شعر/پر می‌زند کبوتر قلبم به کاظمین

کد خبر: 80657
نوسروده‌ای از حاج محمود تاری
وارث:

ای چشمه‌سار جاریِ لطف و عطا جواد

بر من ببار نور زلال خدا جواد

 

لبریزم از خطا به حریم مقدست

بر من ببخش هرچه که دارم خطا جواد

 

از مهر توست کلبه قلبم منوّر است

وزجود توست مسّ وجودم طلا جواد

 

بر نخل عشق میوه شیرین اهل‌بیت

در باغ نور سرو بلندِ ولا جواد

 

روشن‌ترین چراغ شبستان اولیا

باب‌المراد شیعه و ابنُ الرِّضا جواد

 

هم خود کریم، هم که زنسل کرامتی

در نزد توست عالَم و آدم گدا جواد

 

پر می‌زند کبوتر قلبم به کاظمین

خواهد گرفت دانه زدست شما جواد

 

ای مهربان امام که در طول عمر خود

از خصم خویش دیده هزاران بلا جواد

 

در عنفوان عمر خزان شد بهار تو

ای ارغوانِ گلشن سبز رضا جواد

 

از کین فتاد شعله به جان مطهرت

با تو چه کرد آتش زهر جفا جواد

 

«یاسر» رسید تشنه به درگاه جود تو

در کام او بریز تو آب بقا جواد