شعر/به نام حسین عشق آغاز میشود
به نام حسین عشق آغاز میشود
دل بی پرده و حجاب محرم هر راز می شود
.
صُفه نشین بارگاه شاه شهید
قلبی که کنده ز جایش ساکن و تب دار می شود
.
خان کرامت تو ای شاه آبرومند شهیر
قلبی که شکسته از عشق را سفره دار میشود
.
چه نسبتی ست میان محبت تو
با جانی که گداخته از عشق و بیمار می شود
.
این راز سر به مهر نیست بدانید همه
هر کس گره نخورَد طره اش طرار می شود
.
بر لوح قلب شکسته حک کرد
قلم عشق با خون خدا
هر سالک با اسم حسین کاشف اسرار می شود
.
هر جا که سکونت کنم با دلی غریب
تا سر بجنبانم تاج حسین آشکار می شود
.
آن تاج سروری سرخ درخشان چشم گیر
که خون دل بیدلان را وام دار میشود
.
از دست راست بارگاه شاه شهید
نام علمدار بی دست پدیدار می شود
.
ماه بنی هاشم آن پور ژیان عرب
سقا و ساقی خون خدا می شود
لبخند میزنند بر سالک و از قلب سوخته اش
آن سرورانند که کاشف اسرار می شوند
.
آری با نام حسین آن عشق آغاز می شود
قلب تپنده در عطش مطمئن و سیراب می شود
افزودن دیدگاه جدید