حکایتی درباره حق الناس

کد خبر: 68944
وارث: مرحوم شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) در بین تدریس، مسئله شرعی و اخلاقیات هم می‌گفتند، یکی از شاگردان ایشان گفت:

یکبار بین درس فرمودند: شخص خیاطی بود خیلی مومن و مقدس، شبی خواب دید صحرای محشر است و مقداری پارچه سالم و سوخته آوردند و گفتند جواب اینها را بده.

گفت اینها چیست؟ 
گفتند وقتی که پارچه‌ها را می‌بریدی مقداری پارچه اضافه می‌آوردی.

و حتی وقتی می‌خواستی نخ را داخل سوزن کنی نخ را روی شعله آتش می‌گرفتی و مقداری از نخ می‌سوخت و از صاحبان این پارچه‌ها و نخ‌ها رضایت نمی‌گرفتی.

وقتی ایشان این جریان را تعریف کردند تمام ما مثل یخ بدنمان سرد شد.