن لطفا تعاهدتهم به و ان قل فانه داعیه لهم الی بذل النصیحه لک و حسن الظن بک، و لا تدع تفقد لطیف امورهم اتکالا علی جسیمها فان للیسیر من لطفک موضعا ینتفعون به و للجسیم موقعا لا یستغنون عنه، ولیکن آثرروس جندک عندک من واساهم فی معونته، و افضل علیهم من جدته بما یسعهم ویسع من وراء هم من خلوف اهلیهم حتی یکون همهم هما واحدا فی جهاد العدو، فان عطفک علیهم یعطف قلوبهم علیک؛

از لشگریان خود کسی را به فرماندهی انتخاب کن که در نظر تو خیرخواه ترین و خیراندیش ترین آنان نسبت به خدا و رسول او و پیشوایت باشد (کسی باشد که) پاکدامن تر و بردبارتر از همه لشگریانت باشد، بردباری که در هنگام غضب بی مورد شتابزده نباشد و پذیرای عذر و مهربان بر ناتوانان و از دشمنان برکنار و تاثرناپذیر از آنان، و از کسانی باشد که خشونت او را به هیجان درنیاورد و ناتوانی زمین گیرش نسازد. سپس در انتخاب مقامات ارتشی به کسانی گرایش پیدا کن که دارای حیثیت و شرف بوده از دودمانی صالح و دارای سوابق نیکو باشند. سپس مردانی را برای فرماندهی برگزین که دارای شخصیتی با عظمت و رادمردی و دلاوری و سخاوت و اخلاق کریمه بوده باشند، زیرا آنان جامع کرامت و انواع نیکوئی ها هستند، سپس امور آنان را همانگونه زیر نظر و مورد تفقد قرار بده که پدران درباره فرزندانشان می نمایند، و هرگز تقویتی که درباره لشکریان و فرماندهان انجام می دهی بزرگ مشمار و هیچ لطف و عنایتی را که برای آنان متعهد شدی کوچک مشمار اگر چه اندک بوده باشد، این تقویت و لطف و عنایت باعث می شود که آنان خیراندیش و خیرخواه تو باشند و با حسن ظن در تو بنگرند، و هرگز با تکیه بر انجام دادن و تنظیم امور چشمگیر آنان از تفقد و زیر نظر گرفتن امور ظریف و باریک آنان چشم پوشی مکن، زیرا برای اندکی از لطف تو موقعیتی است که آنان از آن برخوردار می شوند و برای کارهای چشمگیر موقعیتی است که بی نیاز از آن نیستند، و مقدم ترین سران لشکر در نزد تو کسی باشد که در یاری و کمک به لشکریان مواسات نماید و از آنچه در اختیار دارد به اندازه ای که برای آنان و خانواده شان که در پشت سر گذاشته (و به میدان جهاد شتافته اند) کفایت کند، بذل نماید، تا در نتیجه هیچ فکری و اهتمامی جز جهاد با دشمن نداشته باشد، زیرا محبت تو برا آنان موجب محبت آنان بر تو خواهد بود».

خصوصیات نماینده خوب

تاکید امام علی علیه السلام بر ملتزم بودن به ولایت، نشانه ی اهمیت آن است. حضرت آقا تمام خط کشی های جناحی و حزبی در کشور را ازبین بردند. گفتند خودتان را محدود به حزب و گروه ندانید. شما امت اسلامی و حزب الله هستید. رهبر هیچ گاه در حرفهایشان حرف از اصول گرایی و اصلاح طلبی نزده اند.

امام علی علیه السلام می فرمایند باید به ضعفا رحم کند. نباید زود خشمگین شود. باید حلو صبر داشته باشد. اگر هم توانایی نداشته باشد، زود ناراحت و ناامید نمی شود. ناتوانی او را زمینگیر نمی کند.دوباره تلاش و کوشش میکند. جوانمرد و با غیرت انتخاب کند. اصیل و خانواده درا باشد. خانواده اش هم باید صالح باشند. امام علی علیه السلام وقتی این ویژگی ها و معیارها را ذکر میکنند، نشان میدهد که انتخاب زیاد بن ابیه، مثل خار در چشم حضرت بوده. این نامه منشور عدالت است در دنیا. این نامه سند است.

لذا درست نیست این اتهامات را به ساحت امام علی علیه السلام وارد کرد.

حجت السلام احمد پناهیان: نماینده باید مومن و انقلابی باشد.


پی نوشت ها:


1- الاعراف آیه23


2-مدینة المعاجز، ص 122.


3- روضه کافی و الاحتجاج، ج 1 ص105 و کتاب سلیم بن قیس، ص 78.