حجت الاسلام کرمی: ائمه(ع) از جانب خدا مأذون هستند

کد خبر: 71177
ما هیچ گونه استقلالی برای اهل بیت علیهم السلام در نظام تکوین و در نظام تشریع قائل نیستیم و در هیچ زمینه ای. وقتی در خانه ی امام رضا علیه السلام می رویم نمی گوییم: «یا امام رضا کار مارا راه بنداز» بلکه می گوییم: یا وجیها عندالله؛ یعنی خود امام رضا علیه السلام را یک بنده می دانیم یک موجود محتاج و مخلوقی که به واسطه ی قرابت و به واسطه ی عبادت به جایی رسیده که واسطه ی فیض است.
وارث: مراسم عزاداری تخریب حرم بقیع با سخنرانی حجت الاسلام کرمی و مداحی کربلایی محسن عراقی در حسینیه انصارالزهرا سلام الله علیها برگزار شد.


در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی را می خوانید:

حجت الاسلام کرمی

وهابیت فرقه ای از اسلام نیست

ابتدا عرض می کنیم که وهابیت مذهب وفرقه ی اسلامی نیست. یک پدیده ای است که بعد از حدود دویست سال شکل گرفت. وهابیون در فقه از قرن سوم طرفداران احمد حنبل هستند و در کلام از قرن هشتم از شاگردان ابن تیمیه و شاگردش ابن تیمیه جوزی هستند و در قرن دوازدهم هم این نظر توسط محمدبن عبدالوهاب احیا شد. واز نجد عربستان از نظر مذهبی و الدریعه به لحاظ سیاسی با محمد بن سعود با هم تبانی و توطئه کردند برای پیاده کردن این موضاعات.

مراحل توحید


1-توحید در ذات: ذات اقدس احدیت یک مبدا و یک منشا برای همه امور است. که یکی هست و نیست غیر از او وحده لا اله الا هو؛ نه وثنی انسان باید باشد نه صنمی (اشاره به اعتقاد به ثنویت) به این معنا که ایرانی ها می گفتند یزدان منشا خیرات است و اهریمن منشا شرارات، یا مشرکین عرب که یک شئونی برای بت ها قائل بودند؛ اینها نباید باشد یک منشا داریم ما در این عالم و آن هم این است وحده لا اله الا هو.


2-توحید صفاتی: یعنی بین صفات واجب جلت عظمتهو بین ذات بینونیت و اثنویت و دوئیت نیست. مغایرتی بین ذات و صفات نیست. بر خلاف ما که ذاتمان با صفاتمان مغایر است. ماهیت، علم، قدرت ما غیر از ذات ما است. لذا قابل زوال قابل اکتساب و قابل تشدید است.


3-توحید افعالی: در اینجا با وهابیت مشکل داریم. توحید افعالی یعنی لاموثر فی الوجود الی الله؛ یعنی اینطور نیست که یک دسته قاهر و مسیطر باشد که در این عالم کارگردان هستند، تنها قوه و نیروی این عالم خداست. و هیچ کسی غیر از خدا هیچ گونه استقلالی در هیچ گونه عرصه ای ندارد.


دلیل حساسیت وهابیون روی مشاهد مشرفه و اماکن متبرک


چرا وهابیت روی مسأله زیارت، روی مسئله قبور اهل بیت،توسل حساس هستند. اگر دشمن روی مسئله ای زوم می کند چه اثراتی دارد که اینقدر حساس می شوند؟


وهابیون حرف و عقیده ای دارند که ظاهرا حرف درستی است مثل حرف خوارج که می گفتند: ان الحکم الا الله حکم فقط برای خداست. منتهی یک نیت پلیدی داشتند و می گفتند لا حکم یعنی منظورشان این بود که لا حکومت. ما حاکم و سرپرست نمی خواهیم. نه علی علیه السلام و نه معاویه و نه عمروعاص.


لذا برک بن عبدالله تیمی، امربن بکر، عبدالرحمن بن ملجم مرادی تصمیم به ترور کردن سه شخصیت سیاسی کردند: علی ابن ابی طالب علیه السلام، معاویه و عمروعاص. ولی در شب 19 رمضان فقط موفق به یک ترور شدند.


اینها می گفتند نباید سرپرست در جامعه باشد. ظاهرا حرف قشنگی می زدند. حضرت فرمودند: "کلمة الحق یراد بها الباطل" حرف، حرف درستی است ولی آنچه که اینها از این حرف درست می خواهند استفاده کنند حرف باطلی است.


توحید حرف درستی است و آنچه که اینها می گویند حرف درستی است ولی انچه که اراده می کنند باطل است.


وهابیون چه می گویند؟ عقیده دارند توحید افعالی اقتضایش این است که رو به غیر از خدا کردن شرک مطلق است. در اینجا شما شیعیان با مشرکین عرب هیچ تفاوتی ندارید. چرا؟ چون عرب جاهل و بت پرست آن نفی الهیت از حق جلّت عظمتهنمی کرد در عرض واجب برای بت ها شئوناتی قائل بود وگرنه آنها هم خدا را قبول داشتند.


مشرک جاهلیت که در قرآن هم آیه ای دارد در مورد انها ولَئِن سَالتَهُم من خَلقَ السّماوات والارض لَیَقولنّ1 که اگر از آینها سوال کنی چه کسی سماوات را افریده؟ می گویند: خدا. منتهی کنار خدا ارباب متفرقه قائل بودند. می گفتند این خدا برای رب الشجر، این خدا برای مشکلات اقتصادی ،برای بچه دار شدن و...به بت ها توسل می کردند.


نظر اینهاست که شیعیان با اعراب جاهلیت چه تفاوتی دارند. شیعیان هم خدا را قبول دارند ولی حرم امام رضا علیه السلام می روند، از امام بچه ، شفای مریض و...می خواهند. تفاوت ماهوی و جوهری مصداقش فرق می کند؛بت شیعیان امام رضا علیه السلام است و آنها هم بتشان لات، عزی بود. و الا سر این که شیعیان برای خدا شریک قائل شدند و توسل می کنند به کسی که شانی در این عالم ندارد شیعیان علی السبیه هستند. پس این مسئله مشکلی است که وهابیت با شیعیان دارند.


تبیین معنای توسل


1-اولا توسل 2 جور است شما وقتی که می گویید فاعلیت خدا لا موثرفی الوجودالاالله هیچ موثری در عالم غیر از خدا نیست یعنی هر اثری از شما ببینید اثر خداست.چه در نظام تکوین چه در نظام تشریع.


در نظام تکوین آیا ما توسل داریم؟ قطعا داریم. توسل یعنی طلب وسیله کردن مثال شما اگر بخواهید دری را باز کنید باید کلید داشته باشید.برای پخت غذا نیاز به اتش دارید.


نمی شود کسی بدون ازدواج بچه دار شود مگر خدا بخواد. چون مسبب الاسباب اوست. علت العلل اوست ممکن است علتی را از کار بیاندازد بنا به مصلحتی... مثال سرد شدن آتش بر حضرت ابراهیم.. "قلنا یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم"2


امام صادق علیه السلام می فرماید: ابی الله ان یجل الامور اسبابها3. می گوید این نظام، نظام علی و معلولی و سببی و مسببی است. شما هم می خواهی خوب شوی باید دکتر بروی درست است که شفا دست خداست اما خدا شفا را به واسطه دکتر و مداوا فراهم می کند؛ این توسل در امور است.

توسل در نظام تکوین؛ امری معقول است


توسل در نظام تکوین یک امر معقول است و اگر کسی کلید انداخت تو در نمی گویند شما مشرک شدی چرا؟ چون هیچ تاثیری برای غیر از خدا نیست. شما به این کلید فقط اثر دادی این را که می گوید؟حاشا و کلا کسی این را نمی گوید. فلذا در این مسئله با وهابیت درگیر هستیم. اگر لاموثر فی الوجود الاالله شما چرا سوار ماشین می شوید؟ چرا مریض می شوید دکتر می روید؟


توسل در تشریع: خداوند می فرماید وابتغوا الیه الوسیله4؛ می خواهی با من متصل بشوی نیاز به وسیله داری. خداوند یک وجود بسیط صرفی است که امکان ارتباط مستقیم بشر با ذات مقدس احدیت منهای وسائط فیض وجود ندارد.


خداوند به واسطه میکائیل روزی می دهد. واسطه یعنی خداوند توسل می کند به این ابزار به این وسائط و وسایل برای اینکه شئون این عالم وسائط فیض هستند. خداوند هر کاری می خواهد برای این عالم انجام دهد یک سببی براش تعریف کرده است.

در نظام تشریع: اگر خداوند به کسی فیضی را بدهد این فیض از کانال اولیا خودش که اینها از نظر ولایت به یک مرتبه ای رسیده اند که نزدیک ترین وجود واجب جلت عظمتهالله هستند و آنها فیض را بدون واسطه از واجب دریافت می کنند و وسیله ی فیض اند به سایر عباد.


مثال: وجودمقدس پیغمبر صلی الله علیه و آله که اول ما خلق الله نور است اولین نور آفرینش وجود مقدس سید الانبیا محمد مصطفی صل الله علیه و آله خدا پیغمبر را آفرید. به نور پیغمبر ملائکه را آفرید .الان هم هر فیضی خداوند می دهد(چون ما با خداوند نمی توانیم مستقیم در ارتباط باشیم و تلقی فیض کنیم)خداوند یک وسائطی را آفریده که انها وسیله ی فیض اند از غیر این وسیله هم نمی شود به خدا نزدیک شد.، این تعریف در نظام شده است.


پاسخ شیعیان به شبهات وهابیت


1-از نظر تکوینی بت یک تکه سنگ بود، چوب بود اما وجود ولیّ یک وجود مُوسّعی است که اغلب موجودات بواجب جلة عظمة است  که فیض را می گیرد و ارائه می دهد.


2-ما هیچ گونه استقلالی برای اهل بیت علیهم السلام در نظام تکوین و در نظام تشریع قائل نیستیم و در هیچ زمینه ای. وقتی در خانه ی امام رضا علیه السلام می رویم نمی گوییم یا امام رضا کار مارا راه بنداز می گوییم یا وجیها عندالله؛ یعنی خود امام رضا علیه السلام را یک بنده می دانیم یک موجود محتاج و مخلوقی که به واسطه ی قرابت به واسطه ی عبادت رسیده است به یک جایی که واسطه ی فیض است. به خدا عرضه می داریم به حق مقربانت به حق اولیائت به حق انبیا به حق علی بن موسی الرضا علیه السلام که وجاهت دارد یا وجیها عندالله ای آبرودار در خانه ی خدا اشفع لنا عندالله.

3- ائمه علیهم السلام مأذون هستند. بت های زمان جاهلیت اذن نداشتند . خداوند به آنها اذن داده بود که شفاعت کنند؟ عرب جاهل می گفت: مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى5؛ اگر اینها مأذون بودند مجاز بودند، سلطان داشتند در این عالم توسل به بت اشکالی نداشت به عنوان واسطه؛ ولکن این شأن برای آنها ثابت نبود.

نماز بی ولایت مثل جسد بدون روح است


لذا مسئله ی توسل در امور معنوی و در امور تشریعی جز اصول لاینفک اسلام است. اگر کسی ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را قبول نداشته باشد نمازش مانند جسد بدون روح است؛ نماز بی ولایت مثل جسد بدون روح است.


لذا وجود مقدس امام صادق علیه السلام فرمودند: فرقی نمی کند آنها نماز بخوانند یا کارهای دیگر انجام بدهند. چون ولایت را قبول ندارند.


این حرفی که وهابیت می زند حرف تازه ای نیست. اینکه با علی کاری نداریم. چرا می روید در خانه ی امام رضاعلیه السلام؟ مگر نمی شود با خداوند در تماس بود؟ این ها حرف تازه ای نیست؛ حرف شیطان است. اهل متصوفه می گویند شیطان سر سلسه ی اهل توحید است.


شیطان گفت ترک سجده از حسد گیرم که بود      این حسد از عشق خیزد نی جهود


یعنی اقتضای غیرت، اقتضای وحدت این است که انسان به دو قبله رو نکند. دو جا دست دراز نکند شیطان کار خوبی کرد که گفت من به آدم سجده نمی کنم به خودت سجده می کنم این حرف حرف وهابیت است که روی از خدا به هرچه آنچه کنی شرک مقتضی است.

بنده نمی تواند برای خدا تعیین تکلیف کند


خداوند فرمود: قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا6؛ به خداوند گفت تا روز رستاخیز به خودت سجده می کنم اما از من نخواه به آدم سجده کنم، خداوند فرمود من می خواهم آنگونه که می خواهم عبادت بشوم تو برای من تعیین و تکلیف می کنی؟ لکن بنده که نمی تواند برای خدا تصمیم بگیرد باید به ادم سجده کنی و لذا مسئله ترک سجده مسئله ی آدم و ابوالبشر نبود.


امام حسین علیه السلام شب عاشورا پرده از راز مکتوب و مستوری برداشت که خیلی عجیب است. سیدالشهدا علیه السلام به اصحابشان فرمودند شیطان که ترک سجده کرد به نور ولایت پدرم علی سجده نکرد. چون خداوند نور امیرالمومنین علیه السلام را در سلب آدم ابوالبشر قرار داده بود و بعد به ملائکه گفت سجده کنید. شیطان به نور پدر من سجده نکرد که مذموما مدحورا رانده شد.


لذا نمازی که اینها بخوانند هم صحیح نیست چون مطابق مسیری که خداوند فرموده پیش نمی روند. نماز اینها معراج مومن نیست. خداوند ان شاءلله به ما توفیق بدهد به معارف الهیه واقف باشیم و ان شاءالله از این معرف ترفیع و بهره ای ببریم.

حجت الاسلام کرمی

پی نوشت:


1- آیه 38 سوره زمر.


2- آیه 69 سوره انبیاء.


3- میزان الحکمه جلد5.


4- آیه 35 سوره مائده.

5- آیه 3 سوره زمر.


6- آیه 18 سوره اعراف.