شعر/زنی بزرگ چو زهرا ندیده چشم جهان

کد خبر: 105713
سرویش تریپاتی
وارث

 

زنی بزرگ چو زهرا ندیده چشم جهان
 چگونه وصف شما را بیاورم به زبان

 زنی بزرگ که نان می دهد به دست فقیر
زنی بزرگ که خود پخته است قرص نان

رهِ جهان چو رهِ آتشی ست ای مادر
مگر به لطف شما بگذرم ز راه گران

دلم به گردِ جهان گشت و چون تو هیچ ندید 
سلام  بر تو و بر سید پیامبران

خیالِ شفقتت آید در این دلِ کافر
به گوش می رسد از هر کجا  صدای اذان

بیا ببین و درین راه رهنمایی کن
 دو چشم مردم دنیاست همچنان نگران

اگرچه هندویم و دیگرم خوشا سخنی
که درستایش تو گفته آید از دگران


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.