خسروپناه: وحدت حوزه و دانشگاه از طریق تعامل حوزویان و دانشگاهیان نخبه در حل مسائل شکل می‌گیرد

کد خبر: 116865
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست هم‌اندیشی اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر گفت: وحدت حوزه و دانشگاه از طریق تعامل حوزویان و دانشگاهیان نخبه در حل مسائل شکل می‌گیرد.

حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست هم‌اندیشی اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر درباره وحدت حوزه و دانشگاه اظهار کرد: وحدت حوزه و دانشگاه در قالب نظریه‌ای در باب علم و دین است. برای دستیابی به وحدت حوزه و دانشگاه باید تکلیف‌مان را درباره نظریه علم و دین مشخص کنیم.

وی ادامه داد: دانشگاه نهاد علم است و حوزه نهاد دین‌شناسی است هر چند دین بیگانه از علم نیست چون به علوم دینی در حوزه‌های علمیه پرداخته می‌‌‌شود، دانشگاه هم ناآشنا با دین نیست آنچنان که رشته‌های دینی در دانشگاه دیده می‌‌شود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: وقتی می‌خواهیم دو نهاد دانشگاه و حوزه وحدت داشته باشند باید نسبت علم و دین را مشخص کنیم. در فلسفه دین غرب و جهان اسلام چهار نظریه مهم به نام‌های تلائم، تعارض، تباین و تحامل وجود دارد. با وجود این نظریه‌ها، نظریه مدنظر حکومت اسلامی، نظریه تعامل در علم و دین است چراکه در حکومت اسلامی حوزه و دانشگاه می‌خواهند به یکدیگر کمک کنند تا مسئله‌ای حل شود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با اشاره به مفهوم علم مدرن گفت: نظر و عملی که سه مبنای وجود انسان منهای خدا، دنیای منهای آخرت و اداراک انسانی بدون وحی را پذیرفته است، علم مدرن است، دستاوردهای علم مدرن بیشمار است، حال این سوال مطرح است که آیا می‌‌‌توانیم علم مدرن را با صرف نظر از این سه مبنا در اسلام بپذیریم؟ اسلام؛ تجربه، عقل و شهود انسان را به عنوان فاعل شناسا قبول دارد و کنار آن وحی را به عنوان فاعل شناسا معرفی می‌کند، بنابراین محصول علم مدرن در اسلام مورد پذیرش است پس بین وحی و علم، تعامل برقرار است. متفکران مسلمان انسان را قبول دارند اما معتقدند که انسان محدود است و به وحی هم نیاز دارند. در قرون وسطی اصالت ایمان منهای عقل را قبول داشتند و در دوران مدرن عقل منهای ایمان را قبل دارند اینها ربطی به تاریخ تمدنی ما ندارد گرچه این تفکرات به ایران آمده است اما به تمدن ما ربطی ندارد چراکه اسلام وجود یکپارچه عقل و ایمان را می پذیرد.

استاد خسروپناه در پاسخ به این پرسش که رویکرد تعامل حوزه و دانشگاه در چه رشته هایی معنا پیدا می کند؟ بیان کرد: در همه رشته‌ها این رویکرد معنا دارد، در نظریه‌‌‌های علوم انسانی نظیر هویت، شخصیت، فرهنگی، اجتماعی و تقریبا اکثر نظریه‌‌ها این رویکرد معنا پیدا می‌‌کند.
وی ادامه داد: همه نظریه‌های علوم اجتماعی مبتنی بر نظریه انسان است، هر تلقی از انسان داشته باشیم در نظریه‌های علوم انسانی اثرگذار است. به همین خاطر متفکران مختلف نظریه‌های متفاوت در علوم انسانی دارند اما علوم طبیعی با علوم انسانی متفاوت است، یک تلقی در علوم طبیعی جهان‌های سه گانه‌ای را متصور است که جهان اول را جهان واقعی، جهان دوم را جهان نظریه ها و جهان سوم را جهان علم می داند، در جهان سوم عالمان به توافقی در نظریه ها دست یافته اند، اما در علوم انسانی، جهان سوم جهان جزیزه نظریه‌هاست، یعنی هیچ نظریه ای در علوم انسانی وجود ندارد که در آن اتفاق نظر باشد، مکتب های مختلف وجود دارد که نظریه های مختلف دارند. در علوم انسانی بعد از جهان واقعیت‌ها، جهان نظریه‌ها، جهان جزیره نظریه‌هاست و به نظر نمی‌رسد هیچگاه در علوم انسانی جهان علم محقق شود اما در علوم طبیعی جهان علم وجود دارد. البته در علوم طبیعی هر چه به میکرو یا ماکرو نزدیک می‌شویم تفسیرها بیشتر می‌شود و تفسیرها حاکم بر واقعیت‌هاست.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: در علوم انسانی تفسیرها در حوزه‌های مختلف دیده می‌شود و در نهایت هرمنوتیک در علوم انسانی مطرح می شود. در علوم اجتماعی همه چیز به نظریه انسان برمی‌گردد در اسلام شیعی نیز نظریه انسان وجود دارد بنابراین می‌توان بین علوم انسانی و دین اسلام تعامل برقرار کرد.

وی درباره تعامل علم و دین در علوم مهندسی و پایه ادامه داد: در علوم مهندسی، فلسفه تکنولوژی یکی از بحث‌های پیچیده است که ارتباط انسان با تکنولوژی را دنبال می‌کند. هر چه از علوم پایه به تکنولوژی و صنعت نزدیکتر می‌شویم ارتباط آن با انسان بیشتر می‌شود. نه تنها مدیریت صنعت با انسان وجود دارد بلکه نظریه انسان با طراحی تکنولوژی ارتباط دارد. نظریه انسان در اسلام از وحی استخراج شده است. هر چه صنعت پیچیده‌تر می‌شود ارتباطش با انسان بیشتر می‌شود. در علوم پایه نیز بین علم و دین تعامل است چراکه در علوم پایه پدیده‌های طبیعی تفسیر می‌شوند. هر چه به جهان کوانتومی و کیهانی می‌رویم تفسیر کوانتوم و کیهان غلبه پیدا می‌کند چون دیگر به لحاظ تجربی نمی‌توان به پدیده‌ها دست پیدا کرد بنابراین تعامل دین و علم معنا پیدا می‌کند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به اینکه لحاظ حکمرانی، وحدت حوزه و دانشگاه باید چگونه باشد، گفت: وحدت حوزه و دانشگاه از طریق تعامل حوزویان و دانشگاهیان نخبه در حل مسائل شکل می‌گیرد، نباید انتظار داشته باشیم که نهادهای دانشگاه و حوزه تعامل داشته باشند چراکه این رویکرد به سرعت نتیجه نمی‌رسد، البته می‌توانند در سیاست‌گذاری یا تنظیم‌گری تسهیل‌گر باشند، اما تصدی‌گری ارتباط حوزه و دانشگاه با صاحب نظران امکان‌پذیر می‌شود و این دو باید به تعامل و گفتگو بپردازند. این رویکرد دقیقا همانی رویکردی است که آیت الله مصباح دنبال می‌کردند، گروه‌هایی را برای انجام مباحثات علمی و حوزوی شکل دادند که اتفاقا بسیار اثرگذار بود، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) را تاسیس کردند که استادان از همه تفکرات به آنجا می‌آمدند و درس می‌‌‌دانند. آیت الله مهدوی کنی نیز در دانشگاه امام صادق(ع) نیز در این زمینه اقداماتی انجام دادند اما این رویکرد باید به صورت استراتژیک دنبال شود تا گفتگوی دانشگاهیان و حوزویان در حل مسائل ایجاد شود.
وی ادامه با تاکید بر نگاه علمی در مدیریت کشور تاکید کرد: اداره کشور باید با دانش باشد، باید برای هر تصمیم پیوست علمی در نظر گرفته شود، نظریه علم و فناوری چیست؟ نمی شود بدون نقشه علمی برنامه ریزی کرد. هر سیاستی باید پشتوانه علمی داشته باشد.


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.