حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از نگاه ائمه اطهار علیهم السلام
بحث درباره صدیقه طاهره میدان وسیعی می طلبد اولاً در روایات آمده است مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ [1] «عارفا بحقها» در زیارت سایر ائمه معصومین هم آمده است در زیارت علی بن موسی الرضا (ع) [2] و نیز در زیارت ابا عبد الله (ع) آمده «من أتاه عارفا به حقه» [3]
در خصوص قید«عارفاً به حقه» و شناخت حضرتمعصومه (س) در چند محور می توان سخن گفت، اول شناخت شناسنامه ای آن حضرت؛ دوم: شناخت ویژگی ها و صفات والای آن حضرت و سوم: علت تشریف فرمایی ایشان به قم و فضائل زیارت حضرتمعصومه (س) و در بخش پایانی «قم از دیدگاه مکتب اهل بیت (ع)»
* لصفاً به طور مختصر در خصوص بخش نخست، یعنی همان شناخت شناسنامه ای آن حضرت توضیح دهید.
ایشان در سال 173 ه ق در اول ماه ذی القعده در مدینه به دنیا آمدند و در مدینه نمو پیدا کردند، حضرت موسی بن جعفر (ع) اولاد بسیاری داشتند و برخی از ارباب نسب، 37 فرزند برای ایشان شمرده اند، اما در میان دختران موسی بن جعفر(ع) هیچ کس به عظمت و قدر و منزلت و افضلیت و برتری حضرتمعصومه نمی باشد، ایشان برجسته ترین دختر موسی بن جعفر (ع) می باشند، در سال 201 ه ق که مامون، امام رضا علیه السلام در پوشش ولایت عهدی، به ایران و مرو و خراسان آورد، یک سال بعد خواهر گرامی اش به عشق شوق دیدار و تجدید عهد با امام زمانش به سوی خراسان حرکت کردند، این سفر ادامه داشت تا اینکه به ساوه رسیدند و بر اساس نقل مورخین، حضرت درآنجا مریض شدند و در بستر بیماری افتادند و البته داستان مفصل است، ایشان همراهانی داشته اند و جنگی در گرفته است و مأموران حکومتی، بسیاری از همراهان حضرت را کشتند و به خاطر این حادثه غم انگیز، حضرت تب دار و بیمار شدند ؛ بعضی از بزرگان گفته اند که حضرت را در شهر ساوه مسموم کردند و بعد از این جریانات حضرت سوال کردند چند فرسخ تا قم فاصله است؟ پاسخ دادند ده فرسنگ، حضرت فرمودند: مرا به قم ببرید که من از پدرانم شنیده ام که قم مرکز شیعیان است، موسی بن خزرج بن سعد اشعری که از فقها و بزرگان زمان خودش بوده و در قم ساکن بوده ، وقتی با خبر شدند حضرت در ساوه هستند، به پیشواز حضرت به ساوه رفتند و حضرت را سوار ناقه کردند و مهار ناقه آن حضرت را موسی بن خزرج اشعری گرفته و به قم آورد و حضرت 17 روز در شهر قم اقامت کردند و بعد از آن روح بلند و والای ایشان به عالم ملکوت پرواز کرد.
* حضرتمعصومه (س) در نگاه روایات و ائمه اطهار (ع) از چه جایگاهی برخوردار هستند؟
حضرتمعصومه از زنان کمل تاریخ اسلامند، هم از نظر شخصیت علمی و هم کمالات دیگر؛ مرحوم علامه در بحار الانوار نقل می کند: عده ای از مردم قم به مدینه آمدند تا به محضر موسی بن جعفر برسند ولی حضرت تشریف نداشتند، مسائل و مطالب را مکتوب کردند و به دست فاطمه معصومه (س) دادند و حضرت سن مبارکشان بین 5 تا 6 سال بوده است و تمام مسائل را جواب دادند؛ موسی بن جعفر (ع) وقتی برگشتند و به جواب ها نگاه کردند، غنچه لبش باز شد و فرمود: «فداها ابوها»[4] سه مرتبه فرمود پدر فدای دختری باد که در این سن کم توانسته است این سوالات سنگین را جواب دهد، اصولاً حساب اهل بیت (ع) از بقیه مردم جداست در سال 61 هجرت وقتی قافله اسیران را به شهر شام بردند، مردم از یزید درخواست کردند اجازه بدهد امام سجاد (ع) بر بالای منبر بروند تا سخنرانی کنند و فکر می کردند، امام مرعوب جمعیت می شود و مطالب یادش می رود و می خواستند حضرت را استهزا کنند، یزید حاضر نشد تا اینکه بالاخره اجازه داد و حضرت به منبر رفت و خطبه ای خواندند، «فضجّ الناس بالبکاء» ... [5]
اندر فراز منبر هر کس بدید گفتا به به طلوع کرده بر منبر آفتابی
یزید که دشمن خونی اهل بیت (ع) است و گفت من این خاندان را می شناسم انه من اهل بیت قد ذق العلم ذقا این ها در همان گهواره مادر، شیر علم به دهان ایشان ریخته اند.
* حضرتمعصومه از چه عظمتی برخوردار بودند؟
در عظمت حضرتمعصومه (س) همین مقدار بس که او برای تجدید عهد با امام رضا، سلطان سریر ارتزاق، ثامن الحجج (ع) از مدینه حرکت کردند، به شوق برادر و امام و رهبر معصوم خودش، رنج این راه بر خود آسان نمودند و این نشان می دهد که ایشان یک زن ولایت مدار است و عارف به حق امام زمان خودش می باشد. دوری از امام و برادر خود، ایشان را به گونه ای رنج می داد که به شوق او رنج سفر بر خود هموار کرد.
* به برخی از ویژگی ها و مقامات آن حضرت اشاره کنید؟
اول مقام شفاعت:
شفاعت در عالم قیامت از مقاماتی است که حضرت از آن مقام برخوردار هستند، چون در عالم برزخ شفاعت وجود ندارد و در روایت است وَ اللَهِ مَا نَخَافُ عَلَیْکُمْ إلَّا الْبَرْزَخَ «سوگند به خدا که ما بر شما نگران نیستیم مگر از عالم برزخ. و امّا در قیامت چون در آنجا شفاعت بدست ماست، پس ما اولی هستیم به شفاعت نمودن از شما.)» ویژگی شفاعت و اتصاف آن حضرت به این جایگاه در زیارتنامه آن حضرت تصریح شده است.
دوم: داشتن زیارت ماثوره:
امامان (ع) ما زیارت ماثوره دارند، ولی معصوم زاده ها و امام زادگان زیارت نامه ماثوره ندارند مثلاً زینب کبری (س) آن شیر زن کربلا با آن عظمت و بزرگی و مقامات عالیه زیارت ماثوره ندارد، بعضی امام زادگان زیارت ماثوره دارند از ویژگی های این بانوی مکرمه اسلام این است که زیارت ماثوره از حضرت جواد (ع) درباره ایشان رسیده است و در زیارتنامه ایشان آمده است یا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ [6] دختر موسی بن جعفر از تو می خواهم که مرا شفاعت کنی، زیرا جایگاه بلند و رفیعی داری.
خدا می داند از روزی که این بانوی بزرگ در قم اجلال نزول کردند، چقدر خیرات و برکات و چقدر معجزات و خوبی ها و خیرات به این سرزمین نازل شده است و چه بلاها و شروری از این سرزمین دفع شده است.
این جایگاه دختر موسی بن جعفر است که از خاندان کرم هستند ؛ در زیارت جامعه آمده است که وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَم [7]
زکریا بن آدم که در قبرستان شیخان قم دفن هستند، از بزرگان و نام آوران و فقهای عصر خودشان هستند از اصحاب جلیل القدر امام هشتم بودند، نقل است که شخصی اهل قم بود، نزد امام رضا (ع) آمد و گفت شُقَّتِی بَعِیدَةٌ وَ لَسْتُ أَصِلُ إِلَیْکَ فِی کُلِّ وَقْتٍ فَمِمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِینِی، شما در مرو خراسانی و من در بلاد بعیده ام و به شما دست رسی ندارم فَمِمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِینِی من معالم دینم را از چه کسی بگیریم حضرت فرمود : زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ الْقُمِّیِّ الْمَأْمُونِ عَلَی الدِّینِ وَ الدُّنْیَا فرمود شما را حواله می دهم به زکریا بن آدم که امین دین و دنیای مردم است [8] و حضرت وظیفه عالمان دینی و مسئولیت عالمان دینی را اینجا بیان کرده اند که ایشان باید امین دین و دنیای مردم باشند و گرنه علم تنها باعث سعادت بشر نمی شود، همان طوری که پرنده با دو بال پرواز می کند، عالمانی موفق اند که علم و عمل را توأمان دارند و خود ساخته باشند. زکریا بن آدم از حضرت خواست از شهر قم بیرون بروند حضرت فرمود، شما در شهر قم بمانید خدا به وسیله شما بلایا را از شهر قم دفع می کند، همان طوری که بلایا را از بغداد توسط پدرم دفع کرده است [9] جایی که به برکت وجود زکریا بن آدم بلا دفع شود، دختر مو سی بن جعفر جای خود دارد ؛ 13 قرن است که این بانوی بزرگوار در این شهر نزول اجلال کرده اند و منشأ برکات الهی بوده است و از همه مهم تر، شکل گرفتن حوزه علمیه قم در منطقه کویری و نیمه بیابانی قم است، اما خداوند آنقدر این بانوی بزرگوار را منشأ خیرات قرار داده که قم ام القرای جهان شده است.
حضرتمعصومه (س) هم دختر امام و هم عمه امام و هم خواهر امام است، شفاعت مختص به آخرت نیست بلکه از همین دنیا شروع می شود و به آخرت می رسد.
زریه پیامبر هر کجا باشند چه در مشرق و مغرب بلخ و بخارا و عراق باز هم نسل پاک پیامبرند.
گر ز مغرب بر زند خورشید سر عین خورشید است نه چیز دگر
«آفتاب»، «آفتاب» است ولو از مغرب زمین طلوع کند، هر کجا فرزندان رسول اکرم (ص) باشند «فرزندان فاطمه» باشند منشأ خیراتند.
در ادامه زیارت حضرت آمده است که « فانّ لکِ عندالله شان من الشان» یعنی تو شأنی داری که عقول بشر نمی تواند به آن «شأن» برسد و واقعا بهت آور و توصیف ناپذیر است و این جمله را هزاران نفر گفته اند و نه اشخاص عادی و معمولی؛ امام خمینی (ره) که معمار انقلاب است، بعد از 16 سال تبعید اولین کاری که بعد از ورود به این شهر مقدس انجام می دهد زیارت حضرت فاطمة معصومه (س) است و دست به سینه در مقابل دختر موسی بن جعفر می گوید: یا «فاطمة اشفعی فی الجنه» همه عالمان ما از این بانوی گرامی می خواهند که مشمول شفاعت ایشان قرار بگیرند.
* آیا روایاتی نیز از آن حضرت نقل شده است؟
بله، فاطمه معصومه(س) در سلسله روات و محدثین است، باید متذکر این مطلب شد، احادیثی داریم که روات آن احادیث همه یکسان هستند، مثلاً در در خصوص امام حسن مجتبی (ع) وارد شده: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَنِ حَسَنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحَسَنِ(ع) إِنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ [10] درباره دختر موسی بن جعفر (ع) هم روایت داریم. عن فاطمه بنت علی بن موسی الرضا، عن فاطمه موسی بن جعفر عن فاطمه بنت جعفر بن محمد عن فاطمه بنت محمد بن علی عن فاطمه بنت الحسین عن فاطمه الاطهر، این روایت معروف به روایت فاطمیات است، که به طور مسلسل از فاطمه شروع شده و به فاطمه ختم شده است، از زبان فاطمه زهرا (س) نقل کرده که «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» [11] و همینطور راوی حدیث منزلت که پیامبر(ص) امیر المؤمنین(ع) را جانشین خودش کرد فرمود أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی[12] که در سلسله سند دختر موسی بن جعفر (ع) قرار دارند و همینطور روایتی است که پیامبر (ص) در شب معراج، به آسمان رفتند و فرمود مرا وارد بهشت کردند و قصری دیدم و... آنجا نوشته بود « لا اله الاّ الله، محمد رَسُول الله، عَلیٌ وَلی القَوْم» [13] که این بشارتی، است برای شیعیان و محبین اهل بیت (ع) بود، راوی این روایت نیز حضرتمعصومه (س) است، او انسانی ولایت مدار و فهیمه و عالمه و هم بانوی حجاب می باشند.
* عبادت در باور آن حضرت چه جایگاهی داشته است؟
فاطمه معصومه(س) در عفاف، حجاب، عبادت و بندگی مخلصانه پروردگار، سرآمد است، یکی از زنان الگوی نمونه تاریخ صدر اسلام است، در شرح حال نوشته اند ایشان در همین مدت کوتاهی که در قم بودند، محراب عبادت و بندگی داشتند؛ عالی ترین مقام برای انسان آن است که به مقام عبودیت و سرسپردگی برسد و اساس اسلام بر اساس عبودیت است، اگر ما دانستیم پیامبر اکرم (ص) صادق و مصدِّق است، دیگر در این مکتب، چون و چرایی وجود ندارد و هر چه او دستور می دهد، باید بدون چون و چرا بپذیریم، بزرگان ما همه انکسار در ذات مقدس ربوبی داشته اند، امام صادق (ع) می فرماید: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَأْکُلُ أَکْلَ الْعَبْدِ وَ یَجْلِسُ جُلُوسَ الْعَبْدِ وَ یَعْلَمُ أَنَّهُ عَبْدٌ [14] رسول خدا (ص) مانند بردگان روی زمین می نشست و مثل ایشان غذا می خورد و باورش آمده بود که بنده خداست و بنده از خود چیزی ندارد، فانی در اراده خداست، خواست و مشیت او فانی در خواست و مشیت او است، فقط خدا را می بیند و از خود هیچ اختیاری قائل نیست، انسان در سایه عبودیت به هر آنچه که بخواهد برسد می رسد و در همین 17 روزی که این خانم به قم تشریف آوردند، محراب نماز داشتند و بعد از 13 قرن، این محراب عبادت در محله میرقم محفوظ است، عفاف و حجاب حضرت و بندگی، عبودیت و ولایت مداری آن حضرت همه برای بانوان با فضیلت و زنان مسلمان درس است.
* چهار امام معصوم، جایگاه معرفتی آن حضرت را بیان کرده اند، لطفاً در این خصوص توضیح دهید؟
در باب زیارت حضرتمعصومه (ص) از 4 امام معصوم (ع) روایت نقل شده، نخست این که هنوز حضرتمعصومه (س) به دنیا نیامده بودند و شاید امام کاظم(علیه السلام) ازدواج نکرده بودند، این حدیث گوهر بار را امام صادق آل محمد که بنیان گذار نهضت علمی جهان اسلام است بیان کرده اند: «إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»[15] جدمان امیر الومنین حرمی دارد در کوفه و پیامبر (ص) حرمی دارد در مدینه و ما اهل بیت عصمت و طهارت حرمی داریم در قم و روزگاری می رسد که از پسرم، دختری به دنیا می آید که هر که او را زیارت بکند از اهل بهشت است، امام کاظم (ع) نیز فرمودند: که «فداها ابوها»
امام رضا علیه السلام در خصوص خواهر گرامیشان فرمودند: مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ مخصوصاً تاکید بر «عارفا» می کند تا بدانیم که ایشان از چه تباری هستند، ایشان از تبار پاکان هستند و آیه تطهیر درشان ایشان وارد شده است.
امام جواد(علیه السلام) فرمودند: «من زار عمتی به قم، له الجنه» [16] هر که عمه بزرگوار مرا زیارت کند بهشت بر او واجب است، چهار معصوم درباره فاطمه معصومه (س) روایت می کنند درباره بانویی که در 28 سالگی از دنیا رحلت می کنند.
* علمای ما چقدر به زیارت ایشان اهتمام داشته اند و زیارت و ملاقات قبر این بانوی مکرمه چقدر گره گشا بوده است؟
مرحوم شیخ عباس قمی که افتخار قم و اهل قم هستند و چشم و چراغ حوزه های علمیه اند، کتابهای فراوانی نوشته اند، یکی از کتاب های ایشان کتاب «فوائد الرضویه» است و آن را که در کنار مرقد امام رضا (ع) نوشته اند؛ این کتاب باید برای طلبه ها کتاب بالینی باشد، چون مطالعه زندگی علما، همت طلبه ها را بالا می برد و غرور آدمی را می شکند و باعث رشد آدمی است، شیخ عباس قمی 60 سال عمر کرده و حدود 65 کتاب نوشته است که یک کتاب او مفاتیح الجنان است و در هر خانه در کنار یک قرآن یک مفاتیح الجنان وجود دارد، سه دوره بحار الانوار را از اول تا آخر مطالعه و به نام سفینة البحار تلخیص کرده، من از بزرگان شنیده ام از حضرت آیت الله خویی که هم از نظر شاگرد پروری و هم در فقه و اصول و تفسیر و رجال شیخ طائفه روزگار ما بوده اند، سئول کردند. اگر فرضا شما را در جای زندانی کنند و شما را در انتخاب یک کتاب آزاد بگذارند چه کتابی را انتخاب می کنید می گوید : کتاب «سفینة البحار»، شیخ عباس قمی در کتاب فوائد المرضویة می فرماید : صدر المتالهین شیرازی که فیلسوف الهی است و بعد از گرفتاری ها و ابتلائاتی که برای او پیش آمده است به شهر قم می روند، چون روایت داریم که إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا [17] خدا تضمین کرده که قم و نواحی قم را از بلایا دور کند از همین رو او به روستای کهک که 4 فرسخ تا قم فاصله دارد می رود.
وقتی مرحوم صدرالمتألهین در مباحث علمی غور می کرد و به مشکل علمی برمی خورد، از کهک پیاده به قم می آمد و به زیارت حضرتمعصومه(س) مشرف می شدند و راز علمی او گشوده می شد و دوباره به کهک بر می گشتند.
از امتیازات مردم قم سبقت در اسلام و تشیع است، از روزی که اسلام را اختیار کردند، اسلام علوی را انتخاب نمودند، متصلب در دین و عاشق اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بودند، لذا سابقه تسنن در مردم قم وجود ندارد که از افتخارت مردم قم است، در روایتی آمده است لَوْ لَا الْقُمِّیُّونَ لَضَاعَ الدِّین [18] اگر قمیین نبودند، دین ضایع می شد، «لولا القمیین لاَِندرست آثارَ النبوة» اگر قمییین نبودند، آثار نبوت مندرس می شد، «هُمُ الْفُقَهَاءُ الْعُلَمَاءُ الْفُهَمَاءُ، هُمْ أَهْلُ الدِّرَایَةِ وَ الرِّوَایَةِ وَ حُسْنِ الْعِبَادَةِ» [19] روایت فراوان درباره مردم قم، ولایت مداری و دین داری، علم و فضل مردم قم وارد شده است و این نشان می دهد که اهل بیت (ع) از همان روز اول نگاه مثبت به مردم قم داشته اند، حدیثی است که واقعاً این حدیث بهت آور است و نشان از اتصال معصومین به غیب است، روزی حضرت امام صادق(ع) در میان اصحاب و یاران نشسته بودند، قم و اهل قم که به میان آمد حضرت فرمود سَتَخْلُو کُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یأزر [یَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ کَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَیَّةُ فِی جُحْرِهَا ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ، کوفه مهد علوم اسلامی بوده است و بزرگان شاگردان ائمه ما اهل کوفه بوده اند کوفه در آن روزگار مهد علم و تفقه بوده است، حضرت فرمودند روزگاری می رسد کَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَیَّةُ فِی جُحْرِهَا همان طوری که مار، در لانه اش چمبر می زند، علم از کوفه جمع می شود و سر از قم در می آورد وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ [20] و قم مرکز و مدار علم و فضیلت می شود و امروز این وعده امام صادق(علیه السلام) تحقق پیدا کرده است و قم ام القرای جهان اسلام است و کانون توجه همه جهانیان قرار گرفته است و همه این ها به برکت قدوم مبارک حضرت فاطمه معصومه(س) است.
منابع:
1] بحارالأنوار ج: 48 ص: 317
عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع قَالَ قَالَ یَا سَعْدُ عِنْدَکُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَی قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ
[2] عیون أخبارالرضا(ع) ج: 2 ص: 259
حدثنا الحسین بن إبراهیم بن تاتانة و الحسین بن إبراهیم بن أحمد بن هشام المکتب و أحمد بن علی بن إبراهیم بن هاشم و محمد بن علی ماجیلویه و محمد بن موسی بن المتوکل و علی بن هبة الله الوراق رضی الله عنهم قالوا حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم عن أبیه عن محمد بن أبی عمیر عن حمزة بن حمران قال قال أبو عبد الله ع یقتل حفدتی بأرض خراسان فی مدینة یقال لها طوس من زاره إلیها عارفا به حقه أخذته بیدی یوم القیامة فأدخلته الجنة و إن کان من أهل الکبائر قال قلت جعلت فداک و ما عرفان حقه قال یعلم أنه إمام مفترض الطاعة شهید من زاره عارفا به حقه أعطاه الله تعالی له أجر سبعین ألف شهید ممن استشهد بین یدی رسول الله ص علی حقیقة و فی حدیث آخر قال قال الصادق ع یقتل لهذا و أومی بیده إلی موسی ع ولد به طوس و لا یزوره من شیعتنا إلا الأندر فالأندر
[3] حدثنی أبی رحمه الله عن سعد بن عبد الله عن محمد بن الحسین عن الحسن بن محبوب عن صباح الحذاء عن محمد بن مروان عن أبی عبد الله ع قال سمعته یقول زوروا الحسین ع و لو کل سنة فإن کل من أتاه عارفا بحقه غیر جاحد لم یکن له عوض غیر الجنة و رزق زرقا واسعا و أتاه الله بفرج عاجل إن الله وکل بقبر الحسین بن علی ع أربعة آلاف ملک کلهم یبکونه و یشیعون من زاره إلی أهله فإن مرض عادوه و إن مات شهدوا جنازته بالاستغفار له و الترحم علیه حدثنی حسن بن عبد الله بن محمد بن عیسی عن أبیه عن الحسن بن محبوب بإسناده مثله (کامل الزیارات ص: 86 )
[4] الفاطمة المعصومة (س) - محمد علی المعلم - ص 76 – 77
السید أحمد المستنبط عن کتاب کشف اللئالی لابن العرندس الحلی، وحاصلها : أن جمعا من الشیعة قصدوا بیت الإمام موسی بن جعفر ( علیهما السلام ) للتشرف بلقائه والسلام علیه، فأخبروا أن الإمام ( علیه السلام ) خرج فی سفر وکانت لدیهم عدة مسائل فکتبوها ، وأعطوها للسیدة فاطمة المعصومة ( علی ها السلام ) ثم انصرفوا . وفی الیوم التالی - وکانوا قد عزموا علی الرحیل إلی وطنهم - مروا به بیت الإمام ( علیه السلام )، ورأوا أن الإمام ( علیه السلام ) لم یعد من سفره بعد ، ونظرا إلی أنه لا بد لهم أن یسافروا طلبوا مسائلهم علی أن یقدموها للإمام ( علیه السلام ) فی سفر آخر لهم للمدینة، فسلمت السیدة فاطمة ( علی ها السلام ) المسائل إلیهم بعد أن کتبت أجوبتها ، ولما رأوا ذلک فرحوا وخرجوا من المدینة قاصدین دیارهم. وفی أثناء الطریق التقوا بالإمام الکاظم ( علیه السلام ) وهو فی طریقه إلی المدینة، فحکوا له ما جری لهم فطلب إلیهم أن یروه تلک المسائل، فلما نظر فی المسائل وأجوبتها ، قال ثلاثا : فداها أبوها. فإن صحت هذه الحکایة فهی تدل - أولا: - علی أن السیدة فاطمة المعصومة عاصرت أباها مدة طویلة من الزمن فیکون القول بأن ولادت ها سنة 183 ه أو 179 ه غیر صحیح قطعا. وثانیا: تدل علی المقام العلمی الرفیع الذی بلغته السیدة فاطمة المعصومة (علیها السلام)، بل کما قال الشیخ مهدی پور إنه دلیل علی أنها عالمة غیر معلمة، هذا مع التوجه إلی أنها کانت صغیرة السن آنذاک
[5] منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام(فارسی)، ج 2، ص: 995 ؛ کامل بهائی، ص: 300
[6] بحارالأنوار ج: 99 ص: 267
یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ فَلَا تَسْلُبَ مِنِّی مَا أَنَا فِیه
[7] زیارت جامعه کبیره ؛ مفاتیح الجنان؛ من لایحضره الفقیه ج: 2 ص: 615
[8] وسائل الشیعة ج: 27 ص: 146
عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْمُسَیَّبِ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا ع شُقَّتِی بَعِیدَةٌ وَ لَسْتُ أَصِلُ إِلَیْکَ فِی کُلِّ وَقْتٍ فَمِمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِینِی قَالَ مِنْ زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ الْقُمِّیِّ الْمَأْمُونِ عَلَی الدِّینِ وَ الدُّنْیَا قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْمُسَیَّبِ فَلَمَّا انْصَرَفْتُ قَدِمْنَا عَلَی زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا احْتَجْتُ إِلَیْهِ
[9] بحارالأنوار ج: 49 ص: 278
عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا ع إِنِّی أُرِیدُ الْخُرُوجَ عَنْ أَهْلِ بَیْتِی فَقَدْ کَثُرَ السُّفَهَاءُ فَقَالَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّ أَهْلَ قُمَّ یُدْفَعُ عَنْهُمْ بِکَ کَمَا یُدْفَعُ عَنْ أَهْلِ بَغْدَادَ بِأَبِی الْحَسَنِ ع
[10] وسائل الشیعة ج: 12 ص: 154
وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَسْوَارِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ السِّجْزِیِّ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ عَلِیٍّ السَّرَخْسِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِمْرَانَ الْبَغْدَادِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحَسَنِ ع إِنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ قَالَ الصَّدُوقُ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحِیمِ التُّسْتَرِیُّ وَ أَبُو الْحَسَنِ الثَّانِی عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ الْبَصْرِیُّ وَ أَبُو الْحَسَنِ الثَّالِثُ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْوَاقِدِیُّ وَ الْحَسَنُ الْأَوَّلُ الْحَسَنُ بْنُ عَرَفَةَ الْعَبْدِیُّ وَ الْحَسَنُ الثَّانِی الْحَسَنُ الْبَصْرِیُّ وَ الْحَسَنُ الثَّالِثُ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع
[11] یکی از فضایل و مقامات بانوی مکرمه، حضرتمعصومه علیهاالسلام محدّثه بودن ایشان است.
احادیثی از آن حضرت در کتب اخبار موجود است که ما به ذکر یکی از آن ها که به حدیث فاطمیات معروف و در کتب عامه مسطور است؛ بسنده می نماییم.
علت نام گذاری این حدیث به فاطمیات اینست که روایت کننده های آن، جز یکی دو نفر، همه فاطمه نام می باشند و حدیثی بسیار جالب و ارزنده است و آن را علامه محدث شیخ محمد بن محمد بن احمد چشتی داغستانی در صفحه 217 کتاب اللؤلؤة الثمینة فی الآثار المعنعنة المرویه، که در سال 1306 در مصر چاپ شده، نقل نموده و سابقاً در حاشیه در طلا ضریح مقدس هم منقوش بوده و ما در کتاب آثار الحجه، ج 1، ص 8 هم نقل کردیم. و نیز خود این حدیث را شفاها از سید استاد علامه مجاهد آیة الله العظمی مرعشی نجفی استماع نموده ام.
«حدثنی سیّدنا العلامة النجفی المرعشی، قال: روی السیّد محمّد الغماری الشافعی فی کتابه عن فاطمة بنت الحسین الرضوی عن فاطمة بنت محمّد الرضوی عن فاطمة بنت ابراهیم الرضوی عن فاطمة بنت الحسن الرضوی عن فاطمة بنت محمّد الموسوی عن فاطمة بنت عبدالله العلوی عن فاطمة بنت الحسن الحسینی عن فاطمة بنت ابی هاشم الحسینی عن فاطمة بنت محمّد بن أحمد بن موسی المبرقع عن فاطمة بنت احمد بن موسی المبرقع عن فاطمة بنت موسی المبرقع عن فاطمة بنت الإمام أبی الحسن الرّضا عن فاطمة بنت موسی بن جعفر عن فاطمة بنت الصادق جعفر بن محمّد عن فاطمة بنت الباقر محمّد بن علی عن فاطمة بنت السجّاد علی بن الحسین زین العابدین عن فاطمة بنت ابی عبدالله الحسین عن زینب بنت امیرالمؤمنین عن فاطمة بنت رسول الله علی ها السلام قالت:قال رسول الله صلی الله علیه وآله:«ألا من مات علی حبّ آل محمّد مات شهیداً.»هر کس با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است.
منبع: برگرفته از کتاب قم در گنجینه دانشمندان، حاج شیخ محمّد شریف رازی، با تصرف.
[12] بحارالأنوار ج: 37 ص: 263
[13] بحارالأنوار ج: 65 ص: 77
کِتَابُ الْمُسَلْسَلَاتِ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِیُّ الْعُرَیْضِیُّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَلِیلٍ قَالَ أَخْبَرَنِی عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْأَهْوَازِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی بَکْرُ بْنُ أَحْنَفَ قَالَ حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِی فَاطِمَةُ وَ زَیْنَبُ وَ أُمُّ کُلْثُومٍ بَنَاتُ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قُلْنَ حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِی فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِی فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِی فَاطِمَةُ وَ سُکَیْنَةُ ابْنَتَا الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع عَنْ أُمِّ کُلْثُومٍ بِنْتِ عَلِیٍّ ع عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ دُرَّةٍ بَیْضَاءَ مُجَوَّفَةٍ وَ عَلَیْهَا بَابٌ مُکَلَّلٌ بِالدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ وَ عَلَی الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِی فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْبَابِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ الْقَوْم
[14] المحاسن: 456- 457
[15] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 48، ص: 317
[16] الوسائل 10/ 452 ثواب الاعمال/ 124 البحار 102/ 26
[17] بحارالأنوار ج: 57 ص: 217
رُوِیَ مَرْفُوعاً إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ بِإِسْنَادِهِ إِلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع قَالَ إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا
[18] بحارالأنوار ج: 57 ص: 217
[19] بحارالأنوار ج: 57 ص: 217
عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ إِنَّ لَعَلَی قُمَّ مَلَکاً رَفْرَفَ عَلَیْهَا بِجَنَاحَیْهِ لَا یُرِیدُهَا جَبَّارٌ بِسُوءٍ إِلَّا أَذَابَهُ اللَّهُ کَذَوْبِ الْمِلْحِ فِی الْمَاءِ ثُمَّ أَشَارَ إِلَی عِیسَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ سَلَامُ اللَّهِ عَلَی أَهْلِ قُمَّ یَسْقِی اللَّهُ بِلَادَهُمُ الْغَیْثَ وَ یُنْزِلُ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الْبَرَکَاتِ وَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ هُمْ أَهْلُ رُکُوعٍ وَ سُجُودٍ وَ قِیَامٍ وَ قُعُودٍ هُمُ الْفُقَهَاءُ الْعُلَمَاءُ الْفُهَمَاءُ هُمْ أَهْلُ الدِّرَایَةِ وَ الرِّوَایَةِ وَ حُسْنِ الْعِبَادَةِ
[20] بحارالأنوار ج: 57 ص: 213
وَ رُوِیَ بِأَسَانِیدَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ ذُکِرَ کُوفَةُ وَ قَالَ سَتَخْلُو کُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یأزر [یَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ کَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَیَّةُ فِی جُحْرِهَا ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّی الْمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَالِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَیَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِینَ مَقَامَ الْحُجَّةِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ یَبْقَ فِی الْأَرْضِ حُجَّةٌ فَیُفِیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَی سَائِرِ الْبِلَادِ فِی الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَیَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ حَتَّی لَا یَبْقَی أَحَدٌ عَلَی الْأَرْضِ لَمْ یَبْلُغْ إِلَیْهِ الدِّینُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ یَظْهَرُ الْقَائِمُ ع وَ یَسِیرُ سَبَباً لِنَقِمَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ عَلَی الْعِبَادِ لِأَنَّ اللَّهَ لَا یَنْتَقِمُ مِنَ الْعِبَادِ إِلَّا بَعْدَ إِنْکَارِهِمْ حُجَّةً
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه
/1102101305