سعادت و رستگاری امت در گرو مسألةامامت
ابتدا از مدرک حدیث سوال کرد . گفتم علامه امینی در کتاب گران قدر الغدیر جلد 10 صفحه 360 از کتب متعددی از اهل سنت آن را نقل کرده است . برایم شگفت آور بود که از کتاب الغدیر و علامه امینی هم اطلاعی نداشت و برای اولین بار نامش را می شنید . قدری راجع به این موارد توضیح دادم . چون او جوانی اهل مطالعه بود ، از من پرسید : آیا از محتوای این حدیث می توان در قرآن هم سراغی گرفت ؟
گفتم : بله ، آیه 70 سوره اسراء می فرماید : در قیامت ، هر گروهی را با امامشان فرا خواهیم خواند . معلوم است که هر کس یا هر گروهی که امامی از جانب خدا نداشته باشند ، و به عبارت دیگر هر کس یا گروهی به امام واقعی خود «جاهل» باشند و در واقع او را «نشناسند» و با همان حالت بمیرند ، با «مرگ جاهلی» از دنیا رفته اند .
نام پدر!
بن جاحد گفت : بنابراین ، شناسنامه حقیقی هر کس در ارتباط با امام زمانش رقم می خورد . گفتم : نکته بسیار جالبی گفتی ! در این دنیا نیز هنگام شناسایی افراد یکی از شناسه های معروفاو «نام پدر» است . در آخرت نیز شناسه اصلی هر کس «نام امام» اوست و چون امام ، پدر معنوی انسان است ، پس در آخرت نیز در حقیقت «نام پدر» یا «نام امام زمان» او را می خواهند . اتفاقاً یکی از سوالات فرشته نکیر و منکر در شب اول قبر همین است که می پرسند : «امام تو کیست؟» (من امامک؟)
سعادت و رستگاری امت در گرو مسألةامامت
در این جا من فرصت را غنیمت شمرده و به بن جاحد گفتم : به نظر تو ، این حدیث چه تاثیری در سرنوشت مسلمانان جهان دارد ؟
بن جاحد فرصتی از من خواست تا به تحقیق بپردازد . حدود دو هفته از این مساله گذشت . بعد از این مدت ، وقتی با او ارتباط گرفتم ، گفتم : دوست عزیز پژوهش ات به کجا انجامید ؟
گفت : راستش ، نتوانستم کتاب الغدیر را پیدا کنم . علمای ما هم جواب سر راستی به من ندادند . اما من با جست و جو و زحمت فراوان در اینترنت به آن دست پیدا کردم . در درستی حدیث هیچ تردیدی ندارم . در مورد سؤالی که شما پرسیدید ، باید بگویم این حدیث برایم بسیار عجیب بود ، چون دیدم سرنوشت هر کس و هر گروهی در دنیا و آخرت به آن گره خورده است . اما در آخرت ، همان آیه 70 سوره اسراء خیلی گویا و رسا بود . و اما در دنیا نیز من خیلی در سرنوشت امت اسلام در همین زمان فکر کردم . دیدم حقیقتی غیر قابل انکار وجود دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت . من به این نتیجه رسیدم که اگر مسلمانان همه در تحت ولایت و رهبری «یک امام الهی» بودند ، چنان اتحاد و اقتداری میان آنان حاصل می شد که هیچ قدرتی نمی توانست آنان را شکست دهد ؛ اما الان نه تنها اتحاد و اقتداری ندارند ، بلکه بسیار هم در حال تفرقه و ذلت هستند .
اما من نمی دانم این «یک امام الهی» چه کسی می تواند باشد؟
من گفتم : بسیار خب دوست من ! یک نظریه این است که ما به همین وضع مسلمانان در حال حاضر تن در دهیم ؛ که البته سرنوشتی بهتر از آن چه که شما گفتید ، نخواهند داشت .
اما یک تز و نظریه هم وضعیتی است که بگوییم «امام زمان» مسلمانان در این زمان همان «مهدی موعود» است که وصفش در کتاب های شیعه و سنی هر دو آمده است . ببین دوست عزیز ! ما شیعیان می گوییم او دوازدهمین خلیفه و جانشین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است که به امر و حکمت الهی الآن غایب است و شوون و حالات او ، از جمله همین غایب بودنش نیز در کتاب های روایی همه مسلمانان آمده است .
اما او در زمان غیبت خود ، نایبانی دارد که ما از آنان به مراجع تقلید ودررأس آنها ولی فقیه تعبیر می کنیم . امروزه امام زمان مسلمانان همین مهدی موعود است و ولی فقیه و حاکم الهی امت اسلام که نایب اوست از طرف او بر مسلمانان ولایت دارد . امام متأسفانه حزب هایی افراطی مانند طالبان ، القاعده ، سلفی ها ، تکفیری ها و وهابیت متأسفانه فضای فکری مسلمانان را با تبلیغات منفی و مسموم خود آن قدر آلوده و غبارآلود کرده اند که نمی گذارند حقایقی که در کتب اهل سنت نیز آمده ، به گوش امت اسلام برسد .
دوست من ! خوب دقت کن ! بحث من در اینجا اصلاً بحث شیعه و سنی نیست . من می گویم آیا سرنوشت امت اسلام در مقابل صهیونیسم و استکبار جهانی ، جز با وجود یک رهبر و امام الهی می تواند به قدرت و پیروزی بینجامد ؟
آیا «مرگ جاهلی» جز با یک «حیات جاهلی» می تواند رقم بخورد ؟ یعنی در واقع ، کسی به مرگ جاهلی می میرد که در دنیا با حیات جاهلی و بدون ارتباط اعتقادی و عاطفی و عملی با امام زمانش به سر ببرد و زندگی کند . معلوم است کسی که به سرچشمه ایمان و معرفت و فضیلت دسترسی نداشته باشد ، مثل کسی است که در یک کویر خشک و سوزان به سر ببرد . چنین کسی هم تشنه خواهد زیست ، هم تشنه خواهد مرد . یعنی حیات و مرگش یک صفت مشترک دارد . حیات و مرگ انسان جاهل به امام زمانش نیز یک صفت مشترک دارد و آن ، «جاهلیت» است .
من در ارتیاط های مختلف با بن جاحد ، از این مطالب می گفتم و او هیچ جوابی نمی داد . معلوم بود که هم پاسخی ندارد و هم تحت تاثیر این حدیث شریف قرار گرفته است . حقیقتاً سرنوشت امت اسلام به این روایت بستگی دارد .
اما از این بعد که بگذریم ، سرنوشت ملت مسلمان ایران در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز در پرتو پیوند با این حدیث ، یعنی ولایت و امامت امام زمان علیه السلام رقم خورده است . چنان که مساله ولایت فقیه و نیابت آن حضرت به آن اشاره شد .
در بُعد فردی نیز باید دانست که رشد و تعالی و سیر معنوی و عرفانی هر انسانی به ارتباط روحی و معنوی او با امام زمانش وابسته است . و در یک سخن ، دوری از مرگ جاهلی و تحقق حیات عارفانه و الهی هر کس ، تنها و تنها با این ارتباط و توجه و توسل با حجت بالغه الهی در هر زمان ، محقق می گردد . آری ، این راه ، رفتنی است و فقط هر کس آن را طی کند ، شیرینی و حلاوتش را خواهد چشید .
منبع: وب سایت شخصی حاج علیرضا بکایی
/ف.م214