عدالت خداوند نسبت به عمل نیک کافران

کد خبر: 44341
هستی بر محور حق و عدالت است و خداوند خاستگاه همه حقوق و عدالت ها.(بقره، آیه 147) از همین روست که انسانها را به حق و عدالت دعوت می‌کند.(نساء، آیه 58؛ نحل، آیه 90).
وارث: یکی از اصول دین اسلامی اعتقاد و باور به عدالت الهی است. این عدالت نسبت به اعمال کافران نیز در دنیا خودش را نشان می‌دهد.
شاید یکی از شبهات بسیاری از مسلمانان این باشد که چرا فلانی که بی‌دین و بی‌نماز و بی‌خداست، وضعیت مالی اش بهتر از ماست و کمتر دچار بیماری و بلا و ابتلا است، اما وضعیت ما اهل نماز و دینداری بدتر از آنان است؟!
خداوند به این پرسش به دو شکل پاسخ داده است: 1. گاهی می‌فرماید که هر کسی دنیا و آخرت را بخواهد ما دنیا و آخرت را به او می‌دهیم و هر کسی که تنها دنیا بخواهد تنها برایش دنیا است و در آخرت نصیبی نمی‌برد.
خداوند می‌فرماید: کسى که کِشت آخرت بخواهد، براى وى در کِشته‏اش مى‏افزائیم و کسى که کِشت این دنیا را بخواهد به او از آن مى‏دهیم ولى‏ در آخرت او را نصیبى نیست.(شوری، آیه 20)؛ 2. گاهی دیگر می‌فرماید: و اگر نه آن بود که همه‏ مردم در انکار خدا امّتى واحد گردند، قطعاً براى خانه‏هاى آنان که به خداى‏ رحمان کفر مى‏ورزیدند، سقفها و نردبانهایى از نقره که بر آنها بالا روند قرار مى‏دادیم؛ و براى خانه‏هایشان نیز درها و تختهایى که بر آنها تکیه زنند و زر و زیورهاى دیگر نیز. و همه اینها جز متاع زندگى دنیا نیست و آخرت پیش پروردگار تو براى پرهیزگاران است.(زخرف، آیات 33 تا 35) خداوند در جایی دیگر می‌فرماید: هر کس خواهان دنیاى زود گذر است، بزودى هر که را خواهیم نصیبى از آن مى‏دهیم، سپس جهنم را برایش مقرّر مى‏کنیم تا نکوهیده و مطرود در آن وارد شود و هر کس آخرت خواهد و با سعى لازم براى آن بکوشد- در حالى که مؤمن باشد- آنانند که از سعیشان قدردانى خواهد شد، همه را، این گروه و آن گروه را از عطاى پروردگارت مدد مى‏بخشیم و عطاى پروردگار تو از کسى منع نشده است»(اسراء، آیات 18 تا 20).
مزد مومنان، ذخیره آخرت
علت اینکه خداوند به کافران این همه نعمت می‌دهد براساس همان قاعده عدالت الهی است. خداوند مزد اعمال نیک کافران را در همین دنیا می‌دهد ولی مزد اعمال نیک مومنان را ذخیره آخرت می‌کند. البته مزد اعمال بد کافران را به آخرت گذاشته و مزد اعمال بد مومنان را در دنیا می‌دهد.
 این گونه است که کافران در آخرت نصیبی نمی‌برند و مومنان در دنیا با بلا و ابتلا مواجه می‌شوند تا در آخرت مشکلی نداشته باشند و چوب اشتباهات و گناهان خود را همین جا بخورند.
در داستانی امام صادق(ع) به فرد زندیق و کافری که دارای قدرت‌های بسیار بود، ولی پس از اسلام آوری آنها را از دست داده بود، به همین نکته اشاره می‌کند و می‌فرماید که اعمال نیک او ذخیره آخرت وی شده و آن بهره‌هایی که به سبب اعمال در دنیا نصیب او بوده از وی گرفته شده و از همین رو دیگر آن توان غیب گویی را ندارد.
در روایت است: شخصى زمان امام صادق (ع)، به مسجد مدینه وارد شد و مردم دورش را گرفتند.
 وقتى حضرت وارد مسجد شد، معرکه‌اى عجیب را در مسجد مشاهده کرد. همه مردم، اطراف شخصى اجتماع کرده بودند تا او را ببینند. حضرت فرمود: اینجا چه خبر است و این شخص کیست؟! عرض کردند: شخصى است که از همه جاى عالم خبر دارد. حضرت نزد او رفت و به او فرمود: آیا تو چنین ادّعایى دارى؟! گفت: بله. حضرت دستش را مشت کرد و به او نشان داد و فرمود: در دست من چیست؟ شخص تأمّلى کرد و شگفتى سر تا پایش را فرا گرفت. حضرت فرمود: نمى توانى بگویى؟! گفت: مى‌توانم. حضرت فرمود: پس چرا نمى گویى؟! گفت: تعجب مى‌کنم که شما آن را از کجا آورده‌اید و چطور به دست شما رسیده است؟! حضرت فرمود: در دست من چیست؟ شخص گفت: هم اکنون، هرچه را در زمین بوده است، در جاى خود مى‌بینم. فقط مرغى در فلان جزیره، دو تخم گذاشته بود که الآن یکى از آنها سر جایش نیست.
چیزى که در دست شما است، باید تخم گمشده باشد. حضرت مشتش را باز کرد و همه دیدند که تخم پرنده‌اى است؛ سپس از مرد پرسید: این قدرت را از کجا آورده‌اى؟! شخص گفت: این قدرت را از راه مخالفت نفس به دست آورده‌ام. هرچه دلم خواست، با آن مخالفت کردم. حضرت فرمود: آیا مایلى مسلمان شوى؟ شخص در ابتدا پاسخ منفى داد؛ امّا عاقبت تحت تأثیر شخصیت و سخنان امام قرار گرفت و مسلمان شد. پس از پذیرش اسلام، متوجّه شد چیزهایى را که پیشتر در اطراف عالم مى‌دیده است، حالا نمى بیند.
از امام صادق(ع) پرسید: آقا! چرا قدرتم را از دست دادم؟ اگر اسلام دینِ حق است، باید قدرت و نورانیتم بیشتر شود. حضرت فرمود: تا به حال هرچه زحمت مى کشیدى، خدا مزد زحماتت را در همین دنیا به تو عطا مى‌کرد؛ امّا از حالا به بعد هرچه زحمت بکشى، خدا پاداش آن را براى آخرتت ذخیره مى‌کند، مگر اینکه پاداش زحماتت را در همین دنیا بخواهى و از پاداش آخرت چشم بپوشى.(مصباح یزدى، عرفان اسلامی، ص 241).
منبع: کیهان
/1102001307