شعر /ای علمدارکربلا، زینب

کد خبر: 97978
جواد پرچمی
وارث

می نویسم از تو یا زینب
ای علمدارکربلا، زینب
دختر صبر مرتضی ، زینب
هل اتی زینب انّما زینب

افتخار قبیله، یا زینب
السلام ای عقیله یا زینب

قاب قوسین عرش، معبر توست
اُو اَدنی، جمال منظر توست
کشتی کربلا، برادرتوست
لنگر آن، نخی ز معجر توست

باد هم سمت معجر تو نرفت
بی اجازه به محضر تو نرفت

ای نبوت به شأن زن، زینب
اسدالله بت شکن، زینب
فاطمه، حیدر و حسن، زینب
یک تنه، کل پنج تن، زینب

عمه جان امام های منی
بهترین احترام های منی

اول عرش ، جان ما ز تو بود
زنده اسلام با نماز تو بود
بس که محو خدا، نماز تو بود
حسرت انبیا، نماز تو بود

کربلا، مرحبا به تو گفته
التماس دعا به تو گفته

وقت اوجت، همه حقیر شدند
خطبه های تو بی نظیر شدند
همه ی کوفه، سر به زیر شدند
تو که نه، کوفیان اسیر شدند

کارهای پیمبری کردی
صد و ده بارحیدری کردی

ازهمین جا به گنبد تو سلام
به نگهبان مرقد تو سلام
به مقامات بی حد تو سلام
به سپاه زبانزد تو سلام

گر غباری رسد به قبر شما
زیر و رو میکنیم دنیا را

سالها ما به سر زدیم همه
با نگاه تو آمدیم همه
احدی و موحدیم، همه
مرجعی و مقلدیم، همه

پای درست خداشناس شدیم
ما همه کربلاشناس شدیم

سه برادر کبوترت بودند
بچه های برادرت بودند
راه بندان معبرت بودند
پاسبان های معجرت بودند

همه دور و بر شما، خانم
که مبادا به کوچه ها، خانم

به کجا کارها کشیده شده
سر بازارها کشیده شده
به پَرَت خارها کشیده شده
روی تو بارها کشیده شده

معجر سوخته، حجابت شده
گوشه ی آستین ، نقابت شده

 


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.