حجت الاسلام صفدری: چه کنیم که به قرآن ورود پیدا کنیم و از نورش بهره مند شویم؟
سپس خطاب به پیامبر صلیاللهوعلیهوآله فرمود:" وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىٰ مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلًا "(106) "و قرآنی را جزء جزء (و به تدریج) بر تو فرستادیم که تو نیز بر مردم به تدریج قرائت کنی (و با صبر و تأنّی به هدایت خلق پردازی)، و این قرآن کتابی از تنزیلات بزرگ ماست." به قرآن کم لطفی نکنیم و به آن توجه کنیم. زیرا کتاب زندگی است و برای همه امور است.
سپس فرمود:" قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا ۚ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا" (107)"بگو که شما به این کتاب ایمان بیاورید یا نیاورید (مرا یکسان است که) البته آنها که پیش از این به مقام علم و دانش رسیدند هر گاه این آیات بر ایشان تلاوت شود همه با کمال خضوع و فروتنی سر طاعت بر حکم آن فرود آورند."
چه کنیم به عالم قرآن ورود پیدا کنیم؟
همه کسانی که بعد از پیامبر صلیاللهوعلیهوآله به قرآن و آل قرآن خیانت کردند، اهل قرآن بودند. مانند:عبیدالله بین زیاد لعنة الله علیه، یزید لعنة الله علیه، بنی امیه لعنة الله علیه، بنی العباس لعنة الله علیه که قرآن می خواندند. هم اکنون آل سعود ملعون خود را خادم الحرمین می دانند و هزاران جلد قرآن در دنیا پخش می کنند. خیلی ها قرآن می خوانند اما در قرآن ورود پیدا نمی کنند. و ملائکه اجازه نمی دهند قرآن در قلب آنها نفوذ کند. قرآن می فرماید:" لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ"(واقعه 56)غذای تمیز ظرف تمیز می خواهد.
آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی، شاگرد علامه طباطبایی، در کتاب" معادشناسی" می فر ماید: روزی مادر بزرگم آلبالو پلو پخته بود فقیری آمد و درخواست کمک کرد. ظرفی پیدا نکرد و تاس حمام را که در گوشه ای از حیاط افتاده بود شست و تمیز کرد و داد به فقیر. فقیر هم غذا را بدون توجه به ظرفش گرفت و رفت. شب مادر بزگم خواب پدبزرگم را دید که گفت: دستت درد نکند هدیه فرستادی، ولی وقتی هدیه ام را آوردند تاباز کنم در مقابل دیگران خجالت کشیدم. چرا هدیه مرا درتاس حمام دادید؟!
اگر می خواهیم قرآن در ظرف دل ما اثر کند باید دل را تمیز کنیم. حتی ممکن است حفظ شویم اما فاصله ذهن با قلب بسیار است. خیلی حرف ها در ذهن داریم ولی باور نداریم. پس اثر ندارند. شیطان هم لااله الا الله میگوید اما باور ندارد پس اثر نمی کند قرآن می فرماید: " ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ"(بقره2)" شک نکنید این کتاب برای خدا است."
همچنین فرمود:" وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ "( 23 بقره)"اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم شك داريد، پس اگر راست مى گوييد سوره اى مانند آن بياوريد." "فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ"( 24 بقره) "پس اگر نكرديد و هرگز نخواهيد كرد، از آتشى كه هيمه آن مردمان و سنگهاست برحذر باشيد."
در طول قرن ها هیچ کس نتوانست آیه ای همانند قرآن بیاورد. ما غافلیم. قرآن را با ترجمه بخوانید. مقام معظم رهبری جوانان اروپا را به مطالعه قرآن دعوت کردند. در آلمان بودم. شبی یکی از دوستان مارا برد در جلسه ای در برلین که در میز گردی 60 نفر کشیش باز نشسته جمع بودند که مجمعی تشکیل داده بودند برای مقایسه بین قرآن و تورات و انجیل. من هم با لباس شخصی رفتم. همراهم ترجمه می کرد آنها اول تورات موسی و یهودیان و بعد انجیل مسیحیان و بعد قرآن ما را می خواندند. رسیدند به داستان حضرت موسی علیهالسلام و مترجم برای ما ترجمه می کردند و فکر می کردند فقط در یک جا است داستان حضرت و من قسمتهای دیگر را بیان کردم و مبهوت شدند. تثلیث مسیحیان با "قل هوالله احد" قابل مقایسه نیست. هیچ متفکر فیلسوف دانشمند آشنای با برهان عقلی نمی تواند تثلیث را بپذیرد زیرا تناقض دارد.
چه کنیم از قرآن بهره بگیریم؟
خود قرآن می فرماید:" ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ " (بقره2) قرآن هدایت گر برای همه عالم نیست. متقین را هدایت میکند. غیر از متقین بخوانند هم اثری نمی کند. این نقص از فاعلیت فاعل نیست بلکه از قابلیت قابل است. دل ما خراب است. گناه نمی گذارد قرآن راه بیابد.
از قول اسمعی درتاریخ نقل می کنند: در بصره نماز ظهر را در مسجد جامع خواندم بعد از خروج از مسجد شتر سواری را دیدم که گفت از کدام طائفه هستی؟ گفتم: از طایفه بنی اسمع. گفت: تو اسمعی هستی؟ گفت: بله. گفت: کجا بودی؟ گفتم: خانه خدا. با تمسخر گفت: خدا مگر خانه دارد؟ گفتم: تو نمیفهمی مساجد بیوت الله اند؟ "فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّه أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ " گفت: اسمعی در خانه خدا چه می کردی؟ گفتم: کلام خدا را می خواندم. با نیشخندی گفت: مگر خدا کلام هم دارد؟ گفتم: تو نمی فهمی قرآن کلام خدا است؟
گفت اسمعی میتوانی چند کلام ناب خدا را برای من بخوانی؟ گفتم: می خوانم ولی شرط دارد؟ گفت: چه شرطی؟ گفت: از شترت پیاده شوی و با ادب بایستی و گوش دهی. پایین آمد. گفت: شروع کردم سوره ذاریات را خواندن تا رسیدم به "وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ"(ذاریات22) خدا فرمود: و روزى شما و آنچه وعده داده شده ايد در آسمان است. " فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ "(ذاریات23) سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه واقعا او حق است همان گونه كه خود شما سخن مىگوييد.
تعجب کرد و گفت این کلام خداست؟ چرا من تا الان غصه روزی می خوردم؟ شتر را در وسط میدان نحر کرد و بین فقرا پخش کرد خنجر و شمشیرش را شکست و با حال منقلبی رفت. بعد از چند ماه از طرف کاروان هارون الرشید دعوت شدم به حج. به مکه رفتم، در مطاف بودم که صدایی آمد. اسمعی؟ و دیدم همان عربی بود که در بصره دیده بودم. گفتم: بله؟ گفت: یک بار کلام خدارا خواندی من مست شدم، می شود باز برایم بخوانی؟ گفتم: بله. دستش را گرفتم و او را پشت مقام ابراهیم علیهالسلام بردم. گفتم: چه بخوانم؟ گفت: همان آیات را و خواندم تا رسیدم به آیه" فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ "(ذاریات 23) پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه واقعا او حق است همان گونه كه خود شما سخن مىگوييد.
نا گهان ناله ای کرد و گفت: چرا قرآن را باور نکردیم که خدا قسم یاد کند؟ این را می گفت، ضجه می زد و از من دور می شد. در بیت الله الحرام مقابل کعبه، ناگهان با صورت بر زمین افتاد، ناله ای زد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. منقلب شدم. من تمام عمر قرآن می خواندم و متاثر نشدم و او تنها با یک آیه اینگونه متاثر شد. گناه را اززندگیمان حذف کنیم. بعد به قرآن ورود پیدا می کنیم و از نورش بهره مند می شویم.