حجت الاسلام ادیب یزدی: عظمت حضرت رقیه(ع)؛ مهمترین دلیل انتسابش به سیدالشهدا(ع) است
وارث: مراسم جشن ولادت حضرت رقیه(س) با سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی و مداحی حاج زهیر سازگار و کربلایی مهدی جمالی در هیئت روضة الرقیه(س) برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام مرتضی ادیب یزدی را می خوانید:
ارتباطات قلبی ویژه بین امام حسین(ع) و حضرت رقیه(س)
مادر حضرت رقیه سلام الله علیها در ایام نفاس از دنیا رفته و سیدالشهدا علیه السلام برای ایشان هم پدر بود و هم مادر، لذا ارتباطات قلبی ویژه ای بین پدر و دختر منعقد شد. چون بزرگ شدن دختر بدون مادر بسیار بسیار سخت و سنگین است. لذا پدر وقتی می بیند مادر دیگر نیست حالات خاصی به پدر دست می دهد که ارتباطات قلبی و جانانه ای بین پدر و دختر شکل می گیرد.
لذا علاقه حضرت رقیه سلام الله علیها به امام حسین علیه السلام فوق العاده بود و قابل تفسیر نیست، با دیدن سر پدر، حضرت از شدت غصه آنطور از دنیا برود معلوم می شود چقدر ارتباطات قلبی عمیق و وسیع با پدر داشته.
وجود قهرمانان با سنین مختلف در نهضت عاشورا
عاشورا ابعاد بسیار متعددی دارد حتی در رده های سنی مختلف قهرمانانی در خودش پرورش داده و هر کس در هر رده سنی می تواند مولا و مقتدی خود را در میان قهرمانان کربلا پیدا کند. دو تن از بزرگان عالم در میان شهدای عظیم الشان کربلا وجود دارند، حضرت علی اصغر و حضرت رقیه سلام الله علیها. یک طفل شش ماهه چنین جایگاهی را در میان شهدای کربلا پیدا کرد که خیلی عجیب است.
تسلیت مستقیم خداوند به امام حسین(ع)
تنها شهیدی که در روز عاشورا خداوند برای شهادتش، به امام حسین علیه السلام مستقیماً تسلیت گفت حضرت علی اصغر است.
در شهادت قمر بنی هاشم با آن عظمت، علی اکبر علیه السلام که واقعا جزو شخصیت های درجه یک عالم به حساب می آید، خداوند به امام حسین علیه السلام تسلیت نگفت اما علی اصغر شش ماهه که شهید شد از آسمان ندا آمد که ما به تو تسلیت می گوییم ای ولیّ بزرگ ما؛ پروردگار عالیمان پیغام داد: ای بنده ی خوب من حسین جان، برای اصغرت دایه ای می گمارم که او را تحت تربیت خودش قرار دهد و در قیامت او را به تو برمی گردانم.
بعضی از بزرگان گفتند چرا خدا در شهادت حضرت علی اصغر به امام حسین علیه السلام تسلیت گفت؟ جهتش این است که هر کدام از شهدای کربلا شهید می شدند امام حسین علیه السلام افتخار می کردند اما در شهادت حضرت علی اصغر، امام حسین علیه السلام خجالت می کشید. خدا مختار را رحمت کند، او ابوخلیل را که در همه منازل در مسیر کربلا حضور داشت، احضار کرد و از او پرسید: کجا دلت برای امام حسین علیه السلام سوخت.
ابوخلیل پاسخ داد: وقتی حضرت علی اصغر به شهادت رسید خیلی دلم برای امام حسین علیه السلام سوخت، حضرت دو قدم به سمت خیمه ها می رفت و برمیگشت، حضرت شرمنده شد چون می دانست مادر حضرت علی اصغر منتظر بود تا امام بچه اش را برگرداند. مختار و ابوخلیل بسیار گریه کردند.
بهترین بنده؛ شرمنده ترین بنده نزد خداست
حضرت علی اصغر باعث شد چنین جایگاهی برای امام حسین علیه السلام حاصل شود. بنده ی خوب بنده ای است که در مقابل پروردگار شرمنده باشد، خودش را طلبکار خدا نداند. بهترین بندگان شرمنده ترین آنها نزد پروردگار است. مبادا این منابر، مجالس و ابراز ارادت به اهل بیت علیهم السلام و ... باعث عُجب و تکبر ما بشود و خیال کنیم برای اهل بیت علیهم السلام کاری می کنیم. اگر در آتش برویم و خاکستر ما را بر باد دهند باز هم شرمنده سالار شهیدان عالم هستیم.
یادی کنیم از شهدای بسیار عزیز مدافعین حرم، جوانان غیور و واقعا غیرتمند، در سرزمین غربت برای دفاع از حریم آل الله اینطور مردانگی می کنند. خیلی از جنازه های شهدای مدافع حرم بازنگشت، یا بدون سر برگشت و باز هم شرمنده هستند چه مقامی نزد خدای عالمیان دارند! لذا نباید نماز، روزه و حجاب باعث عُجب ما شود.
اثرگذاری حضرت رقیه(س) در نهضت عاشورا
وجود مبارک حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها سند مستند حقانیت این انقلاب عجیب بود، یعنی در طومار شهدای کربلا و خصوصا حضرت ابی عبدالله علیه السلام و قمر بنی هاشم دو مُهر کوچولو خورده است، حضرت علی اصغر و حضرت رقیه سلام الله علیها. اینها علاوه براینکه یکی از ابعاد مهم انقلاب کربلا را جبران می کنند، طفل 6 ماهه جایگاه خودش را دارد، در روز ششم محرم عهد شیرخوارگان با امام حسین علیه السلام غوغایی در عالم بوجود می آورد که به برکت این بچه ی 6 ماهه است، اگر نبود چطور می شود بچه ها را در دوران شیرخوارگی در دامان امام حسین علیه السلام بگذاریم.
کدام طفل سه ساله را سراغ دارید که اسارت را تحمل کرده باشد، دویدن روی خار مغیلان را تحمل کرده باشد، اینگونه کتک خوردن و موی سر کشیدن را از ناحیه دشمن تحمل کرده باشد؟! خرابه نشینی را تحمل کرده باشد؟! این بزرگوار دریای بی کران صبر و مقاوت است! در احوالات ایشان داریم گاهی اوقات 5 روز پشت سر هم لقمه نانی پیدا نمی شد تا به کام او برسد اما حتی یکبار هم به عمه جانش شکایت نکرد.
ایمان جدی وبی سابقه این بزرگوار هدف را به ما نشان داده. یکبار اظهار نیاز به آب از ایشان دیده نشده، در کل سفر تنها کلامی که از ایشان شنیده می شد این بود: عمه جان کجا می شود بابا را دید؟ خرابه شام کجاست؟ پدرم گفت آنجا می آید و به من سر می زند.
شخصیت حضرت رقیه(ع)؛ محکم ترین دلیل انتساب به سیدالشهدا(ع)
بُعد تاثیرگذاری نفس حضرت رقیه سلام الله علیها در این انقلاب! چقدر باید بی وجدان باشند افرادی که انتساب حضرت را به آقاسیدالشهدا علیه السلام مورد تردید قرار می دهند. از در و دیوار شخصیت حضرت رقیه سلام الله علیها حقانیت می بارد و انتسابش به امام حسین علیه السلام از عظمتش پیداست! گرجه در مصرّحات تاریخی داریم و اگر هم نداشتیم از شخصیت رقیه سلام الله علیها نشان می دهد که دختر امام حسین علیه السلام است ببینید چقدر اصیل، مقتدر و فهیم است!
ببینید چقدر ادیب است، یکی از وجوهی که استاد مطهری در کربلا روی آن تاکید داشتند وجه ادبیات شهدای کربلاست. این طفل سه ساله در خرابه شام با شرایطی که بر او گذشته چقدر روی حساب و قاعده سخن می گوید. ماموران یزید سر را به دامان حضرت رقیه سلام الله علیها پرتاب کردند! کسی که این همه زجر کشیده باشد و اینقدر به بابا علاقه مند باشد باید وقتی سر حضرت را می بیند زبانش بند بیاید اما وقتی چشمش به سر افتاد چه چکامه ای می سراید، چه کلماتی از دهان بی بی درآمد، انگار یک استاد ادبیات 400 ساله است که تمام ادبیات در مشتش است. استاد مطهری همین را می گفت: یکی از وجوه بسیار جالب کربلا ادبیات کربلاست!