جهان «کن فیکون» چیست؟
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی در یادداشتی به بررسی و پاسخ به این پرسش پرداخته است که مقصود از «کُن فیکون» چیست؟
وارث: حجتالاسلام سیدابوالفتح دعوتی، پژوهشگر و مترجم قرآن، در یادداشتی که به بررسی و تبیین عبارات «کن فیکون» پرداخته است که متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
در ترجمههای قرآن گاهی یک کلمه پسوند و یا پیشوند اضافه میشود و اصلا معنای آن آیه عوض میشود، حتی گاهی یک «ویرگول» میتواند معنی را تغییر بدهد، ببینید در خیلی از ترجمهها در معنای جمله «کن فیکون» یک کلمه «بیدرنگ» اضافه شده و این کلمه ترجمه شده به اینکه هر چه را خداوند اراده کند به او میگوید « باش» و آن«بیدرنگ میشود» یعنی گفتن و اراده خداوند همان و پیدایش آن چیز همان که در واقع این کلمه «بی درنگ» این معنی را القاء کرده که اشیاء بدون زمان و دفعی خلق میشوند.
حال آنکه این طور نیست، و آن کلمه ایجاد از جانب خداوند زمان ندارد چونکه خدا خودش لامکان و لازمان است و خداوند خالق مکان و زمان است و اراده خداوند زمان نمیخواهد، و اما خلق خداوند نیازمند زمان است.
قرآن کریم میفرماید خداوند به «آدم(ع) گفت: «باش» و او هم «شد» و خلق شد ولکن در جای دیگر میفرماید که این آدم به وسیله آلات و ابزار و از خاک و گل و آب و در مراحل متعدد خلق شد و به تدریج خلق شد حال آنکه تعبیر«کن» «فیکون» در مورد آن به کار رفته است یعنی «کن» زمان ندارد، لیکن «یکون»، زمان دارد.
خداوند میفرماید: «انما اَمره اذا اَراد شـئیاً ان یقول له کن فیکون: امر ما هنگامی که اراده میکنیم چیزی را این است که میگوئیم باش و آن میشود».
یکی از این چیزها، همین خلقت جهان آفرینش است از آغاز خلقت تا پایانی که پایان ندارد و تا روز جاودان و بیپایان، خداوند در خلقت این چیز به او گفت باش و او شد و اگر چه فرمان خداوند واحد بود، ولی آفرینش جهان مراحل و شاخهها و درجات و اشکال و ابعاد و اقطار فراوان دارد و فرمان خداوند شامل همه امورات جهان تا پایانی که پایان ندارد گردید و همه اینها به یک فرمان الهی خلق شد و در این فرمان الهی همه فرمانهای دیگر تا آخر موجود بوده است، و خلقت آسمانها و خلقت عرش و خلقت زمین و خلقت همه آنجه بر زمین است و خلقت آدم و حضرت عیسی و همه دیگر مخلوقات در همین کلام و فرمان الهی مستتر و حاضر بوده است، و مع ذلک هر مخلوقی و هر موجودی و هر آسمانی و قیامت و حوادث بعد از قیامت نیز همه هر کدام در وقت و زمان خودش مقرر شده است و دارای زمان و مکان و اسباب و ابزار خودش میباشد و مرهون به شرایط خودش میباشد.
لاجرم، اگر فرمان«کُن» زمان ندارد و واحده است، ولکن بخش «فیکون» و خواهد شد این زمانی و تدریجی است،
در پاسخ به این پرسش که «آیا در مورد روح و فرشته نیز این چنین است»، باید گفت در مورد روح و فرشتگان هر چند ادعا شده که خلقت اینان دفعی است و روح و فرشته زمان و مکان ندارد، ولکن این ادعا از دیدگاه قرآن مورد تائید قرار نمیگیرد، چرا که قرآن در جواب کسانی که میگفتند ملائکه دختران خدایند، میفرماید: «أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ: آیا اینان خلقت فرشتگان را مشاهده کردهاند»(زخرف/ ۱۹). در اینجا قرآن کریم فرشتگان را مخلوق میشمارد و دارای خلقت و شکل و شمایل و ترکیبات و اجزاء میباشند.
در مورد شیطان میفرماید، شیطان را از ترکیبات حرارتی و آتش نفوذکننده آفریدیم، وشیطان به فرموده قرآن یک موجود مادّی است ودیده هم نمیشود و تا قیام قیامت همراه ملائکه میتواند زنده باشد و میدانیم که شیطان مدتها به همراه فرشتگان بوده و فرشتگان اورا از خودشان و مانند خودشان مییافتند، یعنی خلقت فرشتگان و روح و شیاطین و ذریات شیاطین شباهت به یکدیگر دارند.
ما در این عالم مشاهده میکنیم که روح انسان و روح دیگر حیوانات در همین زمین و از درون همین کالبدها پدید میآید و پس از فناء بدنها به جهان ارواح و عالم برزخ پرواز میکنند، حال آنکه روح از فرشته کامل تراست، پس آیا ما که ندیدهایم ملائکه چگونه آفریده شدهاند، چگونه میگوئیم که آنها زمان و مکان ندارند حال آنکه قرآن آنان دارای خلقت میشمارد و برای آنان از داشتن بالهای متعدد و ابزارهای حرکت یاد میکند، و میفرماید اگر خدا بخواهد باز در به خلقت آنان میافزایدوابزارهای بیشتری به آنان میدهد.
«يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ: خداوند در خلقت ایشان هر چه بخواهد میافزاید»(فاطر/۱) و نیز میفرماید «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا روزی که فرشتگان و روح قیام کنند و برخیزند»(نبأ/ ۳۸). یعنی دارای یک ماموریت جدید و قدرت و برنامه جدید خواهند شد که هنوز به آن درجه نرسیدهاند و زمان برای تکامل و وصول به آن درجات و کارها و موقعیتها نیافتهاند و هنوز در راهند و طی طریق میکنند یعنی زمانی هستند و حالات گوناگون دارند و به تدریج باید به این موقعیتها برسند، و برخیها باید کامل بشوند تا برگزیده بشوند و پیامهای خدا را دریافت کنند و بردیگر فرشتگان حکومت و برتری پیدا کنند.
بنابراین حساب جداگانهای برای خلقت روح و فرشته و شیاطین و عالم برزخ و نعمتهای آن و ارزاق آن و عذابها و مسائل و امکنه و ابعاد آن نمیتوان باز کرد و همه و همه در خلقت «کن فیکون» مساوی هستند و باید تدریجی باشند، و اخبار و روایات با این معنی موافقت بیشتری دارد و نهج البلاغه خلقت آنان را بعد از خلق آسمانها میشمارد و میفرماید خداوند آنان را در آسمانها اسکان داد و اینها در زمان و مکان واقع شده است.
همچنین از آیات قرآنی به دست می آید که ملائکه دارای حرکات و طواف و عروج و نزول میباشند و حرکات تکاملی دارند به علم و قدرت آنها افزوده میشود و حرکات اکتسابی دارند کما اینکه خداوند به آنان فرمان سجده داد و آنان سجده کردند و یک مأموریت جدید پیداکردند که قبلاً فاقد آن بودند و در قیامت هم کارهای جدیدتری به آنان محوّل خواهدشـد و لحظه به لحظه در کار هستنـد.
چنانکه در هر شب قدر در یک زمان خاص مأموریتهای خاص به آنان واگذار میشود و پیوسـته در کار میباشـنـد؛ مانند همه مخلوقات و مانند خورشـید که آن به آن دارد به میلیاردها موجودات و ذرات انرژیهای مختلفه میدهد در طول هزاران قرن و ماه و سال و فرشتگان الهی نیز در پشت این پرده پشتیبان این همه حرکات می باشند و سرانجام درود میفرستند و استغفار میطلبند برای رستگاری انسانها مانند همه دیگر موجودات: «...لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ: برای شما و برای دیگر مخلوقات» (عبس/۳۲)