از امام حسين(ع) خواستم قرباني‌ام را قبول كند
شهيد داود حسني در نوجواني به جبهه اعزام شده است. او از نيروهاي شهيد همت بوده و در عمليات خيبر به درجه رفيع شهادت نائل آمده.
وارث: مادر شهيد داود حسني ،از خاطرات سفرش به عتبات عاليات مي‌گويد.
پسر او در نوجواني به جبهه اعزام شده است. او از نيروهاي شهيد همت بوده و در عمليات خيبر به درجه رفيع شهادت نائل آمده.
مادر شهد از سفرش به كربلا خاطرات زيادي دارد. از او مي‌پرسم كه وقتي براي اولين بار چشمش به ضريح امام حسين(ع) افتاده چه گفته است؟
«در كربلا خيلي به فكر پسرم داود بودم چون او گفته بود ميرود تا راه كربلا براي ما باز شود. به امام حسين(ع) گفتم آقاجان من قرباني‌ام را پيش پيش برايتان فرستاده‌ام. انشاالله كه از من قبول كنيد.»
حالا اين مادر پنجشنبه هر هفته به بهشت زهرا(س) مي‌آيد و سر مزار پسرش ادعيه مي‌خواند. او بارها جوان‌هاي غريبه‌اي را ديده كه سر مزار داود نشسته‌اند و اشك مي‌ريزند چون حاجت‌شان را گرفته‌اند. اين خاصيت شهيد است.