سیمرغ‌ها حق "رستاخیز" بود یا تمشک‌های وحشی؟

کد خبر: 7726

وارث: رستاخیز فیلمی درباره قیام عاشوراست، ولی پر است از غلط های تاریخی و روایی و بی توجهی های کارگردان به روایت داستان.

سوژه فیلم موضوعی مقدس و ارزشمند است، اما توجه نکردن کارگردان به مسائل محتوایی و فنی بیشتر از فیلم، یک تراژدی جنگی می سازد تا روایتی تاریخی.




رستاخیز بنا بر تصمیم هیئت داوران در رشته های کارگردانی، موسیقی متن، چهره پردازی، طراحی صحنه، فیلمبرداری، بهترین فیلم، جلوه های ویژه میدانی هفت سیمرغ را از آن خود کرد؛ تصمیمی که واکنش بسیاری از منتقدان را، بویژه در مورد کارگردانی، بهترین فیلم و موسیقی برانگیخت.




در این گزارش سعی کردیم به تعدادی از اشتباهات فاحش محتوایی و تکنیکی آقای درویش در کارگردانی فیلم رستاخیز اشاره کنیم تا معلوم شود این فیلم شایستگی لازم برای کسب این تعداد سیمرغ را نداشته است.




الف) در مقدمه فیلم آمده است: معاویه بر خلاف روش پیامبر و خلفا برای خود جانشین تعیین کرد! پیامبر اسلام در غدیرخم علی علیه السلام را به جانشینی برگزید و حتی خلیفه اول نیز خودش، خلیفه دوم عمر را انتخاب و معرفی کرد.




ب) در مقدمه تاکید شده است: معاویه به آرای مردم تمکین نکرد و فرزندش یزید را برای خلافت برگزید. آیا در سرزمین اسلامی رای گیری شده بود و در آرای سیدالشهدا علیه السلام تقلب شده بوده است؟




ج) بسیاری از کسانی که در حال احرام هستند، سر خود را با پارچه پوشانده اند، که طبق نظر شیعه و سنی این کار محل اشکال است.




د) در صفوف نماز خیمه سیدالشهدا علیه السلام فاصله ای پنج متری بین صفوف و امام و ماموم دیده می شود که احتمالاً کارگردان برای بزرگتر نشان دادن صفوف دست به این اقدام زده است.




ه) تمامی صحنه های صحبت های حضرت در جمع مردم، در بازار گرفته شده است، در حالی که طبق مستندات مساجد، منا و عرفات محل هایی است که حضرت برای مردم سخن گفته اند نه میانه بازار!




و) در صحنه ای، قرآنی در دستان حضرت نمایش داده می شود که روی آن نوشته شده القران کریم! ترکیب اضافی اولین درس عربی است! القرآن الکریم نه القران کریم!


ز) آش ایرادات جزئی وقتی شور می شود که حتی در جمع بندی نهایی «بپاخاستن» را «بپاخواستن» می نویسند در فیلم ۴۰ میلیاردی آقای درویش!




ح) پرچم های سپاه کوفه تماماً دارای نقش و نگار یکسان با چاپ سیلک هستند، آقای درویش به مخاطب فهماند مخترع سیلک اعراب دوره معاویه بودند!




ط) بر خلاف نظر عموم مراجع مبنی بر عدم جواز نشان دادن تصویر ذوات مقدسه در فیلم ها، در رستاخیز چهره این ذوات نشان داده شد.




ی) حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام به صورت جوانی ۲۷-۲۸ ساله نمایش داده شده است، در حالی که تمام مقاتل سن بسیار کمتری و در حد نوجوانی برای ایشان ثبت کرده اند.




ک) حضرت عباس سلام الله علیه، تنها، فردی زیبا رو، گردن کلفت و متکی به زور بازو نمایش داده شده است!




ل) در سخنرانی حضرت در شب عاشورا ماه شب چهاردهم نمایش داده می شود که با قبول نمادین بودن آن، در برخی نماها روی چهره افراد قرار گرفته، نه زیر آن و باز هم هنر کارگردانی آقای درویش به رخ کشیده می شود.




م) شخصیت بکیر و داستان عشقی اش، در اسناد معتبر تاریخی نیامده است و نقل قول ها برای شهادتش کاملاً با آنچه موضوع رستاخیز بر آن استوار شده متفاوت است. کارگردان به عمرش مقتل نخوانده است. بکیر فیلم درویش بیش از امام حسین، تحت تاثیر زنگوله اهدایی یزید و عشق یک زن است!




ن) حر اولین شهید سپاه سیدالشهدا علیه السلام است، جنگ ها نفر به نفر بوده است نه گروهی، ابتدا اصحاب سپس بنی هاشم، به کارزار وارد شدند. این ها گزاره های تاریخی ای است که هیچ کدام در فیلم رعایت نشده است.




س) در فیلم، کربلا منطقه ای پر از کوه نمایش داده شده است، تا جایی که همه می دانند کربلا نخلستان بوده است نه کوهستان!




ع) اثر فیلم در سالن های نمایش، غالباً تحت تاثیر آمادگی ذهنی شان از حادثه کربلا و روضه هاست، وگرنه فیلم هیچ خط اثرگذاری ندارد و اندوه یا آگاهی به مخاطب نمی دهد، حتی در حد تعزیه های محلی.




ف) جنگ کربلا بر اساس آنچه در فیلم نمایش داده شده بر سر بیعت کردن و نکردن و حکومت است، نه اصلاح دین رسول الله و امر به معروف و نهی از منکر و نماز!




ص) حرمله بن کاهل اسدی در کربلای درویش وجود خارجی ندارد، حضرت علی اصغر علیه السلام توسط عده ای از تیراندازان کشته می شود و خون مبارکشان که توسط امام به آسمان پاشیده می شود، روی سم اسب می ریزد! طبق روایات مستند این خون هیچ گاه به زمین بازنگشت.




ق) حضرت ابالفضل علیه السلام چند متر به آب از اسب پیاده شدند و تا کمر داخل رود رفتند و بعد چند دقیقه اى نشستند! گویا درویش به مقتل جدیدی دست پیدا کرده که هیچ یک از زعمای شیعه تا کنون آن را ندیده اند.


ر) یزید در حوضچه آب گرمش، که آب در حال پمپاژ است، برهنه است و بر بازو نقش یک دایناسور را خالکوبی کرده است. خالکوبی متعلق به خود بازیگر است!




ش) کارگردان لوکیشن‌های آشنا که در اولین مواجهه تقلبی بودنش برای مخاطب ایرانی آشکار می‌شود را انتخاب کرده، لوکیشن‌هایی مانند قلعه رودخان، سی و سه پل، مسجد امام اصفهان، کویر شهداد، درخت‌های گز، کاشان.




ت) موسیقی فیلم بشدت شبیه آثاری مانند مصائب مسیح، کشتی نوح و ... است، اصلاً معلوم نیست آهنگ‌ساز فیلم «شکسپیر عاشق» بودن چه وجاهتی برای ساختن موسیقی یک فیلم عاشورایی محسوب می‌شود؟




ث) در فیلم یزید همجنس باز نشان داده شده، سگ باز و میمون باز را شنیده بودیم اما این یکی را نه!




خ) در فیلم پیکر حضرت علی اکبر علیه السلام بعد از شهادت به نمایش درمی آید که تنها یک جراحت بر صورت ایشان دیده می شود، لازم است ارباً اربا را برای آقای درویش معنی کنیم!




ذ) دلیل دگرگونی حر در فیلم معلوم نیست، حتی ادب حر به حضرت سیدالشهدا نمایش داده نشده است و این گونه القا می شود که حر بعد از ناکامی در کسب منصب امیری سپاه، به امام پناه می برد.




ض) نقش شریح قاضی به عنوان فتوادهنده قتل سیدالشهدا و یک فرد فقیه با نفوذ اصلاً شبیه به آنچه که در تاریخ آمده، نیست.




ظ) نحوه شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام و سرپیچی مردم از وی نیز نه شرح داده می شود و نه حتی گریزی به آن زده می شود، حتی در پرتاب مسلم از دارالاماره و دستگیری اش توسط ابن زیاد نیز به هیچ کدام از روایات توجهی نشده است.




غ) هر چند هنوز وارد ایرادهای سینمایی فیلم نشدیم، اما حروف ابجد تمام شدند! امید است کارگردان اگر خواست باز هم فیلم مذهبی بسازد، به غیر از آقایان مسجدجامعی و حسین پاکدل، از یک عالم دینی نیز مشورت بگیرد تا فیلم حماسی و عاشورایی را به یک مضحکه تبدیل نکند.